مشخصات شهید

X

"(ضروری)" indicates required fields

شهید مرتضی شجاع تنگستانی

778
  • bale
  • eita
  • gap
  • soroush
  • telegram
  • whatsapp
نام مرتضي
نام خانوادگی شجاع تنگستاني
نام پدر ابراهيم
تاریخ تولد 1342/04/20
محل تولد بوشهر - بوشهر
تاریخ شهادت 1361/07/27
محل شهادت ديوان دره
مسئولیت رزمنده
نوع عضویت سربازنيروي انتظامي
شغل -
تحصیلات دوره ابتدايي
مدفن برازجان
  • زندگینامه
  • خاطرات
  • زندیگنامه شهید

    مرتضي شجاع تنگستاني در سال 1341 در خانواده اي مستضعف و با ايمان در برازجان چشم به جهان گشود.در كودكي باهوش و زرنگ بود و تحصيلات را تا پنجم ابتدايي با موفقيت گذارند ولي فقر و بي بضاعتي او را از تحصيل بازداشت و بر آن داشت تا به كمك پدر پير خود بشتابد ، قبل از انقلاب كه اعلاميه هاي امام به دستش مي رسيد آنها را مي خواند و دوستان را هم به خواندن آن تشويق و ترغيب مي نمود.وي فعالانه در تظاهرات و راهپيمايي ها شركت مي كرد تا اين كه انقلاب به رهبري امام به پيروزي رسيد . پس از پيروزي انقلاب كه هنوز بسيج هماهنگ و منظم نشده بود با چوبدستي شب ها تا صبح به نگهباني مي پرداخت و به دليل عشق و علاقه اش به اين كار اصلاً احساس خستگي نمي كرد.در حالي كه يك سال به مشموليت وي باقي مانده بود داوطلبانه و با شوق فراوان خود را به ژاندارمري معرفي كرد و خواستار اعزام به خدمت شد. دوره آموزشي تمام شده و بايد سربازان را به مناطق مختلف اعزام كنند.اما در ميان سربازان يك نفر ديده مي شود كه جايگاه خاصي نزد مسئولين پادگان دارد.او كسي نيست جز مرتضي شجاع تنگستاني . اخلاق و رفتارش باعث شده است تا مسئولين مانع از انتقال او به جاي ديگر شوند.زماني كه به مرخصي مي آمد غمگين و گرفته به نظر مي رسيد سبب را كه از ايشان مي پرسيدند         مي گفت : ً چگونه در پادگان فقط به نگهباني مشغول باشم در حالي كه مزدوران و بيگانگان از داخل و خارج امام و مهين اسلاميمان را مورد حمله قرار داده اند.بارها تقاضاي رفتن به جبهه نموده ام ولي تا به حال موفق نشده ام و از آن ناراحتم كه جنگ تمام شود و من سهمي در بيرون راندن بيگانه از كشور نداشته باشم و خدمتي به انقلاب اسلامي نكرده باشم )آخرين بار كه به مرخصي آمد آن قدر خوشحال بود كه همه را شگفت زده كرده بود و آن روزي بود كه خود انتظارش را مي كشيد.در طول چند روزي كه به مرخصي آمده بود تمام دوستان و آشنايان را ملاقات كرد . در آخرين دقايق چند بار خداحافظي كرد ولي دوباره به خانه بر مي گشت . چهره اش فرياد مي كشيد كه اين رفتن رفتن عادي نيست بلكه رفتني هميشگي است.
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    «جانم فداي ميهنم»

    سه ماه است كه طي مأموريتي به كردستان آمده است تا با خائنين دين و مملكت مبارزه كند.اما اكنون بيشتر از سه روزاز اين مأموريت باقي نمانده است.از گشت شبانه مي آيد.خسته ولي با روحي بزرگ.ناگهان توسط گروهي از مزدوران مورد حمله قرار مي گيرد.يك تير به رانش خورده است خود را از ماشين پايين مي اندازد و پشت صخره اي سنگر مي گيرد وتا آخرين نفس مردانه مي جنگد.تا آخرين نفس و تا آخرين فشنگ اجازه خود نمايي به مزدوران نمي دهد.سرانجام در صبح 29/7/61 نيروي كمكي مي آيد ولي ديگر دير شده است . مي بينند مرتضي در حالي كه اسلحه خالي را در بغل فشرده جان به جان آفرين تسليم نموده است . انگار زنده است و با نگاهش چنين مي گويد : من سلاحم را به زمين نمي گذارم تا آنرا به اهلش بسپارم.

    به فرمان حقيقت رفتم اندر قبر با شادي

    كه تا بيرون كشم از خاك ماتم نقش آزادي

     

    «از كتاب يادها با من بگو»

    در ميان اعضاي خانواده بسيار متين و رو راست بود . هرگز به ماديات فكر نمي كرد . در هر كار وكمكي كه از او بر مي آمد كوتاهي  نمي كرد.با پدر و مادر خيلي مهربان و خوشرو بود و هميشه به آنها احترام مي گذاشت.با برادران و خواهران نيز بسيار مهربان بود.با برادر كوچك تر خود همرزم بودند و در جبهه به هم نامه مي نوشتند و ارتباط داشتند.باعث ناراحتي دوستان و آشنايان نمي شد و آنان را ناراحت نمي كرد.حقوق خود و ديگران را رعايت مي كرد. انس زيادي با خدا و قرآن داشت و به نماز خواندن در اول وقت تأكيد فروان داشت. به انجام واجبات و ترك محرمات خيلي اهميت مي داد.به اهل بيت و ائمه اطهار(ع) علاقه بي نظيري داشت و منشأ تحول فكري او امام خميني بود. مبارزات سياسي خود را در راهپيمايي ها آغاز نمود و تنها آرزويش پيروزي انقلاب بود . شهيد شدن را وسيله اي براي نزديك شدن به خدا مي دانست.موقع رفتن به سربازي در حالي كه خداحافظي كرده بود و مي رفت گفت شايد ديگر برنگردم.در سن 18 سالگي به جبهه رفت و بعد از يك سال سربازي به كردستان اعزام شد كه در آن جا به شهادت رسيد.در اولين اعزام حالات روحي بسيار خوبي  داشت .بسيار شاد بود. سرانجام بر اثر اصابت گلوله و عفوني شدن به شهادت مي رسد.با شهادتش همه را متأثر كرد.از كردستان به بيمارستان 17 شهريور آورده شد و در قطعه شهداء به خاك سپرده شد.از اين كه خانواده شهيد هستيم خوشحاليم و برايمان افتخاري است كه مرتضي به عنوان شهيد سرافراز در راه اسلام به شهادت رسيده و نامش به نكويي برده شده است.
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    اطلاعات مزار
    محل مزاربرازجان
    تصویر مزار
    موقعیت مکانی مزار
    در صورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید

    فایل ها را به اینجا بکشید
    Max. file size: 64 MB, Max. files: 10.
      your comments
      guest
      0 دیدگاه ها و دلنوشته ها
      بازخورد (Feedback) های اینلاین
      مشاهده همه دلنوشته ها
      0
      ما را از دلنوشته های خود محروم نکنید ...x