بسمه تعالی

 

ٌ وصیت نامه شهید عبدالرسول شغابی ٌ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

این شهداء که تصاویر مبارکشان در پیش ماست ، اینها بسوی خدا شتافتند و لبیک به دعوت اسلام گفتند و سعادت برای خودشان تحصیل کردند وشرافت و عزت برای غرب وجنوب و بلکه بشریت.

ٌ امام خمینی ٌ

 

بنام خدا وبا سلام

دوستان عزیز در سفر کوتاه زندگی آنقدر ناراحتی جسمی و مالی و غم و غصه فراوان است که استوارترین قدمها را میلرزاند و نیرومندترین مردان را خسته می کند برای رسیدن به مقصد بعضی ها خودبخود راه آسان تری را پیش میگیرند و عده ای راهشان مشکل و پیچیده تر می گردد. من و بعضی دیگر را دوستان از آنهائی هستیم که راهمان سخت وسراسر دشوار و رنج گشته و گذشت از سنگلاخهای آ دال شیر رازم دارد ولی باید کوبید و جلو رفت و استقامت و پیشتکار نشان داد.

پدر ومادر عزیز و گرامیم سلام ، ممکن است وقتی که شما این نوشته را میخوانید من دیگر نباشم و از حالت مادی که دارم خارج شده باشم ، چون برای یک مسلمان ( که انشاءاله لیاقتش داریم که جزو افراد این دسته باشیم ) مرگی وجود ندارد و این حالت تحولی بیش نیست، امیدوارم که از رفتن من از این دنیا زیاد بی تابی نکنید که این کار از اجر شما می کاهد مخصوصاٌ شما مادر که به سربازی رفتن من پافشاری می گردید.

انسان برای (بقول تو پدر ) گذراندن امتحان در این جهان آفریده شده و تمام کارها و مسائل برای امتحان انسان است وفرزند دار شدن هم جزئی از این امتحان است ، امانتی می باشد پیش شما از طرف خداوند  که در موقع لزوم آن را باید پس دهید، وانگهی این مرحله برای همه می باشد.

مادرم قطعه زمین که به من رسیده بود آن چیز ناقابل را به پسر خواهر غلامرضا هدیه می کنم ، مادرم هرگونه افسردگی و ناراحتی مطمئناٌ باعث عذاب روح میشود خوشحال و امیدوار باشید مادرم من پسر خوبی بری تو پدرم نبودم. امیدوارم مرا عقو کنید ، شما ای خواهرانم ، امیدوارم که در سوگ من فرو نروید شما میتوانید آرا بخش مادرم باشید وتو ای خواهر کوچک مرا ببخش وچیزی ندارم به شما هدیه کنم جز چند جلد کتاب که امیدوارم در راه صحیح از کتابها استفاده نمائی، دگر بار از پدر مادرم تقاضا می نمایم تا آن جائی که توانائی دارند برای ادامه تحصیل این خواهرم که تنها عشق او ادامه تحصیل می باشد خودداری ننمایند.

و شما ای برادر مهربانم حمید ومسعود ، شما بدانید که من فرزند خوبی برای پدر و مادرم نبودم ، از شما انتظاردارم که چنین نباشید، خدایا میدانم آنچه تو میخواهی میکنی ، مرا بر آن راهی بگذار که مصلحت توست خدایا تو جانم دادی و تو جانم خواهی گرفت مرا در آن صراطی گذار که هیچگاه در لحظه دادن جان غفلت نخورم ، خدایا بمن نعمتها دادی که من نه قدرتش دانستم و نه لیاقتش را داشتم ، پس مرا زبانی ده که سپاسگذار تو باشم، خدایا پدر ومادر مرا ببخش وبیامرز و در پایان از شما میخواهم روی سنگ قبرم این کلمات را حک کنید.

بسم الله الرحمن الرحیم ، بنام پروردگار قادر ، این جوان که بخاک خفته خون خود را در راه آبیاری این مرزوبوم ریخته است./

 

خدانگه دار همه شما باشد.

 

عبدالرسول شغابی

27/12/60