نام سيدابوالحسن
نام خانوادگی ميربهرسي
نام پدر سيدحمزه
تاریخ تولد 1340/01/01
محل تولد بوشهر - بوشهر
تاریخ شهادت 1362/01/23
محل شهادت فكه
مسئولیت رزمنده
نوع عضویت بسيج
شغل -
تحصیلات سوم راهنمايي
مدفن مفقوالاثر
زندیگنامه شهید
شهيد حاج سيدابوالحسن مير بهرسي فرزند سيد حمزه ابن سيدنقي از سادات صاحب كرامت بلند مرتبه خورموج در سال 1305 خورشيدي درخورموج متولد شد. تحصيلات ابتدائي را در اين شهر گذرانيد و در سن پانزده سالگي باتفاق پدرش سيد حمزه به آبادان مهاجرت نمود و پدرش در آنجا مشغول به كار شد و مدتي نيز نزد پدرش به كار مشغول گرديد تا اينكه در سال 1327 به خدمت نظام اعزام شد و پس از طي اين دوره مجدداً در بيمارستان شركت نفت آبادان مشغول كار گرديد و در همانجا به كارخويش ادامه و تشكيل خانواده داد. حاصل عمر شهيد دو پسر و شش دختر ميباشد. شهيد در سن 35 سالگي به مكه معظمه مشرف گرديد. وي هر چند ماهي به خورموج ميآمد و ضمن بازديد تمام اقوام و دوستان –بار اول به امامزدههاي ميرارمشاه – سيد دانيال و شاه ابوالقاسم در نخلستانهاي خورموج ميرفت و آنها را زيارت ميكرد و سپس به شهر براي ديدن اقوام ميآمد. وي بسيار قوم دوست و فقير نواز و نسبت به مسائل شرعي بسيار دقت نظر داشت. در سال 1359 بر اثر شروع جنگ خانوادهاش را به خورموج آورد و در سال 1359 پس از سالها خدمت صادقانه بازنشسته گرديد. پس از مدتي اقامت در خورموج، سال 1360 به اتفاق خانواده به شيراز مهاجرت نمود و هر روز در حرم مطهر احمد بن موسي شاهچراغ به دعا و اذكار مشغول بود و آن مكان مقدس را محل آسايش و اعتكاف خويش قرار ميداد.
شهادت
از آنجا كه نسبت به شهيد و شهادت و فرامين حضرت امام(ره) تعهد خاصي داشت در گردانهاي رزمي بسيجيان شيراز ثبت نام كرد و پس از دورههاي سخت و متعدد به عنوان رزمنده (خط شكن) به جبهههاي حق عليه باطل روان شد، و در آنجا حضوري فعال و مثمر ثمر داشت تا اينكه در تاريخ 22/1/1362 در عمليات والفجر1 در منطقه شرهاني تنگه ابوغريب بدرجه رفيع شهادت نائل گرديد. و تا ده سال پيكر مطهرش مفقود بود. تا اينكه در سال 1372 پيكر مطهر او را يافتند و در جوار شهداء ديگر در روضة الشهداء خورموج به خاك سپردند. ( با تشكر از همكاري حاج سيد عبدالمطلب بهرسي و سيد عزيز بهرسي پسر عموي و برادر شهيد)
ادامه مطلب
شهيد حاج سيدابوالحسن مير بهرسي فرزند سيد حمزه ابن سيدنقي از سادات صاحب كرامت بلند مرتبه خورموج در سال 1305 خورشيدي درخورموج متولد شد. تحصيلات ابتدائي را در اين شهر گذرانيد و در سن پانزده سالگي باتفاق پدرش سيد حمزه به آبادان مهاجرت نمود و پدرش در آنجا مشغول به كار شد و مدتي نيز نزد پدرش به كار مشغول گرديد تا اينكه در سال 1327 به خدمت نظام اعزام شد و پس از طي اين دوره مجدداً در بيمارستان شركت نفت آبادان مشغول كار گرديد و در همانجا به كارخويش ادامه و تشكيل خانواده داد. حاصل عمر شهيد دو پسر و شش دختر ميباشد. شهيد در سن 35 سالگي به مكه معظمه مشرف گرديد. وي هر چند ماهي به خورموج ميآمد و ضمن بازديد تمام اقوام و دوستان –بار اول به امامزدههاي ميرارمشاه – سيد دانيال و شاه ابوالقاسم در نخلستانهاي خورموج ميرفت و آنها را زيارت ميكرد و سپس به شهر براي ديدن اقوام ميآمد. وي بسيار قوم دوست و فقير نواز و نسبت به مسائل شرعي بسيار دقت نظر داشت. در سال 1359 بر اثر شروع جنگ خانوادهاش را به خورموج آورد و در سال 1359 پس از سالها خدمت صادقانه بازنشسته گرديد. پس از مدتي اقامت در خورموج، سال 1360 به اتفاق خانواده به شيراز مهاجرت نمود و هر روز در حرم مطهر احمد بن موسي شاهچراغ به دعا و اذكار مشغول بود و آن مكان مقدس را محل آسايش و اعتكاف خويش قرار ميداد.
شهادت
از آنجا كه نسبت به شهيد و شهادت و فرامين حضرت امام(ره) تعهد خاصي داشت در گردانهاي رزمي بسيجيان شيراز ثبت نام كرد و پس از دورههاي سخت و متعدد به عنوان رزمنده (خط شكن) به جبهههاي حق عليه باطل روان شد، و در آنجا حضوري فعال و مثمر ثمر داشت تا اينكه در تاريخ 22/1/1362 در عمليات والفجر1 در منطقه شرهاني تنگه ابوغريب بدرجه رفيع شهادت نائل گرديد. و تا ده سال پيكر مطهرش مفقود بود. تا اينكه در سال 1372 پيكر مطهر او را يافتند و در جوار شهداء ديگر در روضة الشهداء خورموج به خاك سپردند. ( با تشكر از همكاري حاج سيد عبدالمطلب بهرسي و سيد عزيز بهرسي پسر عموي و برادر شهيد)
باسمه تعالي
وصيتنامه سيد ابوالحسن ميربهرسي فرزند سيد حمزه استان بوشهر – خورموج
در صورت شهيد شدن جنازه فرستاده شود محل زادگاه، و لازم نيست تشييع كنند. به هيچ وجه مزاحم مردم نشود. و فاتحه نه از طرف دولت و نه از طرف فاميل و خانواده به هيچ نحوي لازم نيست برگزار كنند. اگر لطفي دارند خرج فاتحه بسود اسلام خرج كنند و بدهند دولت اسلامي خودشان صلاح ميدانند. بعد از شهادتم كمك از طرف دولت لازم نيست به خانواده بشود حقوق بگيرم. فقط جنازه فرستاده شود خورموج ودفن شود
سيد ابوالحسن مير بهرسي
19/1/62
ادامه مطلب
وصيتنامه سيد ابوالحسن ميربهرسي فرزند سيد حمزه استان بوشهر – خورموج
در صورت شهيد شدن جنازه فرستاده شود محل زادگاه، و لازم نيست تشييع كنند. به هيچ وجه مزاحم مردم نشود. و فاتحه نه از طرف دولت و نه از طرف فاميل و خانواده به هيچ نحوي لازم نيست برگزار كنند. اگر لطفي دارند خرج فاتحه بسود اسلام خرج كنند و بدهند دولت اسلامي خودشان صلاح ميدانند. بعد از شهادتم كمك از طرف دولت لازم نيست به خانواده بشود حقوق بگيرم. فقط جنازه فرستاده شود خورموج ودفن شود
سيد ابوالحسن مير بهرسي
19/1/62
- ايثارگري و مناعت طبع شهيد: (نقل از سيد عزيز بهرسي برادر شهيد)
زماني كه در شيراز بودند در بسيج عضو فعال بودند. چه در آن موقع و چه زماني كه درجبهه حضور داشتند مبلغي از بسيج دريافت ميكردند ولي بدون اينكه ديناري از آن را خرج كنند به حساب 100 امام واريز ميكردند و از قبول آن خود داري ميكرد.
2- حساسيت در مقابل حلال و حرام و مسائل شرعي( نقل از حاج سيد عبدالمطلب بهرسي)
زماني كه برادر ايشان سيد محمد تقي در گمرك بوشهر استخدام شدند، شهيد بسيار ناراحت بود زيرا بعضي روحانيون نسبت به درآمد گمرك در رژيم گذشته حساسيت داشتند به همين خاطر شهيد به برادر گفت: من حاضرم مبلغ 3000 تومان به تو بدهم و تو به گمرك نروي و حقوق آنها را نگيري.
دقت در صله رحم و خيرات ( نقل از حاج سيد عبدالمطلب بهرسي)
شهيد زماني كه در آبادان كار ميكردند گاهي اقوام فقير و بيبضاعت را فراموش نميكرد و مخصوصاً نسبت به خيرات و صدقات براي اموات دريغ نداشتند روي اين اصل هر ماه مقداري پول از آبادان ميفرستادند تا در اين راه صرف شود.
اطلاعات مزار
محل مزارمفقوالاثر
تصویر مزار
موقعیت مکانی مزار
در صورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید
0 دیدگاه ها و دلنوشته ها