مشخصات شهید

X

"(ضروری)" indicates required fields

شهید امرالله قنبری

763
  • bale
  • eita
  • gap
  • soroush
  • telegram
  • whatsapp
نام امرالله
نام خانوادگی قنبري
نام پدر غلامرضا
تاریخ تولد 1344/11/16
محل تولد بوشهر - دشتستان
تاریخ شهادت 1363/02/14
محل شهادت هورالعظيم
مسئولیت رزمنده
نوع عضویت بسيج
شغل دانش آموز
تحصیلات دوره دبيرستان
مدفن برازجان
  • زندگینامه
  • وصیت نامه
  • مصاحبه
  • شهيد امرالله قنبري در شانزدهم بهمن ماه سال 1344 در برازجان ديده به جهان گشود. ايشان در خانواده اي مذهبي و متعهد پرورش يافت و رشد و نمو پيدا كرد گويي گوشت و خون او با عشق به ائمه اطهار (ع) عجين گشته بود او از همان اوان كودكي عاشق اهل بيت عصمت و طهارت بود.امرا... اين پسرمرد خطه جنوب در سنين نوجواني بود كه سال اوج مبارزات مردم به رهبري امام خميني بر عليه رژيم منحوس پهلوي يعني سال 1357 فرا رسيد او نيز چون ديگر مردم با حضور در صحنه وشركت در تظاهرات در به خاك نشاندن پوزه دشمنان اسلام و طاغوت زمان نقش به سزايي از خويش ايفا نمود.ايشان درس خويش را همچون مبارزاتش خوب ادامه ميداد ودر آن موفق بود. ايشان بعد از پيروزي انقلاب همواره به فعاليتهاي خويش در صحنه اجتماع ادامه داد ودر بسيج مشغول به فعاليت گرديد.وي در دوران دبيرستان بود كه جنگ تحميلي عراق بر عليه ايران آغاز گرديد و شهيد قنبري اينجا هم وظيفه خويش را اين دانست تا در ميداني ديگر به اداي دين و وظيفه بپردازد او بارها به جبهه اعزام گرديد و از خويش رشادتهايي نشان داد ايشان در عين حالي كه دانش آموز بود ولي سنگر تحصيل را رها نمود و در سنگر نبرد حضور يافت و با توجه به رشادتي كه داشت در واحد تخريب تيپ المهدي پذيرفته شد وبه عنوان تخريب چي مشغول به ادامه انجام وظيفه گرديد.آخرين باردر تاريخ 11/11/1362 به جبهه نبرد اعزام شدو خود را به واحد تخريب معرفي نمود وبراي انجام مأموريت به منطقه عملياتي هورالعظيم اعزام گرديد و در هور العظيم بر اثر  اصابت تركش در تاريخ 14/2/1363 به فيض عظماي شهادت نائل آمد.
    ادامه مطلب
    با سلام به بقيه الله اعظم و رهبر انقلاب روح الله شهيدان هميشه زنده و تاريخ  نوراني اسلام و امت شهيد پرور حزب الله خداوند متعال را سپاسگذارم كه توفيق داد كه در راه اسلام و انقلاب خدمتي كرده و به ياري حسين زمان بشتابيم.با تاكيد به اينكه اين راه مشتاقانه انتخاب كردم اميدوارم كه خدا اين خدمات را از ما قبول كند و ما را در اين راه تا آخرين لحظه حيات ثبات عزم عطا بفرماييد.

    امت شهيد پرور اكنون كه رزمندگان ما در جبهه هاي حق يكي يكي پرپر مي شوند بر ما واجب است كه ادامه دهندگان راهشان باشيم هرچند من لايق آن نيستم كه اين به امت مي گويد كه من نمي توانم از شما قدرداني كنم سفارش كنم . وظيفه شرعي لازم مي دانم كه چند مسئله را ذكر كنم اول اينكه رمز پدري ما در اطاعت از رهبر و وحدت اين مردم مي باشد پس بر همه واجب است كه ا از پدر خميني مشتاقانه اطاعت كنيم كه راه حسين و را مهدي (عج ) همان راه امروز امام امت است و در سايه بيانات و تذكرات ايشان است كه ما مي توانيم در جهان سرافراز باشيم.دوم اينكه در مصائب صبر كنيم كه امام صادق علیه السلام فرمود نسبت به ايمان مانند نسبت سر امت به بدن پس كسي صبر ندارد ايمان ندارد به ما واجب است كه به گفته امام قسمتي از گرفتاري هايي را كه با رهبر اسلام تحمل كردند تحمل كنيم.

    سوم اينكه همچنان كه تاكنون از هيچگونه ايثار درراه جنگ خودداری نكرده اند از اين بعد از فرستادن جوانان و ديگر امكانات به جبهه ها ي جنگ خودداري ننمايد. به پدر ومادرم فقط بردباري و به برادرانم تزكيه نفس و گوش دادن به نصايح رهبر سفارش مي كنم. در آخر از خداوند تقاضاي زيارت يا شهادت در راهش را مي كنم و اگر به فوز عظيم شهادت رسيديم .مرا در كنار برادرم عبدالله دفن نماييد تا براي ابد از وجود شريفش برخوردار باشم با آرزوي پيروزي براي رزمندگان و نابودي كفر جهاني .

    امرالله قنبري 21/12/62
    ادامه مطلب
    مصاحبه با برادر شهيد امرا... قنبري:

    به نام خدا اصغر قنبري برادر شهيد امرا... قنبري هستم. برادرم فردي مؤمن و با تقوا بود در انجام واجبات الهي و فرايض ديني كوشا بود.ايشان بسيار خوشرو و مهربان بود و به ديگران احترام مي گذاشت. ايشان به كشاورزي خيلي علاقه داشت و آرزو داشت كه روستاي راهدار را آباد كند.ايشان در راهدار به كشاورزي مشغول بود و در كنار كاركردن تحصيل خود را نيز ادامه مي داد ايشان در دبيرستان طالقاني درس مي خواند.ايشان مي گفت: بايد درس خود را ادامه دهم تا اين كه پزشك شوم خيلي دوست داشت پزشك شود. او بارها مي گفت: همه كساني كه به اين دنيا پا مي نهند خداوند به آنها حق و سهمي مي دهد و حق من را هم به اين شكل (شهادت) مي دهد.

    يك شب فرمانده پادگان به طرف تانكر آب مي رود كه وضو بگيرد كه ناگهان صداي آه و ناله و مناجات با خدا را مي شنود. ايشان به طرف صدا مي رود شهيد امرا... قنبري را مي بيند كه در حال راز و نياز و مناجات با خداوند است شهيد بزرگوار در حالي اشك مي ريخت از خداوند متعال چنين طلب مي كرد:« خدايا مرا شرمنده نكن ومن را به آرزوي ديرينه خود شهادت برسان»

    دقيقاً نيم ساعت بعد از مناجات،شهيد به شهادت مي رسد.

    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    اطلاعات مزار
    محل مزاربرازجان
    تصویر مزار
    موقعیت مکانی مزار
    در صورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید

    فایل ها را به اینجا بکشید
    Max. file size: 64 MB, Max. files: 10.
      your comments
      guest
      0 دیدگاه ها و دلنوشته ها
      بازخورد (Feedback) های اینلاین
      مشاهده همه دلنوشته ها
      0
      ما را از دلنوشته های خود محروم نکنید ...x