نام عبدالعزيز
نام خانوادگی عاشوري
نام پدر اسدالله
تاربخ تولد 1344/01/01
محل تولد بوشهر - تنگستان
تاریخ شهادت 1365/02/19
محل شهادت شرهاني
مسئولیت رزمنده
نوع عضویت سرباززميني ارتش
شغل -
تحصیلات دوره دبيرستان
مدفن گاهي




شهيدعبدالعزيز در سال 1342 شمسي در خانواده اي روحاني و متدين در روستاي گاهي تنگستان ديده به جهان گشود. اسلاف و نياكان وي از علما، صلحا، اهل منبر و وعزا، داراي وعظ و ارشاد و مورد توجه خاص و عام و از محبوبيت خاصي در جامعه بر خوردار بودهاند و در صلاح و تقوي در جامعه شهرت بسزائي داشتهاند لذا اين ارزشهاي ارثي در صلاحيت وي بمعناي وسيع كلمه تحقق پذيرفت.خط اصيل سلف صالح خود را محكم بخشيد و آرمانهاي معنوي آن را با خون سرخ خود امضاء نموده و رنگين ساخت.
از 6 سالگي به مدرسه رفت و تا كلاس اول نظري ادامه داد، چون سالهاي آخر تحصيل وي همزمان با شروع جنگ تحميلي بوداز آنجا كه روح حماسهاي و شهادتطلبي، الگوي خانواده عاشوريها بود در روح وي خداجوئي و شهادتطلبي را تداعي ميكرد. پيوسته سنگر مبارزه را در عرصه نبرد عليه ظلمت بر سنگر مدرسه ترجيح ميداد و در جبههها حضور فعال داشت. او حسين وار عاشق لقاءالله بود و از حسين زمان درس عشق و فداكاري الهام ميگرفت. او شيفته امام امت بود و در حضرت امام(ره) ذوب شده بودتا اينكه بر حسب وظيفه شرعي و ديني بخدمت نظام مقدس سربازي مفتخر گرديد ومدت 14ماه در جبهه حق عليه باطل، در كردستان و در جبهه جنوب با كافران بعثي كه از بقاياي نسل يزيد و عبيداله زيادها بودند با رشادت وشجاعت جنگيد. در تاريخ 19/2/65در منطقه شرهاني در عمليات دفع پاتك دشمن زبون شرافتمندانه با چهره رنگين از خون مقدسش به لقاءمعبود شتافت.
ادامه مطلب
از 6 سالگي به مدرسه رفت و تا كلاس اول نظري ادامه داد، چون سالهاي آخر تحصيل وي همزمان با شروع جنگ تحميلي بوداز آنجا كه روح حماسهاي و شهادتطلبي، الگوي خانواده عاشوريها بود در روح وي خداجوئي و شهادتطلبي را تداعي ميكرد. پيوسته سنگر مبارزه را در عرصه نبرد عليه ظلمت بر سنگر مدرسه ترجيح ميداد و در جبههها حضور فعال داشت. او حسين وار عاشق لقاءالله بود و از حسين زمان درس عشق و فداكاري الهام ميگرفت. او شيفته امام امت بود و در حضرت امام(ره) ذوب شده بودتا اينكه بر حسب وظيفه شرعي و ديني بخدمت نظام مقدس سربازي مفتخر گرديد ومدت 14ماه در جبهه حق عليه باطل، در كردستان و در جبهه جنوب با كافران بعثي كه از بقاياي نسل يزيد و عبيداله زيادها بودند با رشادت وشجاعت جنگيد. در تاريخ 19/2/65در منطقه شرهاني در عمليات دفع پاتك دشمن زبون شرافتمندانه با چهره رنگين از خون مقدسش به لقاءمعبود شتافت.
ادامه مطلب
ان صلوتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين
انا لله و انااليه راجعون
حمد بيكران خداي لاشريك له را كه در اين عمر كوتاه مرا با اسلام مأنوس (آشنا) گردانيد.
درود و سلام بر بنده و رسول پاك او محمد (ص) كه با آيين الهي كه از جانب پروردگار آورد، رستگاري را بر بندگان خدا به ارمغان آورد. شكر خداي را كه با ايمان به او از تاريكيها و پوچيها و اضطراب دل و قلب بيرون آمدم. «الله وليالذين آمنوا يخرجونهم من الظلمات الي النور» بار پروردگارا اين كه هنوز به نور نرسيدهام اميدم به توست تا بلكه با شهادتم (في سبيلالله) به نور برسم و در جوار رحمت تو در آخرت با حسين (ع) محشور گردم. آخر من راه حسين (ع) را برگزيدهام آن هم آگاهانه. سپاس خداي رحمان و رحيم را كه نعمت انقلاب اسلامي را نصيبم گردانيد تا اسلام راستين را ببينم. حمدي ديگر خدايي را كه مرا جزء خدمتگزاران اسلام به اسلام درآورد، شكر يگانه معبودي را كه پس از گذشت زمان يك رهبر يك ولي امر يك پيرو علي يعني حضرت امام خميني(ره) را نصيبم گردانيد . بنده آگاهانه و مشتاقانه راه خود را انتخاب كردم و اين از افتخارات من است.
خدايا از كشته شدن در راه تو چه باك، خدايا تو زبان ما را از دروغ پاك كن تا آنچه را ادعا داريم عمل كنيم. آخر ما ادعا داريم ما مردان راه حسين (ع) و زنان راه زينب (س) را در پيش گرفتهايم. خدايا به من يك مجاهدت علي گونه و يك شهادت حسينوار عنايت كن، گرچه نالايقم .
كل نفس ذائقه الموت.
هر نفسي در عالم رنج و سختي مرگ را ميچشد و ما شما را به بد و نيك مبتلا كرديم تا بيازماييم (هنگام مرگ) به سوي ما بازميگرديد. خداوندا تو گواهي كه هدف ما در اين جنگ اعتلاي كلمه توحيد و سرنگوني ستمگران است، اين مردم جواناني را از دست دادهاند كه جزء بهترين جوانان بودهاند، هدفشان حفظ و برقراري اسلام و قرآن است . پس شما مردم مديون خون شهيدانيد مرا در قبرستان خود دفن كنيد و از خانوادهام و ديگر قوم و خويشانم ميخواهم از امت شهيد پرور نيز ميخواهم كه تا آخرين نفس يار امام باشند.
دعا براي امام فراموش نشود
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار
ادامه مطلب
انا لله و انااليه راجعون
حمد بيكران خداي لاشريك له را كه در اين عمر كوتاه مرا با اسلام مأنوس (آشنا) گردانيد.
درود و سلام بر بنده و رسول پاك او محمد (ص) كه با آيين الهي كه از جانب پروردگار آورد، رستگاري را بر بندگان خدا به ارمغان آورد. شكر خداي را كه با ايمان به او از تاريكيها و پوچيها و اضطراب دل و قلب بيرون آمدم. «الله وليالذين آمنوا يخرجونهم من الظلمات الي النور» بار پروردگارا اين كه هنوز به نور نرسيدهام اميدم به توست تا بلكه با شهادتم (في سبيلالله) به نور برسم و در جوار رحمت تو در آخرت با حسين (ع) محشور گردم. آخر من راه حسين (ع) را برگزيدهام آن هم آگاهانه. سپاس خداي رحمان و رحيم را كه نعمت انقلاب اسلامي را نصيبم گردانيد تا اسلام راستين را ببينم. حمدي ديگر خدايي را كه مرا جزء خدمتگزاران اسلام به اسلام درآورد، شكر يگانه معبودي را كه پس از گذشت زمان يك رهبر يك ولي امر يك پيرو علي يعني حضرت امام خميني(ره) را نصيبم گردانيد . بنده آگاهانه و مشتاقانه راه خود را انتخاب كردم و اين از افتخارات من است.
خدايا از كشته شدن در راه تو چه باك، خدايا تو زبان ما را از دروغ پاك كن تا آنچه را ادعا داريم عمل كنيم. آخر ما ادعا داريم ما مردان راه حسين (ع) و زنان راه زينب (س) را در پيش گرفتهايم. خدايا به من يك مجاهدت علي گونه و يك شهادت حسينوار عنايت كن، گرچه نالايقم .
كل نفس ذائقه الموت.
هر نفسي در عالم رنج و سختي مرگ را ميچشد و ما شما را به بد و نيك مبتلا كرديم تا بيازماييم (هنگام مرگ) به سوي ما بازميگرديد. خداوندا تو گواهي كه هدف ما در اين جنگ اعتلاي كلمه توحيد و سرنگوني ستمگران است، اين مردم جواناني را از دست دادهاند كه جزء بهترين جوانان بودهاند، هدفشان حفظ و برقراري اسلام و قرآن است . پس شما مردم مديون خون شهيدانيد مرا در قبرستان خود دفن كنيد و از خانوادهام و ديگر قوم و خويشانم ميخواهم از امت شهيد پرور نيز ميخواهم كه تا آخرين نفس يار امام باشند.
دعا براي امام فراموش نشود
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار
ادامه مطلب
مصاحبه با پدر و مادر شهيد
شهيدعاشوري قبل از رسيدن به سن مدرسه و سواددار شدن سورههاي كوتاهي از قرآن كريم را از ما آموختند. ايشان به همه اعضاء خانواده و افراد با ايمان و با خدا علاقه داشتند. زماني كه ميخواست به مدرسه برود بسيار هيجانزده شده بود و از خود علاقه نشان ميداد. شهيد نسبت به مسائل ديني بسيار حساس و كنجكاو بودند و هميشه مشتاق آموختن اين گونه مسائل بودند. يكي از خصوصيات اخلاقي شهيد اين بود كه به سخن و كار ناحق بسيار حساس بوده و برخورد ميكردند. حتي اگر آن شخص از نزديكترين افراد باشد. و به امام راحل بسيار عشق ميورزيد. او از طريق تلويزيون و مطالعاتي كه داشتند از شخصيت و انديشه امام آگاه گشتند. ديدگاه شهيد نسبت به انقلاب اسلامي بسيار عميق بود و عقيده داشت كه اين انقلاب در ايران يك تحول بزرگ و اساسي بوده است. ايشان به حقوق ديگران عليالخصوص مستمندان و بيچارگان بسيار اهميت ميداد و در همه جا از آن پاسداري و دفاع ميكرد.ايشان كه خدمت سربازياشان در تپههاي شرهاني و در خط مقدم ميگذرانيد سرانجام در خرداد ماه سال 1365 در همانجا در حالي كه هنوز لباس مقدس سربازي بر تنش بود به شهادت رسيد و به ديدار حق شتافت.
ادامه مطلب
شهيدعاشوري قبل از رسيدن به سن مدرسه و سواددار شدن سورههاي كوتاهي از قرآن كريم را از ما آموختند. ايشان به همه اعضاء خانواده و افراد با ايمان و با خدا علاقه داشتند. زماني كه ميخواست به مدرسه برود بسيار هيجانزده شده بود و از خود علاقه نشان ميداد. شهيد نسبت به مسائل ديني بسيار حساس و كنجكاو بودند و هميشه مشتاق آموختن اين گونه مسائل بودند. يكي از خصوصيات اخلاقي شهيد اين بود كه به سخن و كار ناحق بسيار حساس بوده و برخورد ميكردند. حتي اگر آن شخص از نزديكترين افراد باشد. و به امام راحل بسيار عشق ميورزيد. او از طريق تلويزيون و مطالعاتي كه داشتند از شخصيت و انديشه امام آگاه گشتند. ديدگاه شهيد نسبت به انقلاب اسلامي بسيار عميق بود و عقيده داشت كه اين انقلاب در ايران يك تحول بزرگ و اساسي بوده است. ايشان به حقوق ديگران عليالخصوص مستمندان و بيچارگان بسيار اهميت ميداد و در همه جا از آن پاسداري و دفاع ميكرد.ايشان كه خدمت سربازياشان در تپههاي شرهاني و در خط مقدم ميگذرانيد سرانجام در خرداد ماه سال 1365 در همانجا در حالي كه هنوز لباس مقدس سربازي بر تنش بود به شهادت رسيد و به ديدار حق شتافت.
ادامه مطلب
سجاياي اخلاقي شهيد
شهيد در خانوادهاي روحاني و متدين به دنيا آمد. در دوران كودكي با تكاليف شرعي و ديني آشنا گرديد. وي چه در دوران تحصيل و چه در دوران جنگ شخصي فداكار بود. شهيد تحصيلاتش را تا اول نظري ادامه داد، سپس سنگر مدرسه را رها و به جبهه اعزام گرديد. و به مدت 14 ماه در جبهه ماند در اين مدت كه در جبهه بود از انجام هيچ كاري دريغ نميكرد در اكثر عملياتها، حضور فعال داشت. آنچنان گرم و صميمي بود كه هرگز از او رنجشي پيدا نميكرد باگامهائي استوار و قدمي راستين پا در عرصه شهادت نهاد و براي پيروزي انقلاب اسلامي با رهبري امام(ره) دست به همكاري مي زد.
وي شخصي شجاع و رشيد و جان بر كف به مانند تمامي شهيدان اسلام بود و در هر نقطه از جبهه كه پاي مي گذاشت اميد و پيروزي را به همراه خود و براي رزمندگان به ارمغان مي برد .
شهيد در زمان تحصيل فردي زرنگ و با هوش بود.تمامي همكلاسيهاي شهيد ، او را سر چشمه عشق مي دانند و از خاطرات اينچنين بر مي آيد كه در اذهان آنها شهيد نمونه يك انسان كامل بود. ايشان علاوه بر اينكه خود مرتب در جبهه حضور داشتند،دوستان خود را نيز در اين راه تشويق مي نمود.
شهيد در تاريخ 19/2/65 در جبهه جنوب دعوت معبود خويش را با خون خود پاسخ دادو اين جهان را به حال خودواگذاشت و به دياريار باشوق فراوان كوچ نمود.
عشق به جبهه
پدر شهيد ميگويد يادم ميآيد روزي شهيد به پيش من آمد و گفت: «پدر از شما درخواستي دارم.» به او گفتم بگو. گفت: «پدر جان اگر شما اجازه بدهيد ميخواهم به جبهه بروم تا بتوانم از ميهن خود دفاع كنم من به ايشان اجازه ندادم هرچه خواهش كرد من نگذاشتم ميخواستم بدانم كه او چقدر به جبهه علاقه دارد و ميخواستم مطمئن شوم كه واقعاً به جبهه علاقه دارد يا نه؟ موقعي كه فهميد من مخالفت ميكنم از خانه بيرون رفت و من هم بدون اينكه ايشان متوجه شوند به دنبال او راه افتادم ايشان به مسجد رفتند و شروع به گريهكردن نمودند كه من به پيش او رفتم و دست خود را روي شانه او گذاشتم به او گفتم حالا كه تو اين قدر به جبهه عشق ميورزي و دلت ميخواهد بروي من هم حرفي ندارم و ايشان خيلي خوشحال شدند.
شعر
(تهنيت)
بود عيد سعيد فطر اسلام
سلام و تهنيت بر خاص بر عام
سلامي دارم از راهي بسي دور
سلامي از غريبي گشته مهجور
سلامي از گلي بس ارغواني
كه پرپرگشته از باد خزاني
سلام از سرو بستاني شكسته
سلام از غنچه در خون نشسته
سلام از قلب پاك مهرباني
سلام از بك شهيد نوجواني
سلامي داز عروج خون پاكش
سلامي از روان تابناكش
سلامي از تحركهاي آن خون
سلام از ذره حكمتهاي آن خون
سلام از آن حيات جاودانه
كه دين باقي بود از وي نشانه
سلام از آن نشان آن سعادت
سلام از روح عرفان و شهادت
سلام از پيكر در خون طپيده
سلام از جسم در خاك آرميده
سلامم بر پدر آن سرور من
دوم بر مادر غم پرور من
سلامم بر برادرهاي زارم
سلام اي خواهران دل فكارم
سلام بر جمله خويش و تبارم
سلام اي دوستان با وقارم
خلاصه اين سلام خالصانه
كه ابلاغش نمودم صادقانه
ز عاشوري عزيز نوجوان است
كه اشكم در غمش هر دم روان است
به ياد آن همه شور صداقت
به ياد آن صفا با آن مودت
به ياد آن حيا آن خلق و رفتار
به ياد آن محبتهاي بسيار
فراموشت نخواهم كرد آسان
مگر آندم رسد جانم به قربان
سروده مرحوم حاج سيد محمد محمدي
21/3/65 ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب

مشاهده سایر تصاویر

مشاهده سایر اسناد

مشاهده سایر کتاب ها
در صورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید