مشخصات شهید

X

"(ضروری)" indicates required fields

شهیدمحمد داوودی

741
  • bale
  • eita
  • gap
  • soroush
  • telegram
  • whatsapp
نام محمد
نام خانوادگی داوودی
نام پدر درویش
تاریخ تولد 4/4/1349
محل تولد بوشهر - بوشهر
تاریخ شهادت 4/4/1367
محل شهادت جزیره مجنون
  • زندگینامه
  • وصیت نامه
  • خاطرات
  • شهيد محمد داوودي در تاريخ 4/4/1349 در عامري يكي از روستاها ي ديلم در خانواده اي مؤ من و متدين  و مستضعف  به دنيا آمد . شغل پدرش كشاورزي بود كه تمام سعي را در به دست آوردن لقمه اي حلال داشت  تا فرزنداني مفيد و سعادتمند به جامعه تقديم كند .

    دوران كودكي محمد  زمينه اي براي رشد و شكوفايي آينده اي سبز بود. محمد از همان اوان كودكي انس وعلاقه اي شديد به مسجد وقرآن داشت  و در اين مسير از راهنمايهاي پدر بزرگ خويش كه حقيقتاً براي آنها مانند معلمي بود بهره جست.
    ادامه مطلب
    وصيتنامه شهيد محمد داوودي :

    بِسم الله الرحمن الرحيم

    من مي دانم كه كوچكتر از آن هستم كه به شما مردم حزب الله وصيت كنم ، ولي بنا به وظيفه شرعي خود ، سخني مي گويم .

    ((و قاتلو في سبيل الله و اعملو ان الله سميع عليم ))

    ((جهاد كنيد در راه خدا و بدانيد كه خدا به گفتار و كردار خلق شنوا و دانا است .))           قران كريم سوره بقره آيه 244

    با درود به الله ، پاسدار خون شهداء و با درود به منجي عالم بشريت ، آقا امام زمان (عج) و نائب بر حقش ، امام امت ، خميني بت شكن و با درود به روان پاك معلم ايثار و شجاعت ، سرور شهيدان امام حسين (ع) و ديگر شهداي اسلام ، به خصوص شهداي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي و با درود به رزمندگان اسلام و جان بركفان ايران اسلامي و با درود به شما امت حزب الله و هميشه در صحنه كه به حق ، پشتوانه اين انقلاب بوده و هستيد و حتي عزيزانتان ، كه حاصل رنج و زحمتتان بودند ، نثار اين انقلاب كـرديد و مي كنيد و با درود فراوان به چنين مادراني كه اين  چنين  زينـب وار زندگـي مي كنند و در دامن خود ، ياران حسين را پروراندند و شيران را براي بيشه جمهوري اسلامي تربيت كردند كه چـنين مادرانـي پاداشـي بس بـزرگ دارنـد كه كـوردلان نمي فهمند . سپاس خدايي كه بنده اش را در يأس و نااميدي نمي گذارد و به آرزويش مي رساند . سپاس خدايي كه اين سعادت را نصيب ما نمود كه در كنار عاشقان شهادت و در كنار سنگر نشينان شب زنده دار باشيم و بر عليه كفار و كفر جهاني مبارزه كنيم و توانستم در بهترين مكان ، به نداي هل من ناصراً ينصرني امام حسين (ع) در كربلا و پير جماران در كربلاي ايران ، لبيك بگويم و بتوانم خون ناقابل خود را به پاي درخت تنومند اسلام بريزم و كمي آن را آبياري كنم و سپاس خداي را ، كه جنگ را مايه بركت اين انقلاب قرار داد و چنين اسماعيل ها و ابراهيم ها را در ايران به تمام جهانيان نشان داد .

    هدف من از اينكه چند مرحله به جبهه اعزام شدم اين بود ، كه به نداي هل من ناصراً ينصرني امام حسين (ع) لبيك گفته باشم و مي ديدم كه اسلام و انقلاب كه ثمره خون بسياري از جوانان اسلامي بوده است متوجه خطر بزرگي است و بايد به جبهه رفت و دفاع كرد و سرنوشت جنگ كه اين انقلاب بر اين جنگ وابسته است را در ميادين نبرد تعيين كنيم و بايد كه ياوه گويان شرق و غرب را نابود كرد ، انشا الله . مي ديدم كه شرق و غرب به خيال شومشان ، براي قطع كردن ريشه اسلام و به غارت بردن حقوق مردم محروم جهان ، دهان باز كرده اند ، ولي برعكس خيالهاي پوچشان ما تا آخر ايستاده ايم و شرق و غرب را نابود خواهيم كرد انشاالله . پيام من به امت حزب الله اين است كه در امام بيشتر دقيق شوند و بيشتر امام را بشناسند و رهبر انقلاب را روز به روز تأكيد كنيد    و امام را تنها نگذاريد و اي جوانان مبادا خداي ناكرده در رختخواب ذلت بميريد كه حسين در ميدان نبرد كشته شد و اي مردم جبهه را خالي نگذاريد ، راه شهدا را ادامه دهيد ، نگذاريد خون شهيد خشك شود . مساجد سنگرهاي محكمي هستند آنها را خالي نكنيد ، دعاي كميل و توسل به چهارده معصوم يادتان نرود . همديگر را يك عنصر بدانيد براي پيروزي انقلاب و احترام به خون شهدا، تفرقه و دشمني را كنار بگذاريم ، و تنها راه پيروزي ما ، وحدت ما است و بايد وحدت و يكپارچگي خود را حفظ كنيد . ما براي كشورگشايي جنگ نمي كنيم ، ما مي جنگيم كه ولايت فقيه بر جهان حكومت كند و ارزشهاي الهي حاكم بـر جامعـه باشد ، نـه كافران و از خـدا بي خبران . اي مردم بسيار هوشيار باشيد و فريب منافقان و روباه صفتان زمان را نخوريد ، نگذاريد كه در ارگانهاي اسلامي رخنه كنند و مردم را بدبين كنند ، انقلاب مال شماست . از منافقان بترسيد خصوصاً در مدارس كه نسل آينده انقلاب را بد تربيت كنند و از شما مي خواهم كه راه شهدا را ادامه دهيد . امروز ، روز درنگ و دست روي دست گذاشتن نيست ، امروز ايران كربلاست ، بايد حسينيان آماده باشند و كساني كه تا به حال جبهه نرفته اند به خدا قسم در روز قيامت ، در جلوي امام حسين (ع) و شهدا شرمنده هستند ، چه جوابي مي دهند؟  مادران ، از اعزام فرزندان جلوگيري نكنيد كه جلوي فاطمه زهرا بتوانيد حاضر شويد . حرفي كه به حيثيت انقلاب ضربه مي زند نگوييد و اگر خيانت كاري خداي ناكرده در رأس كار باشد و شما را اذيت كرد آن را به رخ انقلاب نكشيد ، اينها منافقان نفوذي هستند ، آنها را به مردم معرفي كنيد . امروز خيلي حساس است ، ببينيد غرب چه كار كرده و شرق هم همينطور ، همه در تكاپو هستند . اي دانش آموزان و اي همسنگران عزيز بكوشيد با سواد شويد و مدارس را پـر كنيد ، شهـدا به شما اميد دارنـد  كه  شـما مي توانيد آينده اين انقلاب را بيمه كنيد ،مردم بي سواد را راهنما باشيد ، با مردم صحبت كنيد و آنها را كه نمي دانند با خبر سازيد و نكته اساسي يك ملت  فرهنگ يك ملت است . اگر اميد و شوق داريد كه به جبهه بياييد ، در سراسرجبهه مجتمع آموزشي هست ، نگران نباشيد مي توانيد با يك دست قلم و با دست ديگر در ميدان نبرد مبارزه كنيد . سعي كنيد كه اگر خداي ناكرده دانش آموزي تحت تأثير منافقان قرار گرفته ، آن را در اول ، راهنمايي كنيد و اگر خداي ناخواسته  معلم نفوذي باشد ، آن را به مردم معرفي كنيد ، كه شما نماينده خون شهدا هستيد ببينيد مدرسه شما چند شهيد داده و صبور باشيد كه هميشه صابرين پيروز هستند .

    مادرم ، به تربيت برادران و خواهرانم بپرداز ، كه آنها را براي آينده انقلاب ، خوب تربيت كني و حجابتان را حفظ كنيد و مي خواهم كه ناطق خون شهدا باشي و به برادرانم بفهماني كه براي چه هدفي جوانان خون مي دهند و خون شهدا را براي چه هدفي ريخته اند . خواهرم حجابت را حفظ كن كه با حجابت مي تواني راهي را كه شهدا رفتند ، ادامه دهي و برادرم درس بخوان و در موقع بزرگ شدن ، شيري از بيشه شيران جمهوري اسلامي باش و پدر و مادرم ، به نابينايان كمك كنيد و آنها را راهنما باشيد ، دست نوازش به سر يتيمان و بچه هاي شهدا بكشيد و در شهادت من گريه نكنيد ، لباس سياه نپوشيد ، صبر كنيد . كسي كه به آرزويش   مي رسد ، نه تنها عزا ندارد بلكه خوشحالي و حجله عيش دارد . مي دانم كه مرا در روستا بزرگ كرده ايد و تحويل انقلاب داده ايد و چه زحماتي كشيده ايد و من حاصل زحمات شما بودم ، ولي من مرگ با عزت را بر زندگي با ذلت ترجيح دادم  و مي خواهم كه شما هم ، چنين باشيد و در شهادت من  هيچ حرفي كه دل منافقان را شاد كند ، نزنيد . صبر پيشه سازيد و مواظب منافقان باشيد و با صابر بودن خود ، آنها را نا اميد بكنيد . اميد هايي كه براي آينده من داشتيد همه پدر ها و مادرهاي شهدا داشتند ، ولي صبر كردند ، من را خدا به شما داد و مي خواهم كه  بر سر مزارم بگوئيد خدايا اين قرباني را از دست ما بپذير . و اين يك امتحان الهي است كه بر شما نازل مي شود و در آخر از تمام مردم مي خواهم كه مرا ببخشند   و هر كسي ، حقي بر گردن من دارد ، ببخشد . من مي خواهم كه همه و همه مرا ببخشند و من هم مي بخشم .

    شهادت مادرا شد آرزويم             بشد با  خالقم اين گفتگويم

       مرا آمال ايـن باشـد  نهايت             نـدارم آرزويـي جـز شهادت

     

    والسلام محمد داوودي
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    روحيات معنوي وتقيدات مذهبي :

    شهيد عمده فعاليت هاي خود را در راه اسلام و مردم با خلوص نيت و عشق و علاقه اي كم نظير انجام مي داد . در مراسمات مذهبي مانند محرم و صفر يا رمضان با روحيه اي سرشار از معنويت حضور داشت . در انجام واجبات و مستحبات به ويژه روزه و نماز يا تلاوت قرآن براي همگان نمونه اي بارز بود شهيد مسجد و بسيج را ماننـد خانة خـود مي دانست و بيشتر وقت خود را در اين دو مكان مي گذراند و از هيچ فعاليتي دريـغ نمي كرد .

    جبهه :

    محمد كه بيشتر  وقت خود را در بسيج بود از همان زمان هم عاشق جبهه و شهادت بود . اولين اعزام شهيد داوودي به جبهه در عمليات خيبر بود كه در اين عمليات علاوه بر نبرد با دشمن رفتارش نمونه اي بارز از يك انسان به كمال رسيده براي همرزمانش بود . محمد همچنين در عمليات والفجر 8 و كربلاي 4 و 5 و غيره حضور داشت كه جمعاً 21 ماه در هفت مرحله در جبهه بود . هدف محمد فقط وصال حق بود و شهادت را بهترين وسيله مي دانست و بارها به خانواده اش مي گفت : تا روزي كه جبهه و جنگ هست من از آن شما نيستم . محمد در آخرين مرحله اي كه مي خواست به جبهه برود انگار كه به او الهام شده بود كه زمان وصل رسيده . دو روز وصيت نامه خود را مي نوشت تا اينكه در تاريخ 18/3/67 به جبهه رفت و در روز  تولدش در آن سال يعني 4/4/67 شهد شيرين شهادت را بر اثر اصابت تركش به ناحيه سر و پا ، نوشيد .

    اين عزيز وطن نيز مانند ساير عزيزان شهيد با مراسمي روحاني و معنوي بر روي دوش مردم تشييع شد .

    خاطره اي از زبان مادر شهيد :

    مادر شهيد مي گويد :سالهاي قبل چند متر پارچه خريده بودم به خانه كـه آمدم محمد از من سؤال كرد ،پارچه براي كيست ؟من با حسي غريبانه اما با احساس گفتم :پسرم براي رخت دامادي توست. محمد گفت :مادر رختهاي من جبهه و شهادت است .

     
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    اطلاعات مزار
    تصویر مزار
    موقعیت مکانی مزار
    در صورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید

    فایل ها را به اینجا بکشید
    Max. file size: 64 MB, Max. files: 10.
      your comments
      guest
      0 دیدگاه ها و دلنوشته ها
      بازخورد (Feedback) های اینلاین
      مشاهده همه دلنوشته ها
      0
      ما را از دلنوشته های خود محروم نکنید ...x