مشخصات شهید

X

"(ضروری)" indicates required fields

شهید محمد برهمند پور

997
  • bale
  • eita
  • gap
  • soroush
  • telegram
  • whatsapp
نام محمد
نام خانوادگی برهمند پور
نام پدر عبدالرحمن
تاریخ تولد 1341/06/10
محل تولد بوشهر - بوشهر
تاریخ شهادت 1361/03/01
محل شهادت خرمشهر
مسئولیت رزمنده
نوع عضویت بسيج
شغل دانش آموز
تحصیلات ديپلم
مدفن جائينك
  • زندگینامه
  • وصیت نامه
  • مصاحبه
  • خاطرات
  • بسيجي شهيد محمد برهمندپور در تاريخ 1339 در خانواده مذهبي در روستاي جائينك چشم به جهان گشود و تا تاريخ 1356 در محل تولد خويش زندگي كرد سپس بقيه عمر خود را در حومه جائينك روستاي علي آباد بسر برد او از همان اوايل كودكي روحي سلحشور و پر عاطفه و مهربان داشت بيشتر دوران كودكي و نوجواني را در سنگر روستا گذراند به همين دليل قلبي پاك و ايماني مستحكم داشت از همّت و صداقت خاصي برخوردار بود بيشتر اوقات فراغت به كوه و صحرا ميرفت و در گوشه اي با خود خلوت كرده درباره آينده اسلام و روستاييان مي انديشيد با رسيدن به سن 7 سالگي به مدرسه راه يافت دوران ابتدائي تحصيل را در روستاي جائينك گذرانيد و در مدرسه داراي اخلاقي عالي و بسيار با فضيلت بود نمرات و انضباط به اضافه درسهايش همگي در رده هاي بالا بود سپس به علت نبودن كلاس بالاتر براي ادامه تحصيل به بوشهر رفت سال اول راهنمائي را در مدرسه مهران بوشهر طي كرد .  آنگاه در دلوار مدرسه راهنمائي تاسيس نمودند دوباره به زادگاه خود بازگشت و 2 سال راهنمايي را در دلوار بسر برد دوران وي به مطالعات غير درسي مي پرداخت هميشه در عمق مطالب مي نگريست پس از سپري كردن دوران راهنمائي به علت اينكه در اين منطقه دبيرستان نبود به بوشهر رفت و بقيه تحصيلات خود را در هنرستان صنعتي بوشهر طي كرد آغاز دوران نظريه وي مقارن بود با شروع انقلاب اسلامي او در همان اوايل انقلاب با روحيه اي فوق العاده برخوردار بود بارها به پدرش ميگفت بايد كاري كرد . نمي شود دست روي دست گذاشت ما روستاييان هم بايستي در اين انقلاب سهمي داشته باشيم چون در شهر آگاهيهاي بيشتري درباره رژيم منحط پهلوي كسب كرده بود بهمين علت در خانواده ، معلمي بود براي ارشاد پدر و مادر و فرزندان كوچكتر و خود تا آنجاييكه ميتوانست در اكثر تظاهرات خيا باني شركت مي نمود و مشتهاي گره كرده اش به خوبي تنفرش را نسبت به رژيم نشان ميداد بعد از پيروزي انقلاب به فعاليتهاي خود ادامه داد او در صداقت نمونه بود و با همين رفتار صداقت گونه اش در بين مردم با همفكري آن روستاييان و با همكاري آنان انجمن اسلامي در علي آباد تشكيل داد با شروع جنگ تحميلي فعاليتهاي خويش را گسترده تر نمود براي جبهه ها كمكهاي نقدي و غير نقدي جمع آوري مينمود در تشييع جنازه ها شركت مينمود و همچنان در روحيه اش اثر گذاشت با اينكه سال آخر هنرستان ميگذراند نتوانست بيش از اين تحمل نمايد كه دشمن خاك وطنش را اشغال كرده و هر روز جوانان و دوستان بخاطر اسلام و ميهن عزيزشان بخاك و خون مي غلطند لذا با رضايت پدر و مادر روانه جبهه شد و پس از دو ماه با رشادتهاي بي نظيري كه از خود نشان داد در سنگر حق عليه باطل با تركش خمپاره دشمن از خدا بي خبر در جبهه خرمشهر در خون خويش غلطيد و به آرزوي ديرين خويش كه پيوستن به لقاالله و رسيدن به درجه رفيع شهادت بود نايل آمد . باشد كه ما امّت شهيد پرور ادامه دهنده راه او و شهيدان اسلام باشيم . روحش شاد و راهش پر رهرو باد .
    ادامه مطلب
    ما از آن خدائيم و بازگشت همه به سوي خداست

     

    خدا آنچه در دلهاي شماست از خود شما داناتر و آگاهتر است همان كه در دل انديشه صلاح دارد و  ميخواهد كه با دلهاي پاك نيت و خلوص به درگاهش توبه كند ، خواهد بخشيد

    سلام به ولي الله اعظم ارواحنا فدا و با سلام به نايب بر حقش خميني بت شكن ياور مستضعفين جهان و دشمن مستكبرين جهان و با سلام به امت شهيد پرور ايران و با درود به رزمندگان غيور كه بر كفرپيشگان مي تازند و آنها رابه جزايشان مي رسانند اي امت مسلمان آگاه باشيد و بدانيد كه شهيدان زنده و جاويدند و هرگز آنان را مرده مپنداريد همان طوري كه قرآن كريم در آيه شريفه مي فرمايد ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل اموتا بل احيا عند ربهم يرزقون

    كساني كه در راه خدا كشته شده اند  مرده مپنداريد بلكه آنان زنده اند و در نزد خداي خود روزي        مي خورند . اي امت مسلمان مبادا دنيا فريبتان بدهد و از خدا دوري كنيد كه مولا علي (ع) به دنيا اينچنين پاسخ مي دهد يا دنيا فريبم نميدهي لقد طلقتك ثلاثاً رجعلتي فيكي فيها

    دنيا كسي غير از من مغرور كن كه من تو را سه طلاقه كردم ديگر رجعت و بازگشتي در تو ندارم         ( دنيا عيش تو خيلي ناچيز و لذتهاي تو خيلي زودگذر است و عمر تو خيلي  كوتاه ) اي امت مسلمان ما امروز زير آزمايش حق تعالي قرار گرفته ايم كه آيا ما در ظاهر تنها مسلمان هستيم و يا در باطن هم مسلمان هستيم ، آيا مي توانيم فرمانده خود يعني صاحب الزمان را لبيك گوييم . در كربلا  ما آن روز در عاشوراي حسين نبوديم ولي امروز در عاشوراي ايران هستيم پس بگذاريد كساني را كه در دلشان نورخدا ريشه دوانده به جبهه بيايند و الله وقتي تصميم به جبهه گرفتم حتي خودم هم نمي دانستم ولي در يك لحظه جرقه اي در سياهي قلبم روشن شد  مرا به حركت در آورد پس بگذاريد از آن قطراتي باشم كه به درياي تكامل ابديت پيوند ميخورند نه آن قطراتي (كساني ) كه در كناره ها و لجن زارها مي مانند و گنديده ميشوند پدر و مادر عزيزم توصيه مي كنم كه براي من گريه و زاري نكنيد چون من حالا به هدف و آرزوي خود رسيده ام ولي ميدانم باز هم گريه و زاري خواهيد كرد . پدر و مادرم شما خيلي براي من زحمت كشيده ايد و من اينقدر از شماها راضي و خشنود هستم كه مي ترسم حق شما در گردن من بماند و من نتوانسته باشم كاري كنم كه شما راضي باشيد ولي بدانيد كه اينكار نه تنها شماها بلكه خداوند از شما راضي است .

    اين امانتي بوده پيش شما و شماها بايد امانت خدا را دو دستي تقديم كنيد .

     

    والسلام

    سرباز كوچك اسلام

    محمدبرهمندپور
    ادامه مطلب
    مصاحبه با خانواده  شهيد برهمندپور

     

    1ـ چه كسي نام او را انتخاب كرد و انگيزه او از اين انتخاب چه بود ؟ بي بي رقيه اسم گذار شهيد بوده و بيشتر اسامي ائمه را انتخاب كرده است

    2ـ روابطش با خويشاوندان و همسايگان به چه صورت بود ؟ به خويشاوندان هميشه سر مي زد و بيشتر مواقع از همسايه هاي فقير ديدن مي كرد

    3ـ روحيه اجتماعي او را توصيف كنيد ؟ بسيار روحيه خوبي داشت و همين روحيه او را به دفاع از ناموس و وطن واداشت .

    4ـ ديدگاه شهيد نسبت به دفاع از وطن اسلامي و به ويژه 8 سال دفاع مقدس را توضيح دهيد ؟

    ديدگاه روشني داشت در طي يكي از نامه هايش نيز چنين نوشته بود اگر ما مي فهميديم كه اينگونه با خواهرها و نواميس‌مان توسط دشمنان رفتار مي شد خودمان اسلحه مي شديم و مي رفتيم نه اسلحه بدست مي گرفتيم و مي رفتيم .

    5ـ هر گونه خواب و الهامات اطرافيان و يا دوستان در ارتباط با شهيد را توضيح دهيد ؟

    شب شهادت مادرش خواب مي بيند كه پسرش در يك مزرعه گندم است و خودش نيز خواب است كه پسرش او را بيدار مي كند و به مادر مي گويد ناراحت نباش و گريه نكن ، كاغذ نداشته ام كه برايت نامه بنويسم و بعد از مدتي خبر شهادت وي رسيد .

    6ـ خدمت سربازي را در كجا گذراند و در چه تاريخي شروع و در چه تاريخي پايان يافت ؟ خدمت سربازي نرفته زيرا محصل بود.

    7ـ اولين بار در چه سني و چگونه به جبهه رفت ؟ در سن 18 تا 19 سالگي كلاس چهارم دبيرستان بود كه درس را رها و داوطلبانه به جبهه رفت .

    8 ـ عامل تشويق و تحرك اصلي اعزام به جبهه او چه بوده است ؟ خود او همچنين تصميمي گرفته ، همين كه متوجه خطر نسبت به كشور مي شود تصميم مي گيرد كه راهي جبهه شود او در بوشهر درس مي خواند و مواقعي كه از مدرسه مي آمد در مغازه كار مي كرده سال چهارم كه اين تصميم را        مي گيرد وسايلش را از بوشهر به خانه مي آورد و مي گويد كه حاضر نيست به درسش ادامه دهد و بعد از اينكه از جبهه آمدم درسم را تمام مي كنم

    9 ـ آيا در جبهه يا قبل از انقلاب مجروح هم شد ؟ در چه بيمارستاني بستري بود ؟ مجروح شد ولي در بيمارستان بستري نشد همانجا در جبهه زخم او را پانسمان كرده اند

    10ـ چگونه و توسط چه كسي از شهادت فرزندان با خبر شديد ؟ بنياد شهيد

    11ـ از اينكه خانواده معظم شهيد هستيد چه احساسي داريد ؟ باعث افتخار همه اعضاي خانواده است كه جامعه ما را به عنوان خانواده شهيد مي شناسند
    ادامه مطلب
    خاطره شهيد برهمندپور

     

     

    در دوران دفاع مقدس ، جوانان عاشق و فداكار اين سرزمين به رهبري حضرت امام خميني (ره) پا به عرصه ي كارزار نهادند و رشادتها و فداكاريها در راه مكتب اسلام از خود نشان دادند در اين راستا ، شهيدان با نثار خون خود به جهانيان آموختند كه همواره حق ماندگار و باطل از ميان رفتني است از جمله اين عزيزان شهيد محمدبرهمندپور مي باشد كه در نبرد با متجاوزين ايثارگريهاي فراوان از خود نشان دادند . در فروردين سال 1361 هنگامي كه دوره ي آموزشي را طي كرده بوديم . بعد از سازماندهي نيروها در پادگان دو كوهه به منطقه ي شوش اعزام شديم . شهيد برهمندپور در آن ايّام ، پيوسته با خداي خود راز و نياز مي كرد و در نيمه هاي شب دعاي توسل زمزمه مي نمود روزهاي يكشنبه و پنج شنبه را روزه مي گرفت . ايشان كاملاً متحول شده بود .البته ما در آن موقع از رفتار وي غافل بوديم زيرا لياقت نزديك شدن به محبوب نصيب هر كسي نمي شود . ايشان در شب عمليات بيت المقدس ( آزادي خرمشهر ) در هنگام شديدترين تبادل آتش ، بر اثر اصابت تركش به بدن نازنينش ، به لقاي حق شتافت . وقتي كه گروه امداد بدن مطهرش را از صحنه ي نبرد دور مي كردند . نام            ( يا مهدي يا مهدي ) بر لب هاي مباركش جاري شد و همگان را متأثر ساخت . [1]

     

    ‹‹ ياد و نام شهيدان در قلب عاشقان خدا جاويد خواهد ماند ››

     

     

    فضايل اخلاقي

     

     

    شهيد برهمندپور مخلصي از خانواده ي مذهبي بود كه جزء اولين شهداي بخش محسوب مي شد . محمد همچون پدر و مادر بزرگوارش داراي روحي بسيار حساس و با لطف بود كه خيلي از دست ظلم و ستم شاهنشاهي به جان آمده بود و طاقت ديدن اين همه بدبختي مردم نداشت دائماً در راهپيمايي ها ضد شاهنشاهي شركت مي كرد عامل پخش اعلاميه شده بود تلاش وي در برگزاري مجالس سوگواري اهل بيت به خصوص امام حسين بي وقفه بود صله رحم وي مشهور بود و هميشه به اقوام و خويشاوندان سر مي زد و دائماً پرس وجوي احوال آنها مي شد در پاكسازي مساجد دست توانايي داشت و مردم را هميشه به كار خير سفارش مي داد و خود در اين كار سبقت مي گرفت و نيايش هاي عصمت گونه ي وي در جبهه و سنگرها هر شب گوش ها را نوازش مي كرد  دوستانش مي گويند ما هيچ وقت از محمد دروغ نشنيديم و از وي غير از صفا و پاكي هيچي نديديم وي سرا پا عشق و محبت بود و صفا و صميميت . احساس پاكش مطلوب بود و عاشقانه با معشوق خود راز و نياز مي كرد چقدر پاك و بي آلايش بود كه خداوند او را بي آلايش به نزد خود برد و جايگاهي نظيف به او داد و او را جزء دوستداران خود نمود . محمد رفتاري حسين گونه داشت و پاكي و بي ريايي وي هميشه و همه جا بر سر زبان ها بود و همه او را به عنوان اميني معتمد و شخصيّتي پاك مي شناختند . چقدر  زيباست ملكوتانه رها شوي و تا رستنگاه علف ها پرواز كني . عشق يعني همين .

    خاطره نويس : عبدالله جمادي
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    اطلاعات مزار
    محل مزارجائينك
    تصویر مزار
    موقعیت مکانی مزار
    در صورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید

    فایل ها را به اینجا بکشید
    Max. file size: 64 MB, Max. files: 10.
      your comments
      guest
      0 دیدگاه ها و دلنوشته ها
      بازخورد (Feedback) های اینلاین
      مشاهده همه دلنوشته ها
      0
      ما را از دلنوشته های خود محروم نکنید ...x