نام مهدی
نام خانوادگی ربیعی
نام پدر لفته
تاریخ تولد 1348/1/30
محل تولد خوزستان - خوزستان
تاریخ شهادت 1365/01/16
محل شهادت شلمچه - کانال روحی
مسئولیت رزمنده
نوع عضویت بسيجی
شغل دانش آموز
مدفن کنگان
ميگويند خاک سرد است و کمي آدمي را پس از سپردن عزيزش به آن آرام ميکند، پس چرا من که چند سال است بر سر مزارت مينشينم و گريه ميکنم، آرام نميشوم؟
چرا چهرهي مظلومت را نميتوانم فراموش کنم؟ چرا نميتوانم جاي خاليت را حس نکنم؟
سال 1348 بود که متولّد شدي؛
اروندکنار اولين جايي بود که صداي گريهي تو را شنيد. نام مهدي را برايت انتخاب کردند. در مقابل چشمانم رشد ميکردي و من لذّت دنيا را ميبردم.
هفت سالت شد و الفباي آزادگي را آموختي. دوران ابتدايي را تمام کرده بودي که به خاطر جنگ مجبور به مهاجرت شديم.
به کنگان رفتيم و تو دوران راهنمايي را در شهر بنک با موفقيت به پايان رسانيدي.
درست خوب بود، موفق و نمونه بودي؛ اما نميدانم چه شد و جنگ با دل و روحت چه کرد که با آن همه هوش و استعداد تا دوم دبيرستان درس خواندي.
رشتهات تجربي بود انگار ميخواستي پزشک بشوي اما نشد و بعد از آن از طريق بسيج مدرسه به جبهه اعزام شدي.
دلم پيشت بود اما با همهي علاقهام نميتوانستم مانعت بشوم، نميتوانستم بگويم نرو؛ هر چند که ميدانستم شايد هيچگاه برنگردي و هيچ وقت ديگر نتوانم چشمان معصومت را باز ببينم؛ اما باز هم نتوانستم بگويم نرو. رفتي ، رفتي و با افتخار ملاقات کردي.
شانزدهمين روز از فروردين 1365 بود. تو ميجنگيدي و دلاورانه مقاومت ميکردي اما ترکش خمپارهي بعثيها تو را که فقط 17 سال داشتي، به ديدار خدا رسانيد.
حالا مزارت در کنگان وعدهگاه من و همهي داغداراني است که درد دلهايشان را با تو ميکنند تا کمي سبک شوند و تحمل جاي خاليتان را داشته باشند.
ادامه مطلب
چرا چهرهي مظلومت را نميتوانم فراموش کنم؟ چرا نميتوانم جاي خاليت را حس نکنم؟
سال 1348 بود که متولّد شدي؛
اروندکنار اولين جايي بود که صداي گريهي تو را شنيد. نام مهدي را برايت انتخاب کردند. در مقابل چشمانم رشد ميکردي و من لذّت دنيا را ميبردم.
هفت سالت شد و الفباي آزادگي را آموختي. دوران ابتدايي را تمام کرده بودي که به خاطر جنگ مجبور به مهاجرت شديم.
به کنگان رفتيم و تو دوران راهنمايي را در شهر بنک با موفقيت به پايان رسانيدي.
درست خوب بود، موفق و نمونه بودي؛ اما نميدانم چه شد و جنگ با دل و روحت چه کرد که با آن همه هوش و استعداد تا دوم دبيرستان درس خواندي.
رشتهات تجربي بود انگار ميخواستي پزشک بشوي اما نشد و بعد از آن از طريق بسيج مدرسه به جبهه اعزام شدي.
دلم پيشت بود اما با همهي علاقهام نميتوانستم مانعت بشوم، نميتوانستم بگويم نرو؛ هر چند که ميدانستم شايد هيچگاه برنگردي و هيچ وقت ديگر نتوانم چشمان معصومت را باز ببينم؛ اما باز هم نتوانستم بگويم نرو. رفتي ، رفتي و با افتخار ملاقات کردي.
شانزدهمين روز از فروردين 1365 بود. تو ميجنگيدي و دلاورانه مقاومت ميکردي اما ترکش خمپارهي بعثيها تو را که فقط 17 سال داشتي، به ديدار خدا رسانيد.
حالا مزارت در کنگان وعدهگاه من و همهي داغداراني است که درد دلهايشان را با تو ميکنند تا کمي سبک شوند و تحمل جاي خاليتان را داشته باشند.
« و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون »
( گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته شده اند مرده اند بلگه آنها زنده اند و پیش خدا روزی می خورند )
وصیت من به شما اطاعت از امام است . اطاعت از امام خمینی تداوم انقلاب است .ای پدر عزیز که سالها برای من زحمت کشیدی و مرا تربیت کردی . همانند حسین بن علی باش که فرزند عزیزش را در میدان جنگ کشته می بیند و صبر را صلاح خود قرار می دهد . ای مادر عزیزم همانند مادر قاسم باش . زمان عروسی فرزندش فرا رسیده ولی راهی میدان جنگش می کند . ای برادر گرانبهایم تو همانند شیر مردان و به پیروی از رزم آوران تاریخ , راه مرا ادامه بده . تا مرگ استکبار جهانی دست از جبهه و جنگ بر ندار . شما ای خواهران من ، همانند زینب و ام کلثوم باشید که پیام آوران کربلا بودند . با ایثار و از خود گذشتگی پیام شهیدان را به نسل های آینده انتقال دهید و درس شهادت را به آنها بیاموزید. ای اهالی محترم کنگان و بنک که حدودو 7 سال از بهترین روز های عمرم را کنار شما گذراندم همیشه تابع دستورات امام باشید .
ادامه مطلب
( گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته شده اند مرده اند بلگه آنها زنده اند و پیش خدا روزی می خورند )
وصیت من به شما اطاعت از امام است . اطاعت از امام خمینی تداوم انقلاب است .ای پدر عزیز که سالها برای من زحمت کشیدی و مرا تربیت کردی . همانند حسین بن علی باش که فرزند عزیزش را در میدان جنگ کشته می بیند و صبر را صلاح خود قرار می دهد . ای مادر عزیزم همانند مادر قاسم باش . زمان عروسی فرزندش فرا رسیده ولی راهی میدان جنگش می کند . ای برادر گرانبهایم تو همانند شیر مردان و به پیروی از رزم آوران تاریخ , راه مرا ادامه بده . تا مرگ استکبار جهانی دست از جبهه و جنگ بر ندار . شما ای خواهران من ، همانند زینب و ام کلثوم باشید که پیام آوران کربلا بودند . با ایثار و از خود گذشتگی پیام شهیدان را به نسل های آینده انتقال دهید و درس شهادت را به آنها بیاموزید. ای اهالی محترم کنگان و بنک که حدودو 7 سال از بهترین روز های عمرم را کنار شما گذراندم همیشه تابع دستورات امام باشید .
در صورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید
0 دیدگاه ها و دلنوشته ها