برای سلامتی بنده

تاریخ انتشار : دسامبر 24, 2020
برای سلامتی بنده
صدا به صدا نمی رسید. همه بار و بنه بسته و مهیای رفتن و پیوستن به برادران در خط بودند. راه دراز، تعداد بچه ها زیاد و هوا بی اندازه گرم بود. رانندۀ خوش انصاف هم در كمال خونسردی، سر فرصت داشت آیینه اش را میزان می كرد و به سر وضعش می رسید. صلوات […]
صدا به صدا نمی رسید. همه بار و بنه بسته و مهیای رفتن و پیوستن به برادران در خط بودند. راه دراز، تعداد بچه ها زیاد و هوا بی اندازه گرم بود. رانندۀ خوش انصاف هم در كمال خونسردی، سر فرصت داشت آیینه اش را میزان می كرد و به سر وضعش می رسید. صلوات پشت صلوات؛ برای سلامتی امام، بعضی مسئولان و فرمانده لشكر. نخیر خبری نشد. سر و صدای بعضی درآمد كه:«چرا معطلی؟» یكی از برادرها گفت:«لابد صلوات می خواد» و دیگری ادامه داد:«تو كه این خجالتی نبودی چیزی كه فراوونه صلوات این رو از اول می گفتی بابا». بعد اضافه كرد:« برای سلامتی بندل! گیر نكردن دنده، نبودن جادۀ لغزنده و كم تر شدن خنده یك صلوات راننده پسند! بفرستید».