مصاحبه با خواهر شهيد

حسين قايدي از 7 سالگي به مدرسه مي رفت و تحصيلات خودش را در همين روستا آغاز كرد . همانطور كه  در خواندن درس و تحصيل تمام سعي و تلاش خود را مي كرد  در كمك به پدر و مادر نيز كوتاهي نمي كرد .

رفتار ايشان با پدر و مادر و تمامي خانواده بسيار عالي و   بود , در معاشرت با دوستان و آشنايان كمال ادب را رعايت مي كرد و به مردم روستا احترام خاصي مي گذاشت .

قبل از اينكه حسين به سربازي برود در كارهاي كشاورزي و دامداري به پدرم كمك مي كرد و سعي مي كرد كه به پدر كمتر فشار بيايد و تا مي توانست خودش كارها را انجام مي داد بطوري كه دامداري پدر به دست حسين مي چرخيد , بعد از شهادت ايشان نيز كارهاي ايشان را من انجام مي دادم .

او به همه علاقه داشت از كوچك گرفته تا بزرگ و به همه احترام مي گذاشت , نماز هايش را به موقع انجام مي داد و به وقت به مسجد مي رفت .

خواهر شهيد مي گويد : حسين مستحق اين راه بوده است كه شهيد شده است و من افتخار مي كنم كه برادرم در راه روح الله شربت شهادت را نوشيده است .

سجايای اخلاقی شهيد

ايـن حقير نامدار قايدي برادر شهيد حسين قايدي هستم كه مـطـالـب ذيـل را  در مـورد شهيد بـرايتـان بيان مي كنم . هر چند كه زبان ما قاصر تر از آنست كه در مورد شهيد مطالبي بيان كنيم .

شهــيد محبــوبيت زيادي در بين افراد خانواده و افراد محل داشت و هميشــه درسلام كردن به  كوچكتر      يا  بزرگتر پيش قدم بود . احترام زيادي نســبت به خانواده خود و ديگران قائل بود   هيــچ وقــت به هيچ كس از افراد خانواده آزار و اذيتي نمي كرد .

شهيد در بيان مردم و دوستانش چون فردي خوش اخلاق بود جــاذبــه و محبوبيت داشت . شهيد انس و علاقه به قرآن و دعا و نيايش و پايبندي نسبت به انجام واجبات و ترك محرمات داشت  و به نمازهاي جماعت و جمعه مبادرت مي ورزيد .

شهيــد در ســن 18 سالگي با ميل و شوق بسيار به خدمت مقدس سربازي   اعزام شد . در حين دوره سربازي جهت مرخصي به خانه مي آمد و از آنجايي كه وي علاقه شديدي به جبهه داشت در مرحله دوم  به جبهه خرمشهر  اعزام شد .

در تاريخ 13/11/1362 به لقاء الله پيوست شهادت شهيد تاثير زيــادي بـــر من و خانــواده ام داشت . چون شهيد محبوبيت خاصي در بين خــويشان و دوســتان داشت عده كثيري با حال و هواي خاصي در تشــيع جــنازه او شـركت كردند . قبر او در امامزاده سلطان پير هاشم در كنار شهيداني چون عبدالرضا آشوري و عبدالرسول سليمانی مــي باشد . مــا از اينــكه خانواده شهيــد هستيم بسيــار افــتــخار مي كنيم . از مسئولين و مردم مي خواهيم كه را شهداء و امــام عزيز را ادامه دهند و در برابر تمام جهانخواران تن به ذلت و سازش ندهند.

ندگي نامه پدر و مادر شهيد

مشهدي حسن فرزند غلام  در روستاي احشام قايدها ديده به جهان گشود . او داراي دو برادر  و شش خواهر است كه يكي از برادران ايشان  به رحمت خدا رفته است .

حسن قايدي به خاطر كمبود امكانات آموزشي و نبود مدرسه اي كه بتواند در آن درس بخواند نتوانست به تحصيل بپردازد و در همان جواني شروع به كار كرد وي مشغول كار كشاورزي و دامداري شد و از اين راه درآمدي عايدش مي شد كه براي تامين مخارج خانه صرف مي كرد .

ايشان در همان سن جواني با خانم رضايي ازدواج مي كند كه ثمره اين ازدواج 5 پسر به نامهاي نامدار , ابول , غلامحسين , رسول و حسين و يك دختر   كه شهيد حسين قايدي پسر پنجم خانواده بوده است . ايشان  هنگامي كه در حال انجام خدمت مقدس سربازي به جبهه ها اعزام شد به درجه رفيع شهادت نائل آمد .

بانـو رضايي فرزند محمد رضايي در روستاي   به دنيا آمد . به دليل كمبود امكانات آموزشي  نتوانست درس بخواند . مانند همه با سختي مي توانستند زندگي خود را اداره كنند . پدر وي به كشاورزي و باغداري مشغول بود. بانو رضايي مادر شهيد حسين قايدي فرزند پنجم خانواده است .