فقط همین جا

تاریخ انتشار : دسامبر 24, 2020
فقط همین جا
در منطقه لباس نویسی بسیار رایج بود و بعضی از نوشته ها آدم را حسابی سرحال می آورد؛ «مسافر كربلا»، «دنبالم نیا آواره می شوی»، «عشقی كجا؟» ، «ورود خمپارۀ ١٢٠ ممنوع»، «می روم تا راه امام بماند» و از این قبیل كه كم و بیش شبیه هم بود و با اندكی تأمل، گویا و […]
در منطقه لباس نویسی بسیار رایج بود و بعضی از نوشته ها آدم را حسابی سرحال می آورد؛ «مسافر كربلا»، «دنبالم نیا آواره می شوی»، «عشقی كجا؟» ، «ورود خمپارۀ ١٢٠ ممنوع»، «می روم تا راه امام بماند» و از این قبیل كه كم و بیش شبیه هم بود و با اندكی تأمل، گویا و ملموس. اما این عبارت تا آن روز به چشمم نخورده بود :«فقط همین جا» هر چه فكر كردم عقلم به جایی قد نداد. رفتم از طرف پرسیدم:«اخوب، منظورت از این عبارت چیه؟» گفت:«روی صحبتم با تیر و تركش است. یعنی فقط روی قلبم . می خواهم وقتی شهید می شوم بقیۀ بدنم سالم باشد. خصوصاٌ صورتم كه وقتی مادرم مرا می بیند نترسد و مرا بشناسد».