قاسم گرگین شهیدی از تبار روحانیت تشیع بود که در سال ۱۳۴۱ در بستری مذهبی و محروم در روستای زیارت دشتستان متولد شد. زندگی وی با مصیبت از دست دادن پدر در آغاز طفولیت آغاز گشت. زیرا خداوند دوست داشت با گرفتاری‌ها و سختی‌ها مقام و منزلت او را بالا برده، وی را برای روزهای پر مخاطره آماده نماید. از آنجایی که خداوند همیشه یار و همراه بندگان صالح خویش است، مادری را به قاسم هدیه کرده بود که چون فرشته های الهی تعلیم و تربیت فرزندان خویش را به نحو شایسته به عهده گرفت. حقا که شهید نیز با زندگی سراسر افتخار ، شهادت و ایثار ، درخت تربیت مادر را به بار نشاند .

 

دوران انقلاب:

شهید در بطن حرکت خدایی مردم علیه رژیم طاغوت چون سایر جوانان انقلابی در راهپیمایی ها شرکت می نمود. او به اتفاق همرزم شهیدش سید مهدی موسوی شبها اطلاعیه‌های امام (ره) را در منازل مردم پخش می‌کرد. همچنین در پاسداری از حریم و ناموس همشهریانش همگام با دیگر جوانان غیرتمند شهر، تا صبح در بازار و خیابان ها به نگهبانی می پرداخت.

تحصیلات:

شهید، دوران تحصیلات ابتدایی را در برازجان طی کرد سپس برای ادامه تحصیل در رشته کشاورزی به مرکز آموزش کشاورزی فارس در علی آباد کمین سعادت شهر رفت و در سال ۱۳۶۰ دیپلم خود را گرفت. سپس برای فراگیری علوم دینی راهی حوزه علمیه قم گردید. در مدت کوتاهی که در مدرسه علمیه قم به تحصیل پرداخت، توانست دلهای بسیاری از طلاب را به سوی خود جلب کند و به مدارج بالای ارزشها برسد و در همان مدت اندک از نظر فضل، دانش و معرفت نیز به توفیقاتی دست یافت.

از دفاع مقدس تا شهادت:

زمانی که صدام جنایتکار به تحریک آمریکا ناجوانمردانه به کشور عزیز ما حمله نمود، ملت ایران به خروش آمد و عرصه را بر صدامیان تنگ کرد. قاسم هم که آن زمان در کلاس سوم دبیرستان تحصیل می‌کرد ، لبیک گویی امام و مراد خود شد و دانشگاه جبهه را بر درس ترجیح داد از این رو به جبهه کوشک و آبادان عزیمت نمود و به دفاع از کیان اسلام و میهن پرداخت. شهید از آغاز جنگ تحمیلی تا روز شهادت به دفعات در جبهه‌ها حضور یافت و هر گاه بوی حمله می‌آمد قاسم شهر را ترک میکرد و خود را به عزیزانش در جبهه می رساند. شهید پس از اخذ دیپلم به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و در مدت ۱۸ ماه در لباس مقدس پاسداری از شرف و عزت ملت دفاع کرد. ولی از آنجا که نمی خواست برای حضور در جبهه تابع زمان و قید و بندی باشد، از سپاه پاسداران استعفا و به عنوان بسیجی در میادین رزم حاضر شد. ایشان علاوه بر شرکت در عملیات های تجسسی و شناسایی و پراکنده، در عملیات طریق القدس، بیت المقدس، والفجر مقدماتی، خیبر، رمضان و بدر شرکت کرد. شهید در اکثر عملیات ها برای شناسایی و تخریب به دفعات از خط مقدم دشمن عبور کرد و با دست پر به آغوش همرزمانش برگشت. هیچ چیز برای قاسم لذت بخش تر از حضور در خط مقدم و شرکت در عملیات نبود. به همین دلیل برای آنکه لشکر امام حسین (علیه السلام) اصفهان خط‌شکن بود با یافتن دوستانی در آنجا به این لشکر پیوست و در اکثر عملیات‌ها شرکت کرد. وقتی در عملیات رمضان به شدت مجروح شد، پس از ۵۰ روز بستری شدن در بیمارستان شهید چمران شیراز هنوز زخم های او التیام نیافته بودند که مجدداً خود را به جبهه رساند. در حمله افتخارآفرین بدر در کنار دجله و فرات در حالی که تکبیر گویان با نارنجک دستی به تانک‌های دشمن یورش برده و تعدادی از صدامیان را به هلاکت رسانده بود، مورد اصابت گلوله تانک واقع شد. بدین ترتیب در تاریخ ۲۵ بهمن ۶۳ تن پر از ترکش او در خاک آرام و قرار گرفت و روح پاک و مطهرش به آسمان عروج کرد، تا از آن بالا نظاره گر رهروان راهش باشد. پیکر قاسم بعد از ۱۶ سال مظلومیت در خاک دشمن با تلاش عزیزان گروه تفحص به میهن رجعت نمود و در سال ۷۹ در جوار دوستان شهیدش در بهشت سجاد برازجان به خاک سپرده شد.

  ادامه مطلب