مشخصات شهید

X

"(ضروری)" indicates required fields

شهید سید عبدالهادی موسوی کراماتی

1267
  • bale
  • eita
  • gap
  • soroush
  • telegram
  • whatsapp
نام سید عبدالهادی
نام خانوادگی موسوی کراماتی
نام پدر سید عبدالرفیع
تاریخ تولد 1346/01/01
محل تولد بوشهر - دير
تاریخ شهادت 1367/05/02
محل شهادت شلمچه
مسئولیت فرمانده دسته
نوع عضویت پاسدار
شغل پاسدار
تحصیلات
مدفن بردستان
  • زندگینامه
  • وصیت نامه
  • شهید سید عبدالهادی موسوی کراماتی، در سال ۱۳۴۶ در خانواده ای از سلاله حضرت زهرای اطهر (س) و از نسل امامزاده جلیل القدر سید جمال الدین بن ابراهیم بن محمد بن علی بن الهادی (ع) در بردستان دیده به جهان گشود. پدر بزرگوارش، بنا به احترام خاصی که له امام دهم داشت، نام هادی را بر او نهاد.

    دو ساله بود که یک بیماری شدید مبتلا شد، به گونه ای که خانواده از ادامه زندکی وی مأیوس و آماده خاکسپاری او شدند، اما توسل به ائمه اطهار (ع) و به ویژه امام حسین (ع)، موجب حیات مجدد این شهید والامقام گردید. در سن چهار سالگی بود که از ناحیه پا فلج شد و در صحن مقدس امام هشتم، با توسل به حضرت امام رضا (ع) شفا یافت.

    هفت ساله بود که وارد دبستان شد و تا سوم راهنمایی به تحصیل ادامه داد. در ایام اوج گیری انقلاب اسلامی، با وجود کمی سن، همواره در تظاهرات و راهپیمایی ها، شرکت می کرد. اولینب اری که به صحنه های نبرد حق علیه باطل، پای نهاد، هفده سال بود و در طی جنگ، شش مرحله به جبهه های شرف و ایثار رفت که در عملیات های بدر، کربلای ۴، کربلای ۵ ، عاشورای ۱ ، عاشورای ۲ ، عاشورای ۳ و عاشورای ۴ شرکت جست که در تمام این عملیات ها از شهامت و روحیه ای بسیار بالا برخوردار بود و همسنگرانش را نیز به مقاومت و ایستادگی در برابر دشمنان اسلام دعوت می کرد. سرزمین خونرنگ جنوب، همواره شاهد فداکاری ها و از جان گذشتگی های این سرباز فداکار اسلام بوده است، از جمله در یکی از عملیات ها که نیروهای مجاهد عراقی، قصد انجام عملیاتی بر علیه دشمن بعثی داشتند، شهید، داوطلبانه مجاهدین را تا خط مقدم رسانید که در آن عملیات، ضربه سختی بر صدامیان وارد شد.

    در سال ۱۳۶۵ به عنوان پاسدار افتخاری وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دیّر شد، در زمانی که این لباس مقدس را پوشید، طی دو مرحله به جبهه نبرد حق علیه باطل اعزام شد.

    این رزمنده شجاع، که با شرکت در جهاد، دِین خود را به اسلام و انقلاب اسلامی، ادا کرده بود، برای تکمیل فرمانبرداری اش از دین مبین اسلام، با دختر یکی از بستگانش ازدواج نمود.

    شهید موسوی کراماتی، به مسایل مذهبی بسیار پای بند و در خواندن قرآن نیز سعی و اهتمام به خرج می داد و در هر فرصتی با کلام خدا انس می گرفت، به پدر و مادر و دیگر بستگان، احترام قایل بود، چنانچه به نقل از پدر بزرگوارش، اگر برخوردی پیش آمد، پس از چند لحطه ای پیش می آمد و دستش را می بوسید و عذرخواهی می کرد.

    عاشق و شیفته ی امام حسین (ع) بود و در هر فرصتی به مداحی اهل بیت (ع) می پرداخت. در جبهه نیز با مرثیه خوانی و قرائت دعای توسل و دعای کمیل، شور دیگری به رزمندگان خداجوی می بخشید، در آخرین لحطات عمر نیز با یاد ائمه (ع) قدم به عرصه ی نبرد با خصم زبون می نهاد.

    اخلاق حسنه اش، زبانزد بستگان، دوستان و همکارانش بود. در تاریخ ۱/۵/۱۳۶۷ در حالی که چند ماه از حضورش در جبهه های نبرد می گذشت، به همراه تعدادی از همرزمانش جهت استراحت به پشت خط آمدند که خبر تهاجم وسیع دشمن به خاک میهن اسلامی، به آن ها رسید؛ در حالی که برگ مرخصی را در دست داشتند، استفاده از آن را در این موقیعت، ننگ خود دانسته، برگ مرخصی را پاره نموده و عازم کربلای خونین شلمچه شدند، هنمان جایی که برادرش « سید عبدالحسین » نیز به مصاف دشمن رفته بود. در یک نبرد قهرمانانه، یاران امام زمان (عج)، افتخار آفرینان گردان امام حسین (ع) حماسه آفریدند و با وجود یکه لشکر دشمن از نطر عدّه خیلی زیادتر بودند، امام فرزندان محرم و عاشورا، توانستند، دشمن زبون را ذلیلانه وادار به عقب نشینی کنند. شهید در تاریخ ۲/۵/۱۳۶۷، در حالی که دست چپش قطع شده بود، بر روی خاک های تفتیده خوزستان افتاد و به دیدار معبودش شتافت و به فیش عظمای شهادت نائل آمد.
    ادامه مطلب
    اينجانب سيد عبدالهادي موسوي كراماتي كه هم اكنون عازم جبهه حق عليه باطل هستم به شما اكت شهيد پرور بردستان وصيت مي كنم كه :

    امام عزيزمان را تنها نگذاريد و تا آخرين قطره خون با اين متجاوزين صدامي بجنگيد . بنده اگر قابليت شهيد شدن را داشتم مرا در گلزار شهداي بردستان به خاك بسپاريد . انسان يك بار بيشتر نمي ميرد . پس چه بهتر كه اين مردن در راه خدا باشد .

    اي مادر عزيزم :

    مبادا بعد از مرگ من گريه و زاري كني . اگر مي خواهي گريه كني بر علي اكبر و امام حسين (ع) گريه و زاري كن . بعد از مرگ من چون كوه استقامت كن و لحظه اي از ياد خدا غافل نشو .

    و تو اي پدر عزيزم :

    اگر مي خواهي براي من گريه كني بجاي اينكه گريه كني بيا بر مزارم قرآن بخوان .

    اي برادرم : تو نيز خود را آماده و مهيا ساز تا اسلحه اي كه از دست من و ديگر همسنگرانم بر زمين افتاده است برداري و در راهي كه شهيدان گام نهاده اند قدم بردار و با يزيديان زمان كه مقابل حسين زمان – خميني بزرگ – ايستاده اند مبارزه كن  همچون كه برادرم سيد عبدالحسين اين كار را كرد .

    وقتي كه اين وصيتنامه بدست شما امت شهيد پرور بردستان مي رسد بنده اينجا نيستم و از اين جهان به آخرت منتقل شده ام شما گمان نكنيد اينهايي كه در راه رضاي خدا به درجه رفييع شهادت نائل مي گردند آنها مردگانند . خير ، آنها زنده اند و نزد پروردگار خويش روزي مي خورند . بنده به آخرت سفر مي كنم كه آمدني نيست .

    به برادران و خواهران پشت جبهه سفارش مي كنم : از سخنان امام درس بگيريد و هر چه فرمود اطاعت كنيد . نگذاريد كه منافقان و متجاوزان به انقلابمان ضربه بزنند .

     

    والسلام

    به اميد پيروزي رزمندگان اسلام بر كفر جهاني .

    سرباز كوچك امام زمان (عج) : سيد عبدالهادب موسوي
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    اطلاعات مزار
    محل مزاربردستان
    وضعیت پیکرمشخص
    تصویر مزار
    موقعیت مکانی مزار
    گالری تصاویر   
    مشاهده سایر تصاویر
    گالری فیلم
    مشاهده سایر ویدیو ها
    در صورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید

    فایل ها را به اینجا بکشید
    Max. file size: 64 MB, Max. files: 10.
      your comments
      guest
      0 دیدگاه ها و دلنوشته ها
      بازخورد (Feedback) های اینلاین
      مشاهده همه دلنوشته ها
      0
      ما را از دلنوشته های خود محروم نکنید ...x