مشخصات شهید

X

"(ضروری)" indicates required fields

شهید حسین جعفری

952
  • bale
  • eita
  • gap
  • soroush
  • telegram
  • whatsapp
نام حسين
نام خانوادگی جعفري
نام پدر حبيب الله
تاریخ تولد 1344/01/01
محل تولد بوشهر - بوشهر
تاریخ شهادت 1366/08/21
محل شهادت جزيره مجنون
مسئولیت رزمنده
نوع عضویت سرباززميني ارتش
شغل -
تحصیلات دوره دبيرستان
مدفن اهرم
  • زندگینامه
  • وصیت نامه
  • خاطرات
  • شهيد حسين جعفري در سال 1344 در شهر آبادان ديده به جهان گشود . تحصيلات دوره ابتدايي را در زادگاهش آبادان در مدرسه بهرام به اتمام رساند . وي در ابتداي جنگ در حالي كه 14 سال سن داشت به عنوان مهاجر از آبادان به زادگاه اجداد خويش  كوچ كرد و در مركز شهرستان تنگستان (اهرم) همراه با خانواده اقامت گزيد. تحصيلات دوره راهنمايي را در شهر اهرم در مدرسه راهنمايي شهيد حبشي به پايان رسانيد اما به دليل مشكلات زندگي ادامه تحصيل را رها كرد و براي امرار معاش به كارگري پرداخت . در سال 1365 به خدمت سربازي رفت و حدود 20 ماه را در جبهه هاي جنوب و در زادگاه خويش سپري كرد . سرنوشت چنين اقتضا مي كرد كه حسين بار ديگر به ديار خون گرفته ي خوزستان برگردد و روزي خود را به جزيره مجنون برساند تا در هشتم آبانماه 1366 هر دو پاي خود را به علت اصابت خمپاره از دست بدهد و بعد وي را براي امداد به اصفهان منتقل نمايند . اما تمام تلاش پزشكان بي نتيجه ماند و حسين در سحرگاه 17 آبانماه 1366 به خيل عظيم شهيدان هميشه جاويد پيوست

    روحش شاد و راهش پر رهرو باد

     
    ادامه مطلب
    قسمتي از توصيه هاي شهيد

    از ولايت فقيه اطاعت كنيد و از  پشتيبانان و نگهبانان ولايت باشيد. خواهران حجاب را رعايت كنند و همچنين خواهران و برادران راه  الهي را فراموش نكنيد در هر حالي كه هستند. ديگر اينكه مستمندان و نياز مندان را فراموش نكنيد . هميشه سعي كنيد به آنها در حدي كه برايتان  امكان دارد كمك كنيد هميشه در صحنه باشيد و نسبت به انقلاب و نظام مقدس اسلامي احساس مسئوليت كنيد و بي تفاوت نباشيد . دشمنان و دوستان انقلاب را بشناسيد و اي دوستان عزيز طوري زندگي كنيد كه بعد ها از شما به نيكي ياد كنند و هميشه هوشيار باشيد و از دامهايي را كه دشمنان پهن كرده اند فاصله بگيريد.

     

     
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
     

    خاطراتي از پدر شهيد(حبيب الله جعفري)

    زماني كه خبر شهادت فرزندم را آوردند من در خارگ بودم . به هر حال خاطره اي سخت و جانگداز . اما مايه افتخار بود براي من كه فرزندم در راه اسلام و حفظ نظام مقدس جمهوري اسلامي به شهادت رسيده است . از خداوند بزرگ خواستم تا به من صبر عنايت فرمايد و با توكل به خدا و توسل به اهل بيت  توانستم صبر كنم و به منزل آمدم در حالي كه هنوز شهيد را تشييع نكرده بودند. تا آنجا كه توانستم صبر كنم و خانواده را به بردباري دعوت كردم خصوصا مادر شهيد . من از حسين راضي بودم . او را همچون ديگر فرزندانم دوست داشتم . اما داغ فرزند سخت است و به قول معصوم (ع): اولادنا اكابادنا : فرزندان پاره هاي جگرند ولي وقتي انسان مي بيند طرف معامله خداست سختي ها و ناگواري ها شيرين مي شود زيرا هر چه داريم از خداست همانطور كه خداوند خودش حسين را به ما داده بود خودش هم او را از  ما گرفت و حسين امانتي بود  نزد ما از جانب خدا .

     

     

    خاطراتي  از مادر شهيد(خيري كرمي)

    روزهايي كه حسين مجروح شده بود من روحيه متحول و متغيري داشتم ، نمي دانستم چه مشكلي دارم تا اينكه فرزند بزرگم محمد كه  در ارتش مشغول به خدمت است از بوشهر آمد و به ما گفت كه تلفن كرده اند كه حسين مجروح و در بيمارستان اصفهان بستري شده است . من گفتم اينطور نيست من يقين دارم حسين شهيد شده است . با اين حال بوسيله ماشين برادر شوهرم و دو تا از فرزندانم (محمد و علي) رفتيم اصفهان و در آنجا  در جريان امور قرار گرفتيم و به ما گفتند يك پا و دو انگشت حسين قطع شده است ولي دل من چيز ديگري گواه مي داد .خلاصه بيشتر پيگيري كرديم تا فهميديم حسين شهيد شده است . خدا مي داند چه حالتي برايم دست داد . فرزند پاره جگر است و براي يك مادر نبود فرزند خيلي مشكل است ولي جز پناه آوردن به خدا چه كار مي توانستيم انجام دهيم و از حضرت احديت بخواهيم كه مرا ياري دهد و به من صبر عنايت فرمايد.  و واقعا هم خداوند به من صبر داد باور نمي كردم من گفتم همين الآن مي ميرم. روح شهيد كمك كرده توانستم صبر كنم . هنوز هرگاه با خود خلوت مي كنم به ياد او مي افتم به طوري كه هميشه جلوي چشمم است ولي چه كار كنم فقط براي او گريه مي كنم . خداوند به همه مادران شهدا صبر عنايت فرمايد و توفيق دهد كه بتوانيم راه آن بزرگواران را ادامه دهيم.

     

    خاطراتي از  خواهر شهيد (فاطمه جعفري)

    همه اعضاي خانواده از خلق و خو و رفتار پسنديده او رضايت داشتند و شهيد الگوي ما در اخلاق و رفتار انساني بودند. فردي آرام خو و با زندگي ساده و با عزت بود . به كارهاي فني علاقه وافري داشت و دوست داشت از لحاظ مالي مستقل باشد و سربار ديگران نباشد بدين لحاظ سعي كرد يك كارگاه تعمير موتور سيكلت راه اندازي كند . نماز اول وقت را فراموش نكرد به روزه بسيار اهميت مي داد.همواره از خلق نيكو برخوردار بود و هميشه لسانش ، لسان ارشادي و هدايت  بود. ما از طريق بيمارستان از شهادت وي با خبر شديم زيرا بر اثر اصابت خمپاره دو پاي او قطع و در بيمارستان اصفهان بستري شده بود و آشنايان به ملاقات وي در بيمارستان رفتند كه ايشان در بيمارستان به شهادت رسيده بود و به خيل شهداي گلگون كفن پيوست . او هميشه به فقرا كمك مي كرد و يار و ياور مظلومان بود . ما وقتي از شهادت وي با خبر شديم، داغ  عزيزان و اظهار ناراحتي براي آنان امري طبيعي است نمي شود آن را انكار كرد ، اما چون شهادت را حركت به سوي كمال مي دانستيم به همين خاطر افتخار مي كرديم كه در راه اسلام و انقلاب و رهبر اداي دين كرده ايم . من بيشتر زماني به ياد شهيد مي افتم كه به زيارت قبر وي مي روم و وقتي كه شهداي گمنام را تشييع مي كنند . آخرين وداع من با ايشان زماني بود كه من تازه نامزد كرده بودم . شهيد با شادي به نزد من آمد و به من تبريك گفت و خداحافظي كرد و اين آخرين خداحافظي وي با من بود . براي تشييع آن شهيد بزرگوار بعد از آنكه پيكر مطهرش را از خورموج به بنياد شهيد اهرم انتقال دادند از آنجا تا بهشت اكبر بدرقه نموديم و در حين مشايعت هيئئت هاي عزاداري و همه مردم همراهي مي كردند .

    سجاياي اخلاقي  شهيد

    حسين در خانواده اي متدين از پدر و مادري متدين و مذهبي به دنيا آمد . به همين لحاظ اهل نماز و دين داري و عامل به رفتارهايي كه باعث رشد انسانيت انسان مي شود بود . از جمله به وفاداري و جوانمردي و كمك به ايتام و نياز مندان از سجاياي بارز اخلاقي ايشان بود . ساده زيستي و بي تكلفي او ، زبانزد خاص و عام و دوستان و اعضاي خانواده بود . از لحاظ خوش خلقي به جرات مي توان گفت به ندرت كسي از وي مي رنجيد و ناراحت مي شد و در رابطه با  حفظ و نگهداري بيت المال چنان بود كه اگر مي ديد كاري يا اموالي مربوط به اموال عمومي  است از اموال خود استفاده مي كرد اما استفاده بيت المال را بر خود حرام كرده بود . خود شهيد نه تنها از گناه نفرت داشت بلكه اگر دوستان يا آشنايان را مي ديدكه خدايي ناكرده مرتكب اشتباهي مي شوند با زباني نرم و دوستانه آنان را متذكر مي شد.  حتي به قول يكي از دوستان و نزديكان شهيد ايشان هم اكنون نيز كه شهيد شده اند اگر ما مرتكب عملي شويم كه مغاير با اخلاق اسلامي باشد در عالم خواب و رؤيا ما را متذكر مي شوند.

    آنقدر علاقه مند به جهاد و شهادت در راه خدا  بود  كه وقتي مي شنيد دوستان به شهادت رسيده اند وي مي گفت : من غبطه آنان را مي خورم زيرا وقتي كسي شهيد مي شود يعني اينكه خدا او را از بين بقيه براي خود خواسته و به همين خاطر افتخار مي كرد كه در مناطق جنگي خدمت مي كند . هيچ وقت خم به ابرو نياورد و هميشه مي گفت شهيدان بالاترين پاداش نزد خدا دارند و مي گفت : مرگ در راه خدا مرگ نيست بلكه زندگي واقعي و افتخار است .

    راهش پر رهرو و يادش گرامي باد

     

    دكلمه اي چند در مدح و رثاي شهيد از خواهر ايشان

    تو شقايق سرخي در دل كوير

    كه حيات را به جاودانگي رسانده اي

    ستاره اي درخشان در تاريكي شب كه ظلمت را شكافته اي ، تا راه را براي آيندگان به  روشنايي برساني .

    هميشه ماندگاري اي حسين

    تو نهايت پروازي در اوج

    به لطافت گلبرگ هاي بهاري در ترنم باران

    زلال چون چشمه ساري و پاك به پاكي شكوفه ها اي حسين

    مرد راه بودي و چه زود راه خويش را يافتي

    رهسپار مكتب عشق شدي

    درس ايثار و فداكاري خواندي

    و آنگاه كه بايد  خون خويش را به پاي نهال انقلاب بريزي ريخته‌اي حسين

     

     

     

    بهار شهيد

    نه صبر و حوصله دارد نه وقفه در كار است

    درنگ را مشماريم وقت پيكار است

    به رغم  كوردلان هميشه در تاريخ

    شب است و فرصت اهريمن سيه كار است

    به گوش قافله در اين مسير پيچ پيچ

    صداي زنگ شب همچنان دل آزار است

    طنين سركش بادي كه گاه مي گذرد

    صداي حنجر ياس داغدار ني زار است

    چگونه داد كشد شهر در حصار امير

    چهار سوي تنفس، تمام ديوار است

    شكسته شد قد سدها درخت از پاييز

    چه قدر سرو تنومند باغ بي عار است

    خبر زخانه خرابان چگونه برگيرم

    كه كوه هاي جهان روي دوشم آوار است

    در اين حوالي آتش كه شعله مي بارد

    زداغ سينه ما لاله زار بسيار است

    زپشت ناحيه سرخت اي بهار شهيد

    دوباره رويش باغ جهان پديدار است

     

     
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    اطلاعات مزار
    محل مزاراهرم
    تصویر مزار
    موقعیت مکانی مزار
    در صورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید

    فایل ها را به اینجا بکشید
    Max. file size: 64 MB, Max. files: 10.
      your comments
      guest
      0 دیدگاه ها و دلنوشته ها
      بازخورد (Feedback) های اینلاین
      مشاهده همه دلنوشته ها
      0
      ما را از دلنوشته های خود محروم نکنید ...x