:::::::::::::::: وصيت نامه :

همسرم ، دوست دارم كه فرزندانم را به درستي تربيت كني . هيچ گاه امام و انقلاب را رها نكنيد ، به يكديگر ياري رسانيده و اجازه ندهيد كه دشمنان دوباره بر مملكت ما احاطه پيدا كنند . هرگز زير بار ظلم نرويد . مگر امام حسين  (ع) رهبر ما نيست . پس حسين وار زندگي كنيد . نمازتان را سر وقت به جاي آوريد خدا و امام و شهيدان را از ياد نبريد . فرزندان من ، به حرف مادرتان عمل كنيد و جاي مرا براي او پر كنيد . از برادرانم مي خواهم كه به خاطر رضاي من به فرزندان و همسرم ياري رسانند . باشد كه اجر و پاداش الهي در آخرت نصيب حالتان شود .

ويژگيهاي شهيد بهنام

دوره كودكي او بسيار سخت و غير قابل تحمل بود . در همان ابتدايي ورود او به اين جهان پدرش را از دست داد و او از مهربانيهاي پدر مأيوس شد ولي مادرش سختي بار تربيت او را بر دوش كشيد هرچه وضعيت زندگي او بدتر مي شد شهيد بهنام آبديده تر و نسبت به آينده اميدوارتر بود دوران كودكي كم كم سپري شد از وقتي كه خوب و بد را تشخيص داد به دنبال كار و كارگري رفت و نگذاشت كه زندگي به برادران و خواهرانش به سختي بگذرد لذا شب و روز در كار و تلاش بود او از همان دوران نوجواني اهميت زيادي براي مسائل مذهبي قائل بود نمازش را در مسجد به جماعت بر پا مي كرد و به ادعيه ها خصوصاً دعاي كميل و توسل اهميت زيادي مي داد و به خاطر همين انس با قرآن و ادعيه اخلاق و رفتارش بسيار خوب بود به مردم علاقه داشت و مردم هم براي او احترام خاصي قائل بودند . شهيد به عالت فقر مالي و اينكه پدرش را در كودكي از دست داده بود نتوانست به مدرسه برود و در عوض مرتب به دنبال كار جهت امرار معاش خود و خانواده بود و ديگر فرصت براي تفريح و ورزش نداشت و او بهترين تفريح را نيز كار مي دانست رابطه اش با برادران و خواهرانش بسيار صميمي بود به حدي بود كه برادران و خواهران خردسالش احساس بي پدرس نكنند و يا اينكه زندگي به سختي بر آنها نگذرد . و با اين حال و روزگار هميشه به افراد تهي دست و فقير كمك مي كرد . او در زمان راهپيمائيها و تظاهرات مردم مسلمان به آنان همكاري مي كرد و زمان كه به فرمان حضرت امام بسيج تشكيل شد از اولين كساني بود كه در آن نهاد مقدس نام نويسي كرد و به حفاظت از دست آوردهاي انقلاب مي پرداخت او عشق و علاقه خاصي به اهل بيت (ع) داشت و به تبعه آن روحانيت را عامل نجات ملت مي دانست او عشق و ارادت خاصي به امام خميني داشت او را فرشتاه نجات ملت ايران مي دانست نسبت به رعايت حقوق ديگران بسيار حساس بود . او در انتخاب همسر دقيق بود ، او ويژگيهاي همسر آينده اش صداقت ، پاك دامني و رعايت حجاب اسلامي مي دانست .

به همين لحاظ او مراسم جشن ساده اي بر پا كرد و مراسم عروسي خود را با حضور چند نفر از اقوام و دوستان راه اندازي مرد او اصلاً اهل تجملات نبود با خانواده بسيار مهربان بود و در كارها به او كمك مي كرد او در مورد جبهه ، دفاع را حق مسلم مردم ايران مي دانست و در اين رابطه جوانان را تشويق مي كرد كه به جبهه بروند و به نداي رهبر انقلاب پاسخ دهند . او در سال 63 بر اثر موشكهاي نيروي بعثي درمأموريتي كه در حوالي خارگ داشت به شهادت رسيد و از طريق شركت نفت و بنياد شهيد مطلع شديم كه او به شهادت رسيده است و سه روز بعد از شهادتش جسدش را از بيمارستان هفده شهريور برازجان تا روستاي نظرآقا تشييع كردند و در گلزار شهدا به خاك سپرده شد . ما افتخار مي كنيم كه يكي از اعضاي خانواده ما دئر راه اسلام و وطن به شهادت رسيده است گرچه جاي خالي او احساس مي شود ولي مي توان تحمل كرد هدف زده ماندن اسلام است و بعد از مدتها در اين دوران كه كشور ما دچار جنگ شد حتي يك وجب از خاك ميهن عزيزمان در دست دشمن باقي نماند كه درتاريخ بي سابقه است چون هر وقت كشور ما وارد جنگ مي شد قسمتي از خاكش از آن جدا مي شد واقعاً ملت و مسئولين بايد قدرشناس جونان باشند و نگذارند فرهنگ شهادت كم رنگ شود .