كریم آزادی

تاریخ انتشار : دسامبر 24, 2020
كریم آزادی
از قول كریم آزادی كه در عملیات بدر زخمی شده و پس از آن مدت ها رودۀ پلاستیكی در بدن داشت. نقل می كردندكه:«افتاده بودم روی زمین، آن قدر از بدنم خون رفته بود كه به سختی می توانستم حركت كنم. مشغول گفتن ذكر بودم: یا الله، یا مهدی(عج)، یا فاطمه(س)، امدادگران وقتی به من […]
از قول كریم آزادی كه در عملیات بدر زخمی شده و پس از آن مدت ها رودۀ پلاستیكی در بدن داشت. نقل می كردندكه:«افتاده بودم روی زمین، آن قدر از بدنم خون رفته بود كه به سختی می توانستم حركت كنم. مشغول گفتن ذكر بودم: یا الله، یا مهدی(عج)، یا فاطمه(س)، امدادگران وقتی به من رسیدند مكثی كردند، اولی رو به دومی كرد و گفت: بیا برویم سراغ دیگری، این برادر روحیه اش خوب است. هنوز كاملاً دور نشده بودند كه دیدم الان است كه همان مقدار رمقم را هم از دست بدهم، شروع كردم به داد و فریاد: ای نَنم وای بُوام مُردم از این حرف ها. بلافاصله امدادگران برگشتند و مرا سریع از روی زمین برداشتند و به عقب بردند. در طول راه یكی زیر لب زمزمه می كرد مثل این كه این وضعش از همه خراب تر است؛ اگر چند دقیقه دیگر می ماند روحیۀ بقیه را هم خراب می كرد!».