زندگینامه شهید
نورعلی شوشتری در روستای سر ولایت ۱۳۲۷ شهرستان نیشابور یکی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که در انفجار انتحاری در پیشین کشته شد. او در زمان این ترور جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه بود
سردار شوشتری که افتخار همرزمی شهیدان بزرگواری همچون شهید باکری و شهید برونسی را در کارنامه زرین خود دارد در اکثر عملیات ها با مسئولیت های مختلف به ویژه فرماندهی محورهای عملیاتی حضوری فعال داشت که هفت بار جراحت شدید و تحمل رنج و درد ناشی از آن ماحصل این حضور فعال و مخلصانه بود و بدین ترتیب افتخار جانبازی را چون برگ زرین دیگری برای کتاب زندگی سراسر مجاهدت او به ارمغان آورد.
با وقوع عملیات مرصاد وی به توصیه مقام معظم رهبری مسئولیت این عملیات غرور آفرین را بر عهده گرفت و به نقل از شهید صیاد شیرازی فرماندهی خوبی از خود به نمایش گذاشت تا جایی که در تماس مرحوم حاج سید احمد خمینی با وی و ابلاغ گزارش پیشرفت عملیات توسط آن مرحوم به امام خمینی (ره)، حضرت امام خطاب به سردار شوشتری می فرمایند: “در این دنیا که نمی توانم کاری بکنم. اگر آبرویی داشته باشم در آن دنیا قطعاً شما را شفاعت خواهم کرد.“
فرماندهی لشگر ٥ قرارگاه نجف، قرارگاه حمزه و جانشینی فرمانده نیروی زمینی سپاه بخشی از مسئولیت های این فرمانده بزرگ و شهید والا مقام است. وی از اول فروردین ٨٨ نیز با حفظ سمت، فرماندهی قرارگاه قدس زاهدان را عهده دار شد و موفق گردید با تلاشی پیگیر و مجاهدتی خستگی ناپذیر ایجاد اتحاد بین طوایف شیعه و سنی را در این استان به افتخارات خود بیفزاید.
سردار شهید نورعلی شوشتری که سال های متمادی منصب خادمی افتخاری بارگاه ملکوتی امام رضا را نیز عهده دار بود بارها در جمع همرزمانش گفته بود: آرزو دارم در میدان جنگ باشم و به شهادت برسم و جسم ناقابلم در راه خدا تکه تکه شود.
سردار سرلشگر پاسدار شهید نورعلی شوشتری و سردار سرتیپ پاسدار رجبعلی محمدزاده و ١٠ نفر از برادران شیعه و سنی در تاریخ ٢٢ مهر ١٣٨٨ در یك حادثه تروریستی توسط عوامل مزدور استكبار جهانی در شهرستان سرباز استان سیستان و بلوچستان در موقع دیدار با سران طایفهها بلوچ به شهادت رسید.

خاطراتی خواندنی از سردار نور علی شوشتری
*سفره ای با خوراک وحدت
دقایقی قبل از اذان مغرب روز شانزدهم رمضان ، ماشینهای جورواجوری که اکثرشان وانت بودند، جاده سربالایی، با شیب نسبتاً تند تپه بزرگ شهر راسک، مرکز شهرستان سرباز، که مقر سپاه بر روی آن واقع شده، را می پیمودند و بالا می آمدند، با مختصر شناسایی و با گفتن جمله کوتاه «ما میهمان سرداریم» از نگهبانی ورودی به آسانی و با احترام نظامی میگذشتند و داخل میشدند.
لحظاتی بعد سرنشینان این خودروها که همگی در لباس سفید بلوچی وتک و توکی هم با لباس خاکی رنگ و خاکستری هستند، مورد استقبال گرم سردار و دیگران پاسداران قرار میگیرند، آری اینان که سران طوایف و عشایر منطقه سرباز هستند، آمدهاند تا میزبان سفره افطار یکی ازسربازان ولایت و رهبری باشند.
سردار شوشتری جانشین فرمانده نیروی زمینی و فرمانده قرارگاه قدس سپاه که با عزمی خستگی ناپذیر، کمر همت را به خشکاندن ریشه ناامنی در جنوب شرق بسته است، این روز مبارک را غنیمت شمرده، تا در این نقطه دور افتاده و محروم، میزبان جمعی از بندگان روزهدار خدای رحمان باشد.

*همه سران طوایف بلوچ منطقه آمده بودند
پس از اقامه نمازمغرب، سفره افطار در گوشه نمازخانه سپاه پهن میشود، سفرهای ساده و بیریا. سفرهای که شاید مشابه آن را در هیچ جای دیگری نتوان یافت.
همه آمدهاند، طوایف آسکانی، صلاحی ، شهبخش، بر و دیگران. از راههای دور و نزدیک، از پیشین، جکی گور و از خود شهر راسک، بخش سرباز یا مناطق دورتری همچون آشار و ایرافشان وخیلی جاهای دیگری که من حتی اسمش را نمیدانم.
عبدالرحیم از پیشین، خان محمد از آن سویتر، رحیم داد از آشار، ابوالحسن از ایرافشان وکدخدا محمد از تگران، غلامعلی از نقطه صفر مرزی و به قول خودش از میل مرزی ١٩٦ ودهها چهره دیگر.
سردار چونان نزدیکان و خویشان خود، یکی یکی تعارف میکند و با احترام بر سفره مینشاند و در تب و تاب است تا کم و کسری نباشد، هر از چند گاهی هم که تازه واردی میآید، تعارف به نشستن میکند و دوباره افطار خود را ادامه میدهد. با پایان یافتن افطار گپ و گعدهها و بگو و بخندها شروع می شود.«خان محمد صلاحی چطور است؟» ،«کدخدا محمد بسیار تا بسیار خوش آمدید » و جالب اینکه که بیشتر افراد را به اسم کوچک می شناسد و صدا می زند.
این رابطه صمیمی سردار را که میبینم نا خود آگاه به یاد حرف چند روز پیش حاج کمال فرمانده گردان تکاورمان می افتم که با خنده می گفت:« اگر خواستی بفهمی سردار کی به منطقه می آید کافی است از یکی از این عشایر بپرسی، نه من یا دیگری! زیرا آنها بهتر از ما خبر دارند.»
*دیگر دغدغه امنیت در اینجا نداریم
سفره افطار جمع می شود. سران طوایف بلوچ به دور سردار حلقه میزنند و او نیز در همان ابتدا پس از نام و یاد خدا می گوید: «این را از همین اول بگویم که من با حضور شما مردم غیور دیگر هیچ دغدغه امنیتی در اینجا ندارم و یقین هم دارم هیچ کس نمی تواند کوچک ترین نفوذی در صفوف مستحکم شما داشته باشد».
والحق که اینگونه است ، زیرا مرد بلوچ امروز دیگر بخوبی دریافته است، آنهایی که در آن سوی مرزها با بلعیدن دلارهای آمریکایی و پوندهای انگلیسی سنگ خلق بلوچ را برسینه می زنند، تنها و تنها به منافع خویش می اندیشند و لاغیر. سردار به پیروی از مولا و مرادش حضرت آقا، از وحدت وهمدلی سخن به میان می آورد ومی گوید:«برادران من، امروز دشمن منتظر تفرقه شماست، منتظر دودستگی است. اگر خدای ناکرده، اختلافی پیش آمد، نگذارید به جای باریک کشیده شود.اصلاً یکی از خصوصیات طایفه، همین با هم بودن است ».
توصیههای وحدت بخش سردار که به اینجا می رسد، به یاد حرف های پیش از افطار ابوالحسن از طایفه آسکانی می افتم که می گفت:«خوبی سپاه به همین است که قبل از هر چیزی به فکر وحدت ماست، کاری که بعضی ها از آن غفلت کردند. سپاه به فکر خدمت است و برای همین است که ما تا پای جان در کنار سپاه هستیم. »

*خان بلوچ ازخادمی به خانی رسیده است!
صحبت های سردار همچنان ادامه دارد و به اینجا رسیده است که می گوید:« یکی از نکات قوت در کار شما خان های بلوچ این است که شما از خادمی به خانی رسیده اید ، نه از سر تعدی و ظلم و قدرت و ثروت و مانند آن و این افتخار بزرگی برای شماست. پس این روحیه خادمی وخدمتگزاری را حفظ کنید. همانگونه که امام عظیم الشانمان، به خادمی افتخار می کرد ومی گفت به من رهبر نگویید، خادم بگویید» و این حرف را سردار، در عمل هم در ضیافت آن شب به کار بست.
هر گاه که یکی از سران طوایف و عشایر از مشکلات طایفه اش می گفت، او بلافاصله در جواب می گفت ، ای به چشم! و فوراً خطاب به علویان و پرمر فرماندهان زمینی و مقاومت مستقر در منطقه می گفت:«فوراً مشکل آقایان را حل کنید» ودر موارد محدودی هم که خواسته ها در حد مقدورات نبود با لبخندی بر لب می گفت:«صبر کنید انشاء ا... درست می شود، خوش خوش، کم کم!» و یا آنگاه که یکی از سران طوایف، ازشناسایی ١٠٠خانوار نیازمند در طایفه اش گفت، سردار بلافاصله خطاب به آقای علویان گفت:«عجالتاً ١٠تن آرد می دهیم، بدهید به این عزیزان، تا بعداً اقدامی اساسی برای اینها بشود. »
*همایش وحدت طوایف در دستور کار
سردار همچنان در لابلای سوالات مطرح شده ، از طرحهای سپاه می گوید و به طرح همایش وحدت سران طوایف اشاره می کند و از عبدالرحیم که گویی داوطلب یکی از این همایش هاست ، پیشرفت کار را می پرسد و او که حالا دیگر به برکات وحدت بیش از پیش پی برده است می گوید:«سردار ما نظرمان این شد که به جای اینکه تنها همایش سران طایفه خودمان را داشته باشیم، می خواهیم همایشی برای همه طوایف در پیشین داشته باشیم تا اختلافی هم پیش نیاید.» پیشنهادی که با استقبال شدید سردار مواجه شد وگفت:«کارتان را هر چه زودتر شروع کنید و نگران بودجه و امکانات هم نباشید، با توکل به خدا و با همت شما همه چیز حل می شود.» در ادامه صحبت به نکته دیگری هم اشاره می کند و خطاب به سران طوایف می گوید:«برای پیشبرد کارها به باسوادها و نخبگان ، دانشگاهیان و مولوی ها و تحصیل کرده های محلی خودتان بها بدهید، در هر کجا هستند از فکر و تجربه آنها بخوبی استفاده کنید. چون اینها بهتر از همه می توانند به شما کمک کنند.»
*انگشتر تبرکی برای مهمانان
حالا دیگر عقربه های ساعت از ١٠ شب گذشته است. بیشتر اینها از راههای دور و نزدیک آمده اند، باید بروند و از طرفی دیگر چند ساعتی هم به سحر باقی نمانده است. بنابراین پس از اینکه سردار چندین بار تاکید می کند «آقایان کسی دیگر فرمایشی نداشت»با صلوات برمحمد، پیامبر رحمت ومهربانی، این استوانه محکم وحدت در بین ما مسلمانان، ختم جلسه را اعلام می کند و بعنوان یادگاری از این جلسه، انگشتر تبرکی مشهد و اهدایی مقام معظم رهبری را به تک تک میهمانان تقدیم می کند و دوباره برای خداحافظی همه را در آغوش می گیرد و همینطور که از نمازخانه خارج می شوند، می گوید:«آقایان مواظب باشید، شب است با دقت رانندگی کنید، نکند خدای ناکرده اتفاقی بیفتد. اگر کسی راهش دور است همین جا بماند فردا برود.»
*اینها دلسوز نظام و کشورند
قرص نسبتا کامل ماه شب شانزدهم در حال اوج گرفتن است و ستارگان زیبا در آسمان به جنب وجوش مشغولند و حالا دیگر آخرین ماشین سران طوایف بلوچ هم در جاده سراشیب ارتباطی سپاه سرباز، آرام آرام در حال دور شدن است ومن درحالی که این منظره زیبا را تماشا می کنم، یک بار دیگر برنامه افطار امشب را در ذهن خود مرور می کنم.آری! سردار درس های آقا را خوب گرفته است و واقعاً فهمیده است درد این مردمان چیست و مشکل کار در کجاست، زیرا درد این مردم نه آنهایی است که بعضی ها به دروغ به نام خلق بلوچ در رادیوهای بیگانه نشخوار می کنند، نه خدای ناکرده دشمنی و عداوت با نظام و انقلاب و یا حتی کرسی خواهی وزارتی و ریاستی که در مواقع انتخابات، بعضی ها عوام فریبانه بدون هیچ گونه اعتقادی، از آن دم می زنند. درد این مردم درد بیمهری، درد محرومیت، درد نگاه ابزاری داشتن به آنهاست. همانی که لحظاتی بعد در پایان مراسم از سردار پرسیدم، واقعاً نظر شما در خصوص این مردم چیست؟ و او محکم و قاطع چونان که از نزدیک ترین کسان خود می گوید،گفت:«اینها دلسوز نظام و کشورند، این مردمان بسیار وفادارند، وظیفه ماست تا می توانیم به این مردم خدمت کنیم.»

************
خاطره ای به نقل از“فاضل شایسته“ از اعضای گروه پیگیری امور جانبازان نخاعی در بارۀ عنایت و اهتمام سردار شهید شوشتری به مسائل و مشکلات جانبازان:
“خدا انشاءالله روح این شهید و دیگر شهدا این حادثه تروریستی را قرین رحمت فرماید.
استخر ثامن الائمه سپاه تنها استخری در سطح شهر تهران بود که جانبازان می توانستند در یک سانس اختصاصی از آن استفاده کنند.
در سال ۱۳۸۶ بر اساس دستور فرماندهی این پادگان به بهانه مسائل امنیتی و نظامی از پذیرش جانبازان در استخر پادگان ممانعت بعمل آوردند.
برای حل این مشکل به حضور فرمانده نیروی زمینی سپاه رسیدم و با طرح مشکلات جانبازان و نیاز آنها به استفاده از استخر و سانس اختصاصی توضیح دادم ولی متاسفانه فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه نیز با استناد به مسائل نظامی و مشکلات امنیتی که متعاقب حضور جانبازان در استخر پادگان ممکن است بوجود بیاورد با درخواست من بعنوان نماینده جانبازان مخالفت کردند.
بعد از مخالفت صریح فرمانده نیروی زمینی در حالیکه دلخور و ناراحت با دلی شکسته و غمگین از اینکه چرا این سردار محترم به نیاز ضروری جانبازان توجهی ندارد قصد خروج از ستاد فرماندهی را داشتم که ناگهان به ذهن خطور کرد سری به دفتر جانشین فرماندهی نیروی زمینی سردار شوشتری بزنم.
با هماهنگی دفتر به حضور سردار شوشتری رسیدم. سردار با کمال تواضع از جای خود بلند شدند و به استقبالم آمدند و مراتب ارادت و علاقه خود را به جانبازان ابراز نمودند.
در حضور سردار بطور تام و تمام به طرح مشکلات جسمی جانبازان بویژه جانبازان نخاعی پرداختم.
با شنیدن مشکلات و مسائل جانبازان در حالیکه اشک از چشمان سردار جاری بود به فکر عمیقی فرو رفتند. پس از دقایقی از روی صندلی برخاست و پیشانی مرا بوسید و گفت ماها شرمنده شما هستیم و بعد از جنگ از شما غافل شدیم و بعد تاکید کردند من خدمتگزار شما هستم.
سردار شوشتری بعد از این صحبت ها شخصا با فرمانده پادگان تماس گرفتند و دستور استفاده جانبازان از استخر را صادر کردند و بعد بصورت کتبی نیز مرقوم فرمودند.
با دیدن این اقدام صریح و سریع سردار شوشتری به ذهن خطور کرد افرادی مثل ایشان که چنین بی تکلف در پی رفع مشکلات جانبازان باشند بسیار کم هستند لذا به خود جرات دادم چند درخواست دیگر برای جانبازان مطرح کردم از جمله امکان استفاده از مجتمع های رفاهی سپاه در شمال و مشهد
ایشان همانجا موافقت کرده و به مسئولین ذیربط دستور دادند. از ایشان قدردانی و تشکر کردم و از نزد ایشان خارج شدم.
سال بعد نیز برای تمدید مجوز استفاده از امکانات سپاه به حضور سردار رسیدم و سردار شوشتری با همان صمیمت و گشاده رویی با من برخورد کردند و در پایان ملاقات به من گفتند
سلام مرا به تمامی عزیزان جانباز برسان.“
منبع: فاش نیوز

شهید شوشتری حداقل ٧ بار مجروح شده .
شهید بزرگوار سرلشکر پاسدار نورعلی شوشتری انسانی بود که خود را بر اساس ارزش هایی که حضرت امام (ره) تعیین کرده بودند، تربیت کرده و رشد داده و در این مسیر راه تعالی را هم طی کرده بود.وی انسانی بود که واقعا دارای نفس مطمئنه بود در سخت ترین شرایط جنگ که ما خدمت وی بودیم، هم چون عملیات کربلای ٥، واقعا مثل یک کوه استوار در مقابل دشمن، هدایت صحنه های نبرد را بر عهده داشت. سردار شوشتری مستحکم در برابر دشمن می ایستاد اما در جمع دوستان از اخلاق بسیار خوشی برخوردار بود.او در کل بین بسیجیان، رزمندگان و سربازان به یک انسان دارای اخلاق و منش عالی اشتهار داشت. از نظر رفتار، فرد بسیار مودبی بود و افراد، ناخود آگاه نسبت به وی احساس احترام می کردند.دلیل اینکه او فرمانده شد، این بود که افرادی که دورش جمع بودند، وی را به عنوان یک فرمانده قبول داشتند و تمام سلسله مراتب فرماندهی، واقعا به ایشان احترام می گذاشتند و او را قبول داشتند.

در طراحی ها و برنامه ریزی ها فرد بسیار مدیر و مبتکری بود. مسائل را از همه جنبه ها نگاه می کرد.این طور نبود که یک زاویه کار را ببیند ، فردی جامع نگر بود. لذا در عملیات های مختلف طراحی هایشان دقیق و موفق بود و نه تنها در عملیات رزمی بلکه در سایر عرصه ها نیز که وارد می شد، فرد موفقی بود.شوشتری بسیار شجاع بود، در عملیات های مختلف حداقل ٧ بار مجروح شده و جانباز انقلاب اسلامی بود. با این که عمری از او گذشته بود؛ شجاعت درونی اش کاملا محفوظ بود و لذا هرجا که برای انقلاب اسلامی خطری وجود داشت؛ در خط مقدم بود و در پیشبرد اهداف مقدس امام (ره) و مقام معظم رهبری، سربازی پاک باز بود که در همه صحنه ها حضور می یافت و در همین مسیر بود که خود عاشقانه پذیرفت که علاوه بر مسئولیت جانشینی نیروی زمینی سپاه، مسئولیت فرماندهی قرارگاه قدس سپاه را بر عهده بگیرد و مجددا در دل بیابان ها برود و برای امنیت این کشور جان فشانی کند و بالاخره در همین راه نیز جان خود را به عنوان ارزشمندترین سرمایه وجودش تقدیم ملت شریف ایران کرد.واقعا زندگی با سعادت و درخشانی داشت تمام مقاطع زندگی سردار شوشتری سرشار از خدمت، ایثار و جهاد بود و با سعادت از دنیا رفت.
مأموریت اخیری که به شهید شوشتری داده بودند، برای تحکیم وحدت بین شیعه و سنی، وحدت بین آحاد اقشار ملت ایران در سیستان و بلوچستان (که یک استان بسیار حساس و مرزی و از لحاظ استراتژیک بسیار با اهمیت است)؛ وی مأموریت داشت که با برپایی همایش بین شیعه و سنی در سیستان و بلوچستان بود آن هم در نقطه مرزی پیشین، با کمال اخلاص و اعتقاد قلبی کار را انجام دهد.
سردار شهید نور علی شوشتری

قطعا خون این شهید باعث وحدت، هم دلی و یکپارچگی بیشتر امت و اقشار ملت خواهد بود. قطعا دشمنان بدانند که راه شهید شوشتری بسته نیست.

بارزترین خصوصیات اخلاقی شهید شوشتری اخلاص، ایمان، تکیه بر قابلیت ها و ظرفیت های مردمی در برقراری امنیت برای کشور بود. بر استفاده از ظرفیت های مردمی بسیار تأکید داشت و لذا شهید وحدت ملی هم شد، دیدگاه وی، مردمی بود و بدون هیچ ملاحظات امنیتی در میان مردم، سران و قبایل بود.

اگر شوشتری نبود طرح مجموعه قبور شهدای گمنام در کوهسنگی محقق نمی شد .

فرماندهان بزرگ جنگ، بعضی عملیات ها را مدیون شهید شوشتری اند و شجاعت، دلاوری و مقاومت و ایستادگی ایشان زبانزد است. پس از دفاع مقدس هم با شناختی که از شرایط کشور داشت، در مسیر سازندگی، طرح های بزرگی را اجرا کرد. البته در کشور طرح های زیادی اجرا کرد، اما خراسان در روند توسعه خود مدیون شوشتری است و بسیاری از طرح های بزرگی که الان می بینید مانند کارخانه ها و طرح های زیربنایی و زیرساختی اجرا شده، حاصل تلاش هایی است که شهید شوشتری به صورت گمنام انجام داد و کسی اطلاع نداشت؛ اما افرادی که از نزدیک با ایشان آشنا و در جریان کارهای وی بودند می دانستند که او طرح های بزرگی را اجرا کرد.نکته دیگری که باید در مورد شوشتری گفت: زمان شناسی، دشمن شناسی و سیاسی بودن وی است.
منبع: سایت تبیان

سردار حمیدنیا : دعای “نورعلی “ ٤٨ ساعته اجابت شد
مسئول مركز فرماندهی و كنترل سپاه اظهار داشت: سردار شوشتری قبل از برگزاری كنگره شهدای خراسان از خدا طلب شهادت كرده بود و ٤٨ ساعت مانده به برگزاری كنگره، آنچه كه از خدا میخواست گرفت.

سردار حمیدنیا مسئول مركز فرماندهی و كنترل سپاه كه سابقه آشنایی او با سردار شهید نورعلی شوشتری به سال ٥٩ باز میگردد، به تبیین خصوصیات و ویژگیهای این سردار رشید سپاه اسلام پرداخت.

وی با اشاره به ورود شهید شوشتری به سپاه در سال ٥٨، اظهار داشت: یك بار شهید شوشتری برایم تعریف كرد اوائل سال ٥٨ در خواب دیدم كه امام (ره) به روستای ما آمده و از من خواستند تا در خدمت سپاه پاسداران باشم و بنده هم گفتم چشم اما این امر یك هفته به تعویق افتاد تا اینكه دوباره حضرت امام(ره) را در خواب دیدم كه از من خواستند به سپاه بروم.
سردار حمیدنیا بر همین اساس گفت كه معتقد است ورود سردار شوشتری به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به دعوت حضرت امام خمینی (ره) بوده است.
مسئول مركز فرماندهی و كنترل سپاه با ذكر برخی ویژگیهای منحصر به فرد سردار شهید شوشتری، خاطرنشان كرد: از همان بدو تشكیل سپاه با توجه به تواناییهایی كه در وجود او بود، فرماندهی عملیات سپاه نیشابور را بر عهده گرفت؛ در حالیكه مسئولیت بسیج نیروهای شهرستان نیز بر عهده ایشان بود.
سردار حمیدنیا كه در آن زمان فرماندهی عملیات استان خراسان را بر عهده داشته است، میگوید: از همان روزها ویژگی بارزی ایشان كه نظرم را به خود جلب كرد، ادب و متانت او در برخورد با فرماندهان بود كه میتوانم صادقانه بگویم كه ایشان هیچ گاه ندیدم جلوتر از فرماندهان خود راه برود، در صحبت كردن نیز حق تقدم را برای آنها قائل بود و حریم را نگه داشته و عدم اطاعت از مافوق خود را حرام میدانست.
مسئول مركز فرماندهی و كنترل سپاه، دلسوزی، كار آزمودگی، شجاعت و تدبیر را از دیگر ویژگیهای بارز اخلاقی سردار شوشتری عنوان و خاطر نشان كرد: این سردار رشید اسلام هیچگاه از دشمن نترسید و همیشه دشمن را حقیر می شمرد.
حمیدنیا، كه سردار شوشتری را فرماندهی مقتدر و با تدبیر توصیف كرد و برخورداری از بصیرت بالا در عرصه دشمن شناسی را از دیگر خصوصیات آن شهید میدانست، در ادامه به ذكر خاطرهای از همرزم شهید خود پرداخت و گفت: سال ٦٠ در دفاع از تنگه چزابه در منطقه بستان، سردار شوشتری فرمانده گردان بود كه در این منطقه به صورت پدافند عمل میكردند و با ایستادگی و مقاومت آنها، رژیم بعث حتی با به میدان آوردن چند یگان رزمی و آماده خود نیز نتوانستند خط دفاعی ایران را بشكند.
وی با تاكید بر اینكه سردار شوشتری در اكثر عملیاتهای دوران دفاع مقدس در منطقه جنگی حضور پیدا میكرد، افزود: بعد از فرماندهی لشكر ٥ نصر، شهید شوشتری فرمانده قرارگاه نجف اشرف شد و بعد از پایان جنگ نیز مدتی فرماندهی قرارگاه ثامن الائمه (ع) در شمال شرق كشور را بر عهده گرفت و از آنجا بنا بر تدبیر فرماندهی كل سپاه و فرماندهی نیروی زمینی، مسئولیت فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع) به وی سپرده شد.
سردار حمیدنیا اضافه كرد: ابتكار و خلاقیتهایی كه سردار شوشتری از خود نشان داده بود باعث شد تا او از فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع) به جانشینی فرماندهی نیروی زمینی سپاه منصوب شود و پس از آن سردار شوشتری را برای تامین امنیت پایدار و كمك به مردم مستضعف منطقه سیستان و بلوچستان به عنوان فرمانده قرارگاه قدس جنوب شرق كشور معرفی كردند.
“سردار شوشتری طرحهای زیادی برای برقراری امنیت و حتی درخصوص بازارچههای مرزی داشت و همین عملكردش بود كه موجب ترس ضد انقلاب شد؛ چرا كه آنها میدانستند با حضور شهید شوشتری در منطقه، در كوتاهترین مدت دیگر جایی برای آنها نخواهد بود “.
مسئول مركز فرماندهی و كنترل سپاه اظهار داشت: هنگامی كه نخستین طرح سردار شوشتری درست یك هفته قبل در بین سران عشایر و قبایل جنوب شرق كشور پخش شد، آنها به شدت از این طرح استقبال كردند و گفتند كه حاضرند با همه توان در جهت برقراری امنیت منطقه به ایشان كمك كنند و در روز شهادت نیز قرار بود دومین جلسه با سران عشایر برگزار شود.
سردار حمیدنیا افزود: اقدامات سردار شوشتری دشمن را بیش از پیش تضعیف كرده بود و لذا آنها دیگر نتوانستند وجود ایشان را تحمل كنند و با یك عملیات تروریستی انتحاری این فرمانده مخلص و جمعی از فرماندهان سپاه و سران عشایر منطقه را به شهادت رساندند.
وی با مثبت ارزیابی كردن عملكرد سردار شوشتری در برقراری امنیت پایدار در جنوب شرق كشور، گفت: این شهید عزیز با طرحهای خود سعی كرد تا اتحاد و همدلی میان مردم منطقه اعم از شیعه و سنی ایجاد شود؛ چرا كه معتقد بود اگر بین مردم اتحاد و همدلی ایجاد شود، بیگانگان نمیتوانند در میان آنها تفرقه ایجاد كنند.
“در همایش هایی كه سردار شوشتری برای ایجاد امنیت و اتحاد پایدار با حضور سران طوایف و عشایر برگزار میكردند، مردم منطقه وفاداری خود را به امام(ره)، نظام و رهبر معظم انقلاب نشان داده و حتی در همین نشست به خود او گفته بودند كه ما سرباز ولایت هستیم “.
به گفته مسئول مركز فرماندهی و كنترل سپاه، سردار شوشتری حتی برای بازارهای مرزی نیز طرحهایی داشت چراكه این امر را در جهت تامین زندگی مردم منطقه و ایجاد حس همدلی و وحدت در میان آنها موثر میدانست.
حمیدنیا با بیان اینكه سردار شوشتری با احتساب دوسال خدمت سربازی خود، در مجموع ٣٣ سال به نظام جمهوری اسلامی خدمت كرد و همواره عاشق امام (ره) و مقام معظم رهبری بود، به نقش تاثیر گذار آن شهید در عملیات مرصاد و سركوب منافقین اشاره كرد و افزود: سردار شوشتری بعد از این عملیات با حاج احمد آقا ارتباط داشت و از طریق ایشان به امام سلام رساند و از ولی فقیه زمان خود طلب شفاعت در عالم عقبی را كرد.
مسئول مركز فرماندهی و كنترل سپاه با اشاره به كنگره شهدای خراسان كه طی فعالیتهای چند ساله خود به بررسی سوابق ایثارگریهای شهدای استان میپردازد، خاطر نشان كرد: در یكی از این جلسات بود كه سردار شوشتری گفت “چقدر خوب بود كه ما هم شهید میشدیم تا در این كنگره نام ما هم كنار شهدا قرار میگرفت و جزء شهدای خراسان محسوب میشدیم. “
حمیدنیا افزود: این كنگره برگزار نشد و قرار بود سردار شوشتری و مسئولین سپاه خراسان خدمت مقام معظم رهبری برسند و گزارش برگزاری كنگره را خدمت ایشان ارائه دهند و از ایشان تدبیر بگیرند تا روز بعد این كنگره كار خود را شروع كند.
وی تصریح كرد: سردار شوشتری ٤٨ ساعت مانده به برگزاری كنگره شهدای خراسان آن چه كه از خدا میخواست گرفت و در واقع هر پاداشی جز شهادت برای او كم بود.
“قدرت فكری او بر توان جسمیاش غلبه داشت “ این جملهای بود كه مسئول مركز فرماندهی و كنترل سپاه در مورد همرزم شهید خود بر زبان آورد و ادامه داد: سردار شوشتری متولد ١٣٢٧ بود و از نظر جثه، فكر، تدبیر و اقتدار انسانی قوی با اخلاق و با معرفت بود. در راه خدمت به اسلام سر از پا نمیشناخت و آن را عبادت میدانست و هیچگاه از اینكه در كجا خدمت كند ناراحت نبود و وقتی مسئولیت برقراری امنیت در جنوب شرق به ایشان محول شد با رضایت كامل آن را پذیرفت.
سردار حمیدنیا نوع برخورد دوست و همرزم خود با خانواده را این گونه توصیف میكند: خانواده ایشان در مشهد زندگی میكنند و علی رغم اینكه به دلیل مشغله بالا خیلی كم در خدمت خانواده بود، اما فرزندان صالح خوبی دارند. همه آنها ازدواج كردند و سردار شوشتری نیز بعد از فوت پدر و به یاد او نام اولین فرزند خود را فرجالله گذاشت.
خودش یك مرتبه تعریف كرد كه وقتی از طرف سپاه به كرمانشاه منتقل شده بودم، معمولا به دلیل مشغله بالای كاری دیروقت به منزل میرفتم.
یك شب وقتی زنگ خانه را به صدا در آوردم همسرم در را باز كرد و من ناگهان دیدم نزدیك بود با چماقی بر سر من بكوبد چون تاریك بود و او مرا نشناخت.
وی این خاطره را مبین این موضوع میداند كه فرماندهان با اخلاص سپاه تمام هم و غم و زندگی خود را در راه خدمت به نظام اسلامی صرف كردند و در این راه حتی از بهترین لحظات خود در كنار خانواده نیز محروم بودند.
مسئول مركز فرماندهی و كنترل سپاه ادامه میدهد: سردار شوشتری از لحاظ مالی مشكلی نداشت اما هیچ چیز از نظام برای خود نمیخواست و به كم قانع بود. بسیار كم عصبانی میشد و صبر بالایی داشت با همه متواضع بود.
سردار حمیدنیا، جانشین شهید فرمانده نیروی زمینی سپاه را دارای روحیهای بسیجی و علیرغم سن بالا، دارای روحیهای جوان معرفی میكند و میگوید: در این سن كه اكثر افراد بازنشسته شده و نهایتا به امر مشاورت میپردازند، اما این سردار نستوه و خستگیناپذیر، مسئولیت تامین امنیت جنوب شرق كشور را برعهده گرفته و به منظور مقابله با دشمنان امنیت مردم، راهی سیستان و بلوچستان میشود.
مسئول مركز فرماندهی و كنترل سپاه در خصوص روابط سردار شهید نورعلی شوشتری با مردم و عشایر منطقه محروم و مستضعف جنوب شرق كشور حرفهای جالبی دارد: نوع برخورد ایشان با خانوادههای بی سرپرست منطقه بسیار تاثیرگذار بود. شوشتری به این خانوادهها، خانوادههای شهدا و حتی خانواده افراد ضدانقلاب كه بعضا اعدام شده بودند سركشی میكرد با آنها نشست و برخواست داشت و مشكلاتشان را بررسی میكرد.
جالب است كه گاهی با حضور در منزل آنها و شنیدن مشكلاتشان گریه میكرد و این گریه برای سرداری مانند شوشتری بسیار عجیب بود.
منبع: خبرگزاری فارس


خاطراتی از بزرگان طایفه های بلوچستان
اسماعیلزهی: تفكر سردار شوشتری در رگ و خون مردم بلوچ رخنه كرده است
بزرگ طایفه شهبخش بلوچستان با بیان اینكه دشمن نمیتواند تفكر سردار شوشتری را در منطقه سیستان و بلوچستان نابود كند، تاكید كرد: منش و تفكر این سردار شهید در رگ و خون مردم بلوچ رخنه كرده و این فكر خاموش شدنی نیست.
حسین اسماعیلزهی از بزرگان طایف شهبخش بلوچستان، از خاطرات خود می گوید: ایشان با لباس مبدل بلوچی به صورت ناشناس در مناطق محروم منطقه سركشی میكرد و مایحتاج مورد نیاز خانواده های محروم سیستان و بلوچستان را تامین میكرد.
اسماعیل زهی با بیان اینكه سردار شوشتری به خوبی درد مردم سیستان را فهمیده بود، اظهار داشت: او مانند طبیب حاذقی بود كه با تشخیص درد، تمام تلاشش را برای علاج آن به كار میبرد.
وی خاطرنشان كرد: سردار شوشتری آغازگر راهی بود كه دشمن در صورت ادامه این راه منافع خود را در منطقه در خطر میدید و همین امر باعث شد تا برای نابودی تفكر او دست به كار شود.
این بزرگ طایف شهبخش بلوچستان خاطر نشان كرد: دشمن سردار شوشتری را شهید نكرد بلكه به دنبال از بین بردن تفكر او بود اما هیچ گاه موفق به این كار نخواهد شد چرا كه منش و تفكر سردار شوشتری در رگ و خون مردم سیستان و بلوچستان رخنه كرده و این فكر خاموش شدنی نیست.
اسماعیل زهی با اشاره به برخی از خدمات سپاه پاسداران در منطقه سیستان و بلوچستان، اظهار داشت: سردار شوشتری شخصا دستور رسیدگی به وضعیت زندگی زنان بیسرپرست، كودكان یتیم و خانوادهای محروم منطقه را میداد و در زمان شهادت او وقتی من از زاهدان به منطقه “كورین “ برگشتم دیدم كه زنان ٧٠ ساله به همراه كودكان، در شهادت او گریه میكردند و میگفتند امروز پدر خود را از دست دادهایم.
وی مردم سیستان و بلوچستان را مردمی مهماننواز و ولایت مدار معرفی كرد و افزود: این مردم احتیاج به كمك دارند چرا كه فقر و مشكلات در منطقه ما بیداد میكند.
اسماعیل زهی با اشاره به روحیه استعمار ستیزی مردم بلوچ، خاطر نشان كرد: وقتی انگلیسیها به سیستان حمله كردند حكومت مركزی در كار نبود و همین طوایف بودند كه انگلیسیها را از كشور بیرون كرده و هفتاد نفر از نیروهای آنها را در منطقه “گورستانی “ كشتند.
وی تاكید كرد: مردم سیستان زندهاند و قدر خدمتگزاران خود را میدانند اما این منطقه احتیاج به سرمایه گذاری توسط دولت دارد چرا كه متاسفانه به خاطر تبلیغات منفی هیچ سرمایهگذاری حاضر نیست در منطقه سیستان و بلوچستان فعالیت كند.
وی تاكید كرد: نگاه به سیستان باید یك نگاه ویژه باشد و باید همان كاری شود كه سپاه پاسداران به دنبال آن است.
سردار حسین علایی از فرماندهان سابق سپاه پاسداران، سردار شوشتری تمام عمرش را خصوصا پس از پیروزی انقلاب در راه اسلام صرف كرد، مدیریت درست را یكی از مصادیق عمل صالح دانست و گفت: مهمترین مشكل بشریت و كشورها همین مدیریت است چرا كه این مدیریت یعنی از زمان منابع ظرفیتها و نیروی انسانی به خوبی در راه اهدافمان استفاده كنیم.
علایی بسیاری از مشكلات امروز كشور را به خاطر عدم مدیریت مناسب عنوان كرد و افزود: سردار شوشتری با یك نگاه متفاوت به سیستان رفت و به مسائل منطقه به صورت یك بعدی نگاه نكرد و به همین خاطر به اقداماتی دست زد كه برای دشمن قابل قبول نبود.
وی ادامه داد: سیستان و بلوچستان به خاطر همجواری با دو كشور پاكستان و افغانستان و معضلات گذشته دارای مشكلاتی است كه نوع نگاه به مسائل آن میتواند به حل شدن این مشكلات منطقه كمك موثری كند.
فرمانده اسبق نیروی دریایی سپاه در خصوص تبیین شخصیت سردار شوشتری گفت: ایشان جانشین ٥ فرمانده نیروی زمینی سپاه را بر عهده داشتند و این امر مستلزم آن است تا یك فرد دارای ویژگیهای خاصی از جمله سازگاری و شرح صدر باشد و این موضوع یكی از مهمترین خصوصیات سردار شوشتری بود.
علائی افزود: در مدیریت اسلامی نیز بر این موضوع نیز بسیار تاكید شده است در حالی كه سردار شوشتری از اغلب فرماندهان خود به لحاظ سنی و تجربه كاری بالاتر بود اما به خوبی به آنها همكاری كرد و همواره یار و مشاوره مطلوبی برای آنها محسوب میشود.
وی با بیان اینكه انسانها در مدیریت نیازمند مفاهیم هستند، اظهار داشت: سردار شوشتری با عملكرد خود توانست هم فهم خود نسبت به منطقه و هم فهم مردم منطقه نسبت به خود را به عنوان یك خواستار عوض كند كه یكی از ویژگیهای مدیریتی ایشان بود.
این فرمانده دوران دفاع مقدس سپاه گفت: سردار شوشتری به خوبی ارزش نیروی انسانی را درك كرد و با انسان مانند یك ابزار رفتار نمیكرد و حتی پس از جنگ نیز ارتباط خوب خود با نیروهایش را حفظ كرد در حالی كه مدت زمان كوتاهی را صرف زندگی با خانواده خود كرده بود.

اكبری: شهید شوشتری با اسلحه فرهنگی به سیستان و بلوچستان آمد. رئیس طایفه پودینه سیستان گفت: شهید شوشتری با اسلحه فرهنگی به استان سیستان و بلوچستان آمده بود و به جرم فرهنگی بودن به شهادت رسید.

اكبری رئیس طایفه پودینه سیستان،حركات ناپسندی كه در منطقه سیستان رخ میدهد متعلق به مردم آن منطقه نیست و این چهره واقعی استان سیستان و بلوچستان نمیباشد.
وی افزود: تروریستهای آن منطقه نمیتوانند با مردم رو در رو مبارزه كنند زیرا در آن صورت پاسخ كوبندهای از مردم سیستان و بلوچستان دریافت خواهند كرد.
اكبری در ادامه خاطرنشان كرد: مردم آن منطقه به احكام اسلامی پایبندند و بین ما طوایف سیستانی و بلوچستانی، شیعه و سنی مطرح نیست و ما همه یكی هستیم.
رئیس طایفه پودینه سیستان در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به سپاهیان گفت: سپاهیان باید قدر هویت خودشان را بدانند زیرا دنیا به دنبال تخریب این نهاد است و كشورهای مستكبر دنیا از قدرت این نهاد وحشت دارند.
اكبری با بیان اینكه نظام اسلامی گامهایی در منطقه سیستان برداشته كه در دنیا بینظیر است، اظهار داشت: مشكلاتی كه كشورهای مستكبر در مرزهای ایران به وجود میآورند به این دلیل است كه میخواهند نظام جمهوری اسلامی را مهار كنند.
وی در ادامه با اشاره به خدمات رفاهی كه در منطقه سیستان و بلوچستان به وجود آمده، گفت: هیچ روستایی در این استان بدون برق و جاده مطلوب نیست و این از خدمات جمهوری اسلامی است و كلیه روستاهای سیستان و بلوچستان از نعمت برق، آب، جاده و تلفن برخوردارند كه همه اینها بعد از انقلاب حاصل شده است.
اكبری در ادامه با اشاره به شهید شوشتری و اقداماتش در منطقه سیستان و بلوچستان اظهار داشت: شوشتری به جرم اسلحه به دست داشتن شهید نشد، بلكه به دلیل كارهای فرهنگی كه انجام میداد به شهادت رسید، شهید شوشتری با اسلحه فرهنگی به استان سیستان و بلوچستان آمده بود و به جرم فرهنگی بودن به شهادت رسید.
رئیس طایفه پودینه سیستان در پایان با بیان اینكه ما در مرز زندگی میكنیم ولی از مسائل سیاسی نظام بیخبر نیستیم، گفت: كسانی كه مسائل و مشكلات امروز نظام را در داخل به وجود آوردند، نزد خدا شرمنده خواهند بود و من به شما اطمینان میدهم در مرز سیستان و بلوچستان مشكلی برای نظام به وجود نخواهد آمد.


سردار سرتیپ “حسین شعبانی“ ، سردار شوشتری به منطقه سیستان و بلوچستان رفت تا امنیت نرم و بومی را در آن منطقه برقرار کند و مرکز ثقل این راهبرد امنیتی، سپردن امنیت منطقه به نیروهای بومی که از شایستگی و تعهد برخوردار هستند، می باشد.
وی تصریح کرد: شهادت سردار شوشتری، هزینه اجرای راهبرد امنیت پایدار مردمی در منطقه سیستان و بلوچستان بود.
شعبانی ادامه داد: کاری که شهید شوشتری در سیستان و بلوچستان کرد در راستای اجرای امنیت نرم و ایجاد امنیت بومی پایدار در این منطقه بوده است.
وی یکی از مهمترین کارها در این راه، اجماع نظری مسوولان نظام و منطقه در محتوا و اجرای این راهبرد دانست و افزود: اجرای تدریجی این راهبرد، افزایش حضور اطلاعات، کنترلهای نامحسوس و کاهش تدریجی قدرت و اختیارات برخیها در منطقه از دیگر ملزومات اجرای این راهبرد محسوب میشود.
سردار شعبانی مردم سیستان و بلوچستان را مردمی محروم، فقیر و در عین حال وطندوست دانست و ادامه داد: جوان بلوچ باید به حکومت جمهوری اسلامی احساس تعلق کند ولی متاسفانه بسیاری از تبلیغات منفی برونمرزی در جهت افتراق است و راه حل مشکلات آن منطقه، محبت کردن به مردم و به ویژه جوانان آن منطقه است.

منبع: خبرگزاری فارس

در دهم مهرماه سال ١٣٣٩در شهر خانوک در یکی از بخشهای زرند کرمان فرزندی به نام حسین متولد میشود .دوران زندگی خود را نزد خانواده ای مومن و مذهبی سپری مینماید و دوران تحصیل خویش را در همان زادگاهش طی مینماید . قبل از انقلاب مشغول به تحصیل علوم دینی میشود و در آن دوره مبارزه و فعالیتهای سیاسی نقش موثر داشتند پس از آن وارد سپاه گردیده و درمسوئلیت های مختلف از جمله دفتر فرماندهی فرهنگی و تبلیغات سپاه نقش مهمی را ایفا نمودند و در دوران هشت سال دفاع مقدس در جبهه ها ی حق علیه باطل حضور داشته است . ودر این دوران دفاع مقدس دو تن از برادران ایشان به نامهای حسن و عبدالرضا را در سالهای ٦١و ٦٣به درجه رفیع شهادت میرسند .ودر سال ٦٣ پدربزرگوار آنان بعنوان پدر دو شهید به دیدار رهبر کبیر انقلاب امام خمینی نائل میگردند. که در این دیدار پدر شهیدان دست خطی از امام را خواهان میشود که بر حسب اتفاق عکسی از حسین رادر اختیار امام قرار میدهند که ایشان بر روی عکس اینگونه مرقوم میدارند که خداوند این شهید مسعود را رحمت فرماید که ایشان از آن زمان ٢٥ سال انتظار شهادت را میکشیده اند و بارها به همسرشان گفته بودند که منتظر این تایید به حضرت امام یعنی شهادت میباشند .
شهید حسین اسدی مدت ٢ سال از زندگی خویش را صرف دروس حوزوی در حوزه علمیه مینماید و پس از آن موفق به اخذ فوق دیپلم مکانیک از دانشکده فنی چمران گردید و پس از آن مدرک لیسانس مدیریت از دانشگاه امام حسین سپاه پاسداران اخذ نمود .
آقای ابراهیم شهریاری یکی از همرزمان و دوستان شهید اسدی همچنین گفت سردار اسدی امام جماعت در همه جا بود و هر جا که قصد نماز خواندن داشتیم حسین اسدی پیش نماز و از نظر تقوا و مسائل معنوی بسیار ارزشمند و با خدایی بود .