مشخصات شهید

X

"(ضروری)" indicates required fields

شهید عبدالرضا عاشوری

733
  • bale
  • eita
  • gap
  • soroush
  • telegram
  • whatsapp
نام عبدالرضا
نام خانوادگی عاشوري
نام پدر عبدالحسين
تاریخ تولد 1344/04/17
محل تولد بوشهر - بوشهر
تاریخ شهادت 1364/11/18
محل شهادت آبادان
مسئولیت آرپي جي زن
نوع عضویت پاسداروظيفه
شغل -
تحصیلات سوم راهنمايي
مدفن فقيه حسنان
  • زندگینامه
  • وصیت نامه
  • مصاحبه
  • زندیگنامه شهید

    شهيد عبدالرضا آشوري در سال 1344در روستاي فقيه حسنان از توابع دشتي ، در خانواده اي متدين چشم به جهان گشود .در سن 7 سالگي تحصيلات ابتدايي خود را از دبستان روستاي خود آغاز كرد

    در تــحصيل به فراگيري قرآن كريم پرداخت .وي با تشكيل ارتش 20 ميليوني عضو فعال گروه مقاومت مسجد روستا شد و به صف انقلابيون پيوست و راهي جبهه هاي نبرد شد . پس از بازگشت از جبهه در سال 64 لباس مقدس سربازي سپاه را تن نمود و راهي كربلاي ايران شد .

    شهيد آشوري در تاريخ 10/11/1364 همزمان با آغاز عمليات والفجر 8 بر اثر تركش تيربار هوايي درجبهه آبادان به خيل عاشقان ثارالله پيوست وشربت شهادت نوشيد .


    عبدالحسين اشوري پدر شهيد عبدالرضا آشوري فرزند محمد علي در سال 1309 در روستاي فقيه حسنان ديده به جهان گشود . نام مادرش فاطمه است . او داراي دو برادر و شش خواهر است كه يكي از برادران وي به رحمت خدا رفته است .


    پدر شهيدمي گويد : من به مدرسه نرفته ام اما در سن 12 سالگي شروع به كار كردم و كمك حال پدر پير و مريضم كه مشغول كار كشاورزي و دامداري بود , شدم .

    او در دوران پيش از انقلاب قبل از اينكه ازدواج نمايد دو بار به كشورهاي خليج فارس مانند كويت سفر نمود و در آنجا مشغول كار شد . عبدالحسين هربار كه به خارج از كشور سفر مي نمود چهار سال در آنجا ماندگار مي شد  .

    ايشان در سن 20 سالگي تن به ازدواج مي دهد كه ثمره اين ازدواج 2 پسر به نامهاي عبدالرضا و علي و 6 دختر به نام هاي نرگس , فاطمه , نسرين , زهره , زينب و زيور است .   شهيد عبدالرضا فرزند سوم خانواده است . او بعد از ازدواج ديگر به خارج از كشور سفرنكرد ودر روستايش (فقيه حسنان) مشغول به زراعت و باغباني شد .

    او هميشه مي گويد : با كارگري فرزندانمان را بزرگ كرده ايم .

    شيرين حسن زاده فرزند عباس در سال 1317 در روستاي فقيه احمدان به دنيا آمد , نام مادر وي روشن است كه اهل روستاي چمكور بود .

    پدر وي در اوائل به كشاورزي و باغداري مشغول بود كه بعداً به عنوان مستخدم مدرسه شروع به كار كرد . شيرين مادر شهيد عبدالرضا عاشوري فرزند اول خانواده است .

     
    ادامه مطلب

    بسم رب الشهداء و الصديقين


    جهــاد براي شما واجب شد با آنكه برايتان ناخوشايند است چه بسا از چيزي خوشتان نمي آيد با آنكه براي شمــا خوب است و چه بسا چيزي را دوست داريد با آنكه برايتان زيانبار است خدا مي داند ولي شما از آن بي خبريد .                                                                          (قرآن كريم)

    سلام ودرود به رهبر كبير انقلاب و با سلام و درود به شهيدان صدر اسلام از هابيل تا شهداء بدر و احدوشهيدان كربلاي حسين و با سلام به شهيدان جنگ تحميلي عراق ، وصيت نامه خود را آغاز مي كنم.

    اولين وصيتي كه با شما ملت غيور و شهيد پرور دارم اين است كه از حريم قانون اساسي و خون هزاران شهيد انقلاب اسلامي نگهباني كنيد و گوش به فرمان رهبر انقلاب اسلامي امام خميني باشيد چون اين يك نعمتي است كه خدا براي ما آفريد او نائب حضرت مهدي (عج) هست .

    و ديگر وصيتي كه دارم ، حاضر بودن ما مردم حزب الله در صحنه است كه امام را تنها نگذاريد. و وصيتي دارم به دوستان واقوام ، اگر من شهيد شدم و كنار قبر آقايم حسين نرسيدم راه من را ادامه دهيد و سلام من را به او برسانيد . و صيتي كه به برادرانم دارم اين است كه افرادي انقلابي باشيد و راه من را ادامه دهيد.

    مبادا امام را تنها بگذاريد تا آخرين قطره خوني كه در رگهايتان داريد از امام نگهباني كنيد . آرزوي شهادت دارم . از خدا مي خواهم كه من در جبهه نبرد با كفار كشته شوم چون كه كشته شدن در راه خدا عادت ماست.

    خدايا مرگ در رختخواب را نصيبم مگردان ، و وصيتي با پدر و مادرم دارم اين است كه ، در مرگ من هيچ گونه غم و اندوهي نداشته باشند و برايم بيش از يك هفته لباس سياه و ماتم نپوشند و صبر پيشه كنند كه خداوند به صابرين مژده پيروزي مي دهد ، و بدن مرا در هر كجايي كه پدر و مادرم قبول كردنند دفن نمايند . پدر و مادر مرا حلال كنيد كه عشق پدر و مادري سخت است

    والسلام

         عبدالرضاآشوري

    بسم رب الشهداء و الصديقين


    جهــاد براي شما واجب شد با آنكه برايتان ناخوشايند است چه بسا از چيزي خوشتان نمي آيد با آنكه براي شمــا خوب است و چه بسا چيزي را دوست داريد با آنكه برايتان زيانبار است خدا مي داند ولي شما از آن بي خبريد .                                                                          (قرآن كريم)

    سلام ودرود به رهبر كبير انقلاب و با سلام و درود به شهيدان صدر اسلام از هابيل تا شهداء بدر و احدوشهيدان كربلاي حسين و با سلام به شهيدان جنگ تحميلي عراق ، وصيت نامه خود را آغاز مي كنم.

    اولين وصيتي كه با شما ملت غيور و شهيد پرور دارم اين است كه از حريم قانون اساسي و خون هزاران شهيد انقلاب اسلامي نگهباني كنيد و گوش به فرمان رهبر انقلاب اسلامي امام خميني باشيد چون اين يك نعمتي است كه خدا براي ما آفريد او نائب حضرت مهدي (عج) هست .

    و ديگر وصيتي كه دارم ، حاضر بودن ما مردم حزب الله در صحنه است كه امام را تنها نگذاريد. و وصيتي دارم به دوستان واقوام ، اگر من شهيد شدم و كنار قبر آقايم حسين نرسيدم راه من را ادامه دهيد و سلام من را به او برسانيد . و صيتي كه به برادرانم دارم اين است كه افرادي انقلابي باشيد و راه من را ادامه دهيد.

    مبادا امام را تنها بگذاريد تا آخرين قطره خوني كه در رگهايتان داريد از امام نگهباني كنيد . آرزوي شهادت دارم . از خدا مي خواهم كه من در جبهه نبرد با كفار كشته شوم چون كه كشته شدن در راه خدا عادت ماست.

    خدايا مرگ در رختخواب را نصيبم مگردان ، و وصيتي با پدر و مادرم دارم اين است كه ، در مرگ من هيچ گونه غم و اندوهي نداشته باشند و برايم بيش از يك هفته لباس سياه و ماتم نپوشند و صبر پيشه كنند كه خداوند به صابرين مژده پيروزي مي دهد ، و بدن مرا در هر كجايي كه پدر و مادرم قبول كردنند دفن نمايند . پدر و مادر مرا حلال كنيد كه عشق پدر و مادري سخت است

    والسلام

         عبدالرضاآشوري
    ادامه مطلب

    مصاحبه با والدين شهيد عبدالرضا آشوري


    نام شهيد را به اتفاق همديگر ( پدر و مادر) و پدر بزرگش نام عبدالرضا را برگزيديم . از دوران كودكي شهيد يعني تا شش سالگي نسبت به اعمال ديني و مذهبي توجه و عكس العمل نشان مي داد و به پدر و مادرش علاقه بيشتري داشت و از همان زمان به خانواده اش كمك مي كرد .

    شهيد از سن هفت سالگي تحصيلات ابتدايي خود را در دبستان روستا ( فقيه حسنان ) آغاز كرد و در كنار تحصيل به فراگيري قرآن كريم پرداخت   روابطش با همة دوستان و همكلاس يهايش در دوران ابتدايي بسيار صميمي و دوست داشتني بود .

    در دوران نوجواني و جواني تحصيلات خود را تا سوم راهنمايي ادامه داد . به غير از تحصيل در كارهاي خانه به ما خيلي كمك مي كرد .   روابطش با خويشان و همسايگان دوست داشتني و جواني معاشرتي و اجتماعي بود . شهيد از همان زمان به بسيج و امام خميني (ره) عشق مي ورزيد .

    شهيد نسبت به تمام اعمال ديني از جمله   انجام واجبات و ترك محرمات ، انس و علاقه به دعا و راز و نياز و نمازهاي جماعت و جمعه و اظهار محبت نسبت به ائمه اطهار و اهل بيت علاقه وافري داشت .   اكثر نمازهايش را در مسجد مي خواند . هنوز از شهيد قرآن و دعاي كوچكي به يادگار داريم .

    شهيد دوران سربازي را در جبهه گذراند و براي ازدواج هيچ گونه اقدامي انجام نداد . در آخرين مرحله اعزام ، زماني كه از خانه رفت به ما گفت كه اين بار كه : من رفتم ديگر بر نمي گردم و مي خواهم راه شهيدان را تا آخرين قطره خون خود  ادامه دهم . هنگامي كه خبر شهادت او را از بنياد شهيد شنيدم و به ديدن جنازه او رفتم صورتش سالم و از ناحيه قلب و سينه شهيد شده بود .

    تشيع جنازه شهيد در روستاي زيزار و قبرش در امامزاده سلطان پير هاشم در كنار قبر شهيداني چون عبدالرسول سليماني و حسين قائدي مي باشد . تشيع جنازه اش با شكوه خاصي برگزار شد.

    مــــا از اينكه توانستيم شهيدي در راه انقلاب و امام بدهيم خدا را شكر مي كنيم و از همه مسئولين مي خواهيم كه ادامه دهنده راه شهداء و امام باشند و نگذارند خون شهيدان پايمال شود .
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    اطلاعات مزار
    محل مزارفقيه حسنان
    تصویر مزار
    موقعیت مکانی مزار
    در صورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید

    فایل ها را به اینجا بکشید
    Max. file size: 64 MB, Max. files: 10.
      your comments
      guest
      0 دیدگاه ها و دلنوشته ها
      بازخورد (Feedback) های اینلاین
      مشاهده همه دلنوشته ها
      0
      ما را از دلنوشته های خود محروم نکنید ...x