نماز شب خوان ها

تاریخ انتشار : دسامبر 24, 2020
نماز شب خوان ها
نزدیك عملیات بود و همۀ نیروها هجوم می بردند برای به خط زدن. هیچ كس حاضر نبود بماند و در مرحلۀ بعد اعزام بشود و خود را از قافله عقب ببیند. به هر حال برای فرماندهان راهی جز ترجیح بعضی بر بعضی دیگر وجود نداشت. منتها بدون بهانه كه نمیشد؛ باید روی چیزی دست می […]
نزدیك عملیات بود و همۀ نیروها هجوم می بردند برای به خط زدن. هیچ كس حاضر نبود بماند و در مرحلۀ بعد اعزام بشود و خود را از قافله عقب ببیند. به هر حال برای فرماندهان راهی جز ترجیح بعضی بر بعضی دیگر وجود نداشت. منتها بدون بهانه كه نمیشد؛ باید روی چیزی دست می گذاشتند تا كمتر این مسئله موجب دلخوری بشود؛ بنابراین به یكی می گفتند:«تو قدت كوتاه است». به یكی می گفتند:«تو برادر شهیدی» یا «تو تنها فرزند خانواده هستی» یا «به وجود تو فعلاً اینجا بیش تر نیاز هست» و از این حرف ها؛ كه بعضی ها هم در جواب برای این كه سر به سر نماز شب خوان ها گذاشته باشند می گفتند:«اگر قرار نیومدن باشه، خداییش رو بخواین باید نمازشب خوان ها نیان تا مثل اون دفعه عملیات لو نره! ما چرا نیایم؟» این جا بود كه یكی یكی سرها می رفت تو یقه ها و معلوم بود كه درست خورده به برجك بعضی. كنایه از این كه این ها آن قدر نورانی هستند كه دشمن با دیدن آن ها مواضع ما را شناسایی می كند!