مشخصات شهید

X

"(ضروری)" indicates required fields

شهید فتح الله امیری

728
  • bale
  • eita
  • gap
  • soroush
  • telegram
  • whatsapp
نام فتح الله
نام خانوادگی اميري
نام پدر غلامعلي
تاریخ تولد 1346/01/10
محل تولد بوشهر - بوشهر
تاریخ شهادت 1365/07/06
محل شهادت شرهاني
مسئولیت رزمنده
نوع عضویت سربازنيروي انتظامي
شغل -
تحصیلات سوم راهنمايي
مدفن برازجان
  • زندگینامه
  • وصیت نامه
  • مصاحبه
  • خاطرات
  • زندیگنامه شهید


    روستاي «بنداروز» با بهار زيبا و هواي معتدلش ، يكي از چشم اندازهاي بديع و دل نواز طبيعت دشتستان است كه قرار گرفتن آن در مسير «شاهزاده ابراهيم» موقعيت خاصي به آن بخشيده است.

    در دهم فروردين سال 1345 در روستاي بنداروز و خانواده اي فقير و مذهبي ، پسري چشم به روي خاكيان گشود كه نور و صفا و شادي را به خانواده هديه نمود. پدر گرامي اش «غلامعلي» ف وجود مبارك فرزند را به نام نيكوي فتح الله مزين نمود. كودكي خود را در زادگاهش آغاز نمود و در آنجا تحصيلات ابتدايي را با موفقيت پشت سرگذاشت. از آنجا كه خانواده وي سخت گرفتار تنگناها و مشكلات معيشتي بودند . به ناچار به سوي شهر برازجان مهاجرت نمودند. در محيط تازه ي شهر هر چند احساس غريبي مي كرد ولي ديري نگذشت كه دوستان و آشنايان زيادي پيدا كرد.

    دوره ي راهنمايي را در مدرسه شهيد نواب صفوي طي كرد. هميشه در مدرسه از دانش آموزان برجسته و با انضباط بود و به گفته دوستان و معلم هايش پسري كم حرف و خوش اخلاق و درس خوان بود. در طول زمان تحصيل به ويژه تعطيلات مدرسه به كارگري و شاگردي مي پرداخت  ، تا هر چند مختصر، كمكي به معاش خانواده نمايد. با سختي ها و مشكلات زندگي مردانه دست و پنجه نرم مي كرد و از اين رهگذر جسم و روحش چون پولاد،آب ديده تر مي گشت. هيچ وقت كار كردن را براي خود ننگ و عار نمي دانست. اخلاق شيرين وشوخ طبع گوي فتح اله باعث شده بود  ، تا در دل آشنايان و دوستان دور و نزديك ، جا داشته باشد و همه را مجذوب خود سازد به ويژه اينكه در رشته فوتبال نيز توانايي و مهارت بسيار بالايي داشت به طوري كه خيلي از تيم هاي مطرح و دسته اولي شهر به دنبال جذب او بودند. او در تيم «ايران جوان« بازي مي كرد و از بهترين فوتباليست تيم بود. فتح الله بسيار خوش اخلاق بود و احكام و دستورات دين را به نحو احسن انجام مي داد. كاري نمي كرد كه كسي از دست و زبانش رنجيده خاطر گردد.
    ادامه مطلب
    «و لاتحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون.»

    هرگز گمان نكنيد كساني كه در راه خدا شهيد گرديدند مرده اند بلكه زنده هستند و در نزد خداي خود متنعم خواهند بود.

    كاخ ظلم و كفر و كين يكباره بي بنياد شد

    خانه ي ويران دين از دست حق آباد شد

    كوس آزادي زدند از چرخ هفتم تا زمين

    نعره ي شادي بلند از خاك تا افلاك

    درود بر صاحب الزمان (عج)پرچمدار دين و آزادي و درود بر نائب برحقش امام خميني و سلام بر شهيدان صدر اسلام تا انقلاب اسلامي و سلام بر امت شهيدپرور،اي پدر و مادر گرامي ! سلام خدا بر شما باد كه از كودكي تا به حال زحمات فراوان براي من كشيديد و شرمنده ام كه جبران زحمات شما را نكردم و پاس اين همه زحمات و مشكلات كه در رابطه با من تحمل كرديد ، اجر آن را از خداوند خواهيد گرفت. چنانچه خداوند لايزال اين نعمت بزرگ را به من عطاء فرمود و شهيد گرديدم،در عزايم گريه و زاري نكنيد ! زينب وار صبر و تحمل داشته باشيد كه خداوند صابران را دوست دارد(ان الله يحب الصابرين)

    در بعد سخني با برادران و خواهرانم دارم كه بعد از شهادتم پدر و مادرم را تنها نگذاريد و آنان را ناراحت نكنيد و قدر يكديگر را بدانيد و با هم مهربان باشيد. اگر بدي از من ديديد مرا حلال كنيد و هر بار كه بر تربتم آمديد ناله و زاري نكنيد و به ياد قاسم و علي اكبر گريه كنيد. از فاميل و اقوام معذرت مي خواهم كه موفق به خداحافظي نشدم و چنانچه بدي از من ديديد مرا حلال نماييد! از بردارانم يدالله و امرالله مي خواهم !هنگامي كه به برادران هم باشگاه مان رسيدند ، سلام مرا به آنها برسانند و از برادران عزيز مي خواهم ! از قول من با آنها خداحافظي كنيد و اگر در وقت ورزش و يا غيره ناراحتي از من ديده اند ! مرا حلال كنند. در آخر از برادران و عزيزاني كه در عزايم شركت نموده اند ضمن تشكر مي خواهم امام را تنها نگذاريد و جبهه را پرنگه داريد. راه شهيدان را تا سرنگوني صدام و صداميان و كفر جهاني به سركردگي آمريكاي جنايتكار ادامه دهيد و اسلحه را بر زمين نگذاريد ! شعار هميشگي را فراموش نكنيد.

    خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار

    سرباز كوچك امام،فتح اله اميري در تاريخ 9/8/65
    ادامه مطلب
    مصاحبه با دختر عموي پدر و زن برادر شهيد فتح الله اميري:

    در يك اتاق نسبتاً كوچك زندگي خود را شروع كرده بود پنج ماه از زندگي مشترك آنها مي گذشت اما هنوز وسايل مهم زندگي خود را نتوانسته بودند مهيا كنند. يدالله مرد خانه در اداره بازرگاني برازجان كار مي كرد و همسرش هم خانه دار بود با اين وجود حقوقش كفاف خريد وسايلي چون راديو ضبط كمد چرخ خياطي و چندين وسيله ريز ودرشت ديگر را نمي دادبه همين خاطر اتاق كوچك آنها بدليل نبود چنين وسايل جاگير بزرگ بنظر مي رسيد در اين ميان فتح الله جواني خوشرو وخوش اخلاق بود و اخلاق او زبانزد خاص وعام بودو همچنين ورزشكار ي زبده بود كه در تيم ايران جوان شهر از بهترين وعضو دائم بود . از ديگر خصوصيات اين جوان تقوا وايمان او بود هيچگاه كسي از او آزرده خاطر نمي شد با همه اين اوصاف چطور مي توانست زندگي محقرانه برادر خود را تحمل كند مي بايست كاري مي كرد كاري كه به درس ومدرسه اش لطمه نزندبه همين خاطر خانه را جهت يافتن كاري نيمه وقت با هزار اميد و ترك كرد و روانه بازار شد. در بازار هم نتوانست كاري بيابد پس بناچار روانه ميدان كارگران شد در آنجا بعلت نيروي بدني خوبي كه داشت مورد پسند اولين شخصي كه جهت انتخاب كارگر براي كار ساختمانش آمده بود  قرار گرفت فرداي آن روز همراه ديگر كارگرها روز كاري خود را آغاز كرد و خودش از ديگر كارگرها چون نيمه وقت كار مي كرد و مجبور ساعت يازده كار را تعطيل كند و خود را به مدرسه برساند مدت يك ماه به همين منوال كار كرد وبا تعداد پس انداز اندكي كه داشت روانه بازار شد ابتدا ضبط صوت و بعد كمد و چرخ خياطي روسري مانتو ظروف آشپزخانه و …. را خريداري كردوقتي همه اينها را تقديم برادرمان كرد انگار سختي مدتي كه كار كرده بود از روي دوشش كنار رفت . فتح الله بار ديگر نشان داد كه بايد روحيه انفاق و ياري را در خود داشته باشيم و در زندگي با توكل بر خدا مشكلات را حل نموده و برآنها فائق شويم .اكنون كه سيزده سال از شهادتش مي گذرد هنوز از وسايلي كه با عرق جيبين اوتهيه شده استفاده مي كنيم و شايد گفت يادگاري هاي اوست . يكسال از زندگي من و يدالله مي گذشت و زندگي تقريبا بي دغدغه اي داشتيم تا اينكه پس از مدتي اين آرامش تبديل به دخالتهاي بي جاي خانواده همسرم شد روزي نبود كه آنها بر سر موضوعي در زندگي من دخالتي نداشته باشند . از رفتار و كردارشان خسته شده بودم ولي چه كاري مي توانستم انجام دهم جز تحمل سكوت وصبر . در همين گيرودار بود كه كاسه صبرم لبريز شد و به حالت قهر به خانه پدرم  رفتم پس از بحث و گفتگو ، قرار بر اين شد كه ما ازهم طلاق بگيريم كار داشت به طلاق داشت مي كشيد كه به فضل خداوپا در مياني فتح الله شمع زندگيمان را فروزان كرد  من اين زندگي و سه فرزندم كه حاصل اين زندگي هستند همه را مديون جانفشاني ها و گذشت هاي اين شهيد عزيز مي دانم و از درگاه باري تعالي خواهان وخواستار بهترين درجات بهشت براي او را دارم . شهيد در دوران كودكي به منزل ما مي آمدند و به من وخواهرم خيلي علاقه داشت و اسمي روي ما گذاشته بود كه به من مي گفت ژاپني و به خواهرم مي گفت چيني و هنوز بعضي موقعها ما را به اين اسم صدا مي زنند.
    ادامه مطلب
    «و لاتحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون.»

    هرگز گمان نكنيد كساني كه در راه خدا شهيد گرديدند مرده اند بلكه زنده هستند و در نزد خداي خود متنعم خواهند بود.

    كاخ ظلم و كفر و كين يكباره بي بنياد شد

    خانه ي ويران دين از دست حق آباد شد

    كوس آزادي زدند از چرخ هفتم تا زمين

    نعره ي شادي بلند از خاك تا افلاك

    درود بر صاحب الزمان (عج)پرچمدار دين و آزادي و درود بر نائب برحقش امام خميني و سلام بر شهيدان صدر اسلام تا انقلاب اسلامي و سلام بر امت شهيدپرور،اي پدر و مادر گرامي ! سلام خدا بر شما باد كه از كودكي تا به حال زحمات فراوان براي من كشيديد و شرمنده ام كه جبران زحمات شما را نكردم و پاس اين همه زحمات و مشكلات كه در رابطه با من تحمل كرديد ، اجر آن را از خداوند خواهيد گرفت. چنانچه خداوند لايزال اين نعمت بزرگ را به من عطاء فرمود و شهيد گرديدم،در عزايم گريه و زاري نكنيد ! زينب وار صبر و تحمل داشته باشيد كه خداوند صابران را دوست دارد(ان الله يحب الصابرين)

    در بعد سخني با برادران و خواهرانم دارم كه بعد از شهادتم پدر و مادرم را تنها نگذاريد و آنان را ناراحت نكنيد و قدر يكديگر را بدانيد و با هم مهربان باشيد. اگر بدي از من ديديد مرا حلال كنيد و هر بار كه بر تربتم آمديد ناله و زاري نكنيد و به ياد قاسم و علي اكبر گريه كنيد. از فاميل و اقوام معذرت مي خواهم كه موفق به خداحافظي نشدم و چنانچه بدي از من ديديد مرا حلال نماييد! از بردارانم يدالله و امرالله مي خواهم !هنگامي كه به برادران هم باشگاه مان رسيدند ، سلام مرا به آنها برسانند و از برادران عزيز مي خواهم ! از قول من با آنها خداحافظي كنيد و اگر در وقت ورزش و يا غيره ناراحتي از من ديده اند ! مرا حلال كنند. در آخر از برادران و عزيزاني كه در عزايم شركت نموده اند ضمن تشكر مي خواهم امام را تنها نگذاريد و جبهه را پرنگه داريد. راه شهيدان را تا سرنگوني صدام و صداميان و كفر جهاني به سركردگي آمريكاي جنايتكار ادامه دهيد و اسلحه را بر زمين نگذاريد ! شعار هميشگي را فراموش نكنيد.

    خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار

    سرباز كوچك امام،فتح اله اميري در تاريخ 9/8/65
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    اطلاعات مزار
    محل مزاربرازجان
    تصویر مزار
    موقعیت مکانی مزار
    در صورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید

    فایل ها را به اینجا بکشید
    Max. file size: 64 MB, Max. files: 10.
      your comments
      guest
      0 دیدگاه ها و دلنوشته ها
      بازخورد (Feedback) های اینلاین
      مشاهده همه دلنوشته ها
      0
      ما را از دلنوشته های خود محروم نکنید ...x