شهید آزاد منش در سال ۱۳۴۴ در خانواده ای مذهبی و فقیر در شهر سعدآباد دیده به جهان گشود. در کودکی مادرش را از دست داد و در ۶ سالگی به مدرسه رفت. وی قرآن را با صدای نیکو تلاوت می کرد. دوره متوسطه او مصادف با شکل گیری انقلاب بود و در حد توان همگامی و همراهی خود را با مردم جهت پیروزی انقلاب به اثبات می رساند.بعلت فقر مالی در کنار مدرسه کار میکرد تا مخارج تحصیل خود را فراهم نماید. با شروع شدن جنگ با اصرار بصورت داوطلبانه عازم جبهه شد و پس از بازگشت تشکیل خانواده داد که حاصل آن ۲ فرزند است. ایشان در اکثر اوقات در بسیج بود. در سومین مرحله ای که در لباس مقدس سربازی عازم جبهه شد بعد از ۶ ماه خدمت در مورخ ۱۳/۱۰/۶۳ در جزیره خیبر به دست عمال شرق و غرب به لقاءالله پیوست.

 

کودکی

در کودکی مادرش از دنیا رفت و غم بی مادری او را سخت رنجیده خاطر کرد. شهید با محبت پدر دوران کودکی را سپری کرد و راهی مدرسه شد. از همان آغاز تحصیل، شیفته و علاقمند به خواندن قرآن شد. در مسابقات قرآن شرکت می‌کرد و از جمله دانش‌آموزانی بود که اغلب اوقات در مدرسه قرآن تلاوت می‌کرد.

نوجوانی

دوره متوسطه تحصیل شهید آزادمنش هم‌زمان با آغاز انقلاب اسلامی بود. شهید به همراه دوستانش در مبارزه علیه رژیم منحوس پهلوی شرکت و نقش بسزایی در پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایفا کردند.

تلاوت قرآن در سنگر

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعث علیه کشورمان، شهید با علاقه بسیاری که به امام(ره) و انقلاب اسلامی داشت با اصرار و پافشای به جبهه نبرد حق علیه باطل شتافت. به گفته هم‌سنگرانش فضای سنگر را با تلاوت قرآن معطر می‌کرد.

وقتی از جبهه برگشت با توجه به علاقه خاصی که به بسیج داشت در پایگاه مقاومت از دستاوردهای انقلاب پاسداری می‌کرد.

شهادت

این شهید والامقام در طول جنگ تحمیلی سه بار عازم دیار عاشقان الله و جبهه‌های نور علیه ظلمت شد که در آخرین حضورش، با لباس مقدس سربازی در کنار هم‌سنگران خود به دفاع از اسلام پرداخت و پس از شش ماه خدمت، 13 دی‌ماه 1363 به فیض شهادت نائل آمد.