مشخصات شهید

X

"(ضروری)" indicates required fields

شهید عبدالعلی کنارکوهی

783
  • bale
  • eita
  • gap
  • soroush
  • telegram
  • whatsapp
نام عبدالعلی
نام خانوادگی کنار کوهی
نام پدر ماندنی
تاریخ تولد 1338/04/06
محل تولد بوشهر - بوشهر
تاریخ شهادت 1361/01/02
محل شهادت شوش
مسئولیت آرپي جي زن
نوع عضویت بسيجی
مدفن دیلم
  • زندگینامه
  • وصیت نامه
  • خاطرات
  • عبدالعلی کنارکوهی فرزند ماندنی در تاریخ ششم تير ماه 1338 در شهرستان دیلم چشم به جهان هستی گشود. پیشه ی پدرش کشاورزی بود و از این راه امرار معاش می کرد.
    عبدالعلی در 7 سالگی وارد دبستان شد و در مدرسه ی قاآنی (توحید) به آموختن علم پرداخت. در سال 1351 موفق به اتمام دوره ی ابتدایی شد. یک سال بعد وارد مقطع راهنمایی گشت و در مدرسه ی هدایت ادامه ی تحصیل داد.
    سال 1358 موفق به اخذ مدرک دیپلم در رشته ی بازرگانی گردید. آغاز جنگ تحمیلی عبدالعلی را هم چون بسیاری از جوانان هموطنش به جبهه های نبرد علیه دشمن بعثی فراخواند و او نیز با سمت آرپی جی زن سرباز خمینی کبیر(ره) شد و سرانجام در تاریخ دوم فروردين ماه 1361 در عملیات فتح المبین در منطقه ی شوش به فیض شهادت نایل آمد، پیکر رعنا قامت 23 ساله ی ایران را در گلزار شهدای دیلم به خاک سپردند.
    ادامه مطلب
    با درود به سرور آزادگان و شهيدان را حق و اسلام و سلام به محضر امام زمان (عج) و نايب بر حقش امام خميني ، وصيت نامه خود را مكتوب مي نگارم .

    پدر و مادر بزرگوارم اگر شهيد شدم بدانيد كه اين طريق را آگاهانه انتخاب كردم و شهادت را خوشبختي عظيم مي پندارم و از خداوند آرزوي آن را دارم و اميدوارم كه شما هم درصورت شهادت من راضي و خشنود باشيد زيرا همه خواهند مرد اما چه مرگي نيكوتراز مردن در راه حق است و زندگي چه لذتي دارد در حالي كه سرزمين اسلامي در دست كفر و شرك باشد .

    اي برادران و دوستان قدر امام را بدانيد . نعمت بزرگي كه ما را از ظلمت جهل و فساد رهايي داد و نور و بركت را به مملكت ما به ارمغان آورد . او را تنها نگذاريد و بدانيد خوشبختي ، با او بودن است به ادعاهاي گروههاي سودجو و فرصت طلب گوش ندهيد كه اينها جزء لشكريان شيطان هستند و تو اي خواهرم با حجابت از سنگر اسلام دفاع كن و مشت محكمي به دهان ياوه گويان بزن ، ما هم در سنگر خون مي دهيم تا اسلام پايدار باشد .

    در پايان اي پدر و مادر بزرگـوارم بـر دست چروكيـده شما بوسـه مي زنم و از شما مي خواهم كه از اين بنده حقير راضي باشيد و از تمام برادران ، خواهران ، دوستان و آشنايان طلب رضايت دارم .

    ((والسلام ))

    عبدالعلي كناركوهي

    1/1/1361

     

     

     

     
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    روحيات معنوي وتقيدات مذهبي :

    عبدالعلي از همان اوايل نو جواني به دليل جو مذهبي خانواده اهل نماز و روزه بود و از همان زمان خود را مقيد به انجام واجبات مي دانست .هميشه در نماز جماعت ،دعاي كميل ،توسل و ديگر مراسمات مذهبي شركت مي كرد .او هميشه گوش به فرمان  فرمايشات رهبر انقلاب بود و ديگران را به اين كار سفارش مي كرد .از خصوصيات بارز  رفتاري عبدالعلي صداقت و راستگويي در گفتار بود به طوري كه اين خصوصيت اخلاقي او زبانزد همه دوستان وآشنايان بود.در هر مرتبه اي  كه بود تواضع جزء آن بودو به همه احترام مي گذاشت.

    وضعيت تأهل :

    شهيد عبدالعلي كناركوهي مجرد بودند .

    جبهه :

    در سال 17/10/1358 اوائل انقلاب جهت انجام خدمت نظام وظيفه به عنوان ناوي وارد نيروي دريايي ارتش در بوشهر شدند و درتاريخ 17/10/60 سربازي را با 24 ماه خدمت به اتمام رساندند . در همان سال يعني 1360 بلافاصله پس از اتمام دوره سربازي به عنوان بسيجي و بصورت داوطلب عازم جبهه حق عليه باطل شدند و سرانجام در فروردين 1361 در عمليات بزرگ فتح المبين با رمز يا زهراء در منطقه شوش دانيال به درجه رفيع شهادت نائل آمدند .

    اخلاق مديريتي :

    ايشان كار را دوست داشتند و در ايام تعطيلات مدرسه در تابستان گرم جنوب جهت امرار معاش دوران تحصيل و همچنين كمك به خانواده كار مي كردند . دوستان زيادي را از طريق شوخ طبعي جذب كرده بودند و اكثرا از اين طريق با ايشان دوستي دائمي داشتند.  اهل دل و عرفان بودند . شوق به عبادت داشتند و وظايف ديني خود

    را به موقع انجام مي دادند .

    مصاحبه با نزديكان شهيد :

    خاطره اي از شهيد كنار كوهي به روايت برادر آزاده حاج عبدالله تنگسيري :

    عصر روز 1/1/60 قبل از حمله فتح المبين كه با رمز يا زهرا ء (س) شروع شد همه دوستان دور هم جمع بوديم و وصيت نامه مي نوشتيم . شهيد كنار كوهي بعد از اتمام وصيت نامه آن را به من سپردند . گفتم كه چرا خودتان نگهداريش نمي كنيد ؟ در جواب گفتند : من شهيد مي شوم . من گفتم شما از كجا مي دانيد كه شهيد مي شويد و من شهيد نمي شوم ، در هر حال قبول نكرديم و هر دو وصيت نامه خود را به برادر آزاده حاج علي جوكار سپرديم . خلاصه اين را بگويم كه او به طريقي از شهادت خودش آگاه بود .

    خاطره دوم :

    يك روز مسئول خط آمد در بين بچه هاي ديلم به دنبال يك نفر براي آرايشگري ، كه شهيد كناركوهي حاج عبدالله تنگسيري را معرفي مي كند و آن فرمانده مي خواست كه ايشان را به كار بگمارد كه حاج عبدالله تنگسيري مي گويد : به خدا قسم عبدالعلي كناركوهي هميشه موهاي مرا كوتاه مي كند . خلاصه مجددأ شهيد را انتخاب مي كند و يك دستگاه ماشين اصلاح و قيچي و يك سنگر مخصوص را براي شهيد آماده مي كنند و او اين كار را انجام مي دهد .

    خاطره سوم :

    يك روز به پيشنهاد حاج عبدالله تنگسيري قدم زنان سنگر را ترك مي كنند كه يك خمپاره چند متري سنگر اصابت مي كند و سنگر را به هوا مي برد .

    خاطره چهارم :

    شب حمله وقتي سوار ماشين مي شوند شهيد با تمام تجهيزات از پشت مي افتد با وجودي كه كمرش قبلأ درد بود بلند مي شود و با كمال تعجب آماده حمله مي شود اما اين خواست خدا بود كه ايشان بدون هيچ عيبي به لقاء پروردگارش بپيوندد . ايشان به حضرت امام (ره) عشق و علاقه خاصي داشتند و مي گفتند تا اين سيد بزرگ و عارف پير را داريم غمي نخواهيم داشت .

    در زمان نخست وزيري شهيد رجايي ، ايشان را دعا مي كردو مي گفت كه رجايي طرفدار قشر مستضعف هستند .
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    اطلاعات مزار
    محل مزاردیلم
    وضعیت پیکرمشخص
    تصویر مزار
    موقعیت مکانی مزار
    در صورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید

    فایل ها را به اینجا بکشید
    Max. file size: 64 MB, Max. files: 10.
      your comments
      guest
      0 دیدگاه ها و دلنوشته ها
      بازخورد (Feedback) های اینلاین
      مشاهده همه دلنوشته ها
      0
      ما را از دلنوشته های خود محروم نکنید ...x