از تبار رئیس علی » شهید حیدر نظامات نژاد

دانلود تصویر

نام حیدر

نام خانوادگی نظامات نژاد

نام پدر علی

تاربخ تولد 1344/06/02

محل تولد بوشهر - دشتستان

تاریخ شهادت

محل شهادت جزيره مجنون

مسئولیت رزمنده

نوع عضویت پاسدار

شغل

تحصیلات دوره راهنمايي

مدفن گلزار شهدای روستای خلیفه

جهت اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید.

زندگینامه

وصیت نامه

روشن تر از ستاره گذشت از خال من

جاويد الاثر حيدر نظامات نژاد در تاريخ دوم شهريور ماه سال هزار و سيصد و چهل و چهار در يك خانواده مذهبي و فقير در روستاي خليفه ، و در يك خانه ساده گلي كه ديده به جهان گشود . دوران كودكي خود را در همين خانه محقر و ساده در كنار خانواده اي بسيار خوب و مردمي كه همه آنان در نزد اهل محل خانواده اي شريف بودند بزرگ شد . پدر و مادر نامبرده با مشقت و رنج امرار معاش خود و خانواده را تأمين مي كردند . جاويد الاثر داراي دو خواهر , يكي از وي يزرگتر و ديگري كوچكتر بود . جاويدالاثر داراي يك برادر است كه از وي بزرگتر و فرزند ارشد خانواده است وي دوران كودكي را تا سن 6 سالگي پشت سر گذاشت و در 6 سالگي ، خانواده اش ايشان را به مدرسه اي كه در محل سكونت ايشان بود فرستادند . دوران ابتدايي را در روستاي خليفه تمام كرد . در دوران مدرسه , بچه هاي محل و همكلاسي هايش علاقه بسياري به ايشان داشتند . با همه مهربان بود .در سن 12 سالگي پدرش را از دست داد .بعد از دوران ابتدايي دوره راهنمائي را در شبانكاره با زجر و زحمت بسيار ، در سرما و گرما و زير باران و آفتاب داغ تابستان با مشكل اياب و ذهابي كه وجود داشت ، به اتمام رسانيد . چون خانواده ايشان از نظر مادي وضعيت خوبي نداشت ، قادر به ادامه تحصيل در بيرون از محل اقامت نبود . بنابراين مجبور به ترك تحصيل شد . در خانواده كنار برادر و ديگر اعضاي خانواده شروع به كار كرد . مدتي به همين منوال در زراعت و كار در روستا براي مردم ، امرار معاش مي نمود . انقلاب اسلامي كه به پيروزي رسيد بعد از تشكيل حكومت اسلامي و نهادهاي انقلابي وارد جهاد شده و تا مدتي در جهاد خدمت مي كرد . سپس وارد سپاه پاسداران شد و در سپاه استان بوشهر شروع به فعاليت نمود . بعد از گرفتن درجه در سپاه به بندر انزلي جهت آموزشهاي تخصصي لازم اعزام شد . در ايام خدمت در بندر انزلي يك بار براي ديدار با خانواده اش به مرخصي آمد و برگشت . در شرايط سخت جنگ زماني در سپاه بود علاقه زيادي به جبهه و انقلاب و اسلام داشت در تاريخ 18/11/1362 به جبهه اعزام و مستقيما به جزيره مجنون رفت . در

جبهه رزمنده اي فعال و عاشق امام حسين (ع) و عاشق رهبر خود امام خميني (ره) بود . در جبهه در پست مخابرات و بيسيم چي فعاليت مي نمود . در جزيره توسط نيروهاي بعثي به محاصره درآمد و آتش نبرد شدت گرفت . در عمليات خيبر واقع در جزيره مجنون بعد از بيست روز نيرد با كفار بعثي جاويدالاثر گرديد . ادامه مطلب

الذين آمنو و هاجرو و جاهدو في سبيل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجته و اولئك الفائزون

آنان كه گرزويدند و هجرت كردند و جهاد نمودند در راه خدا به مالهايشان و جان هايشان بزرگترند نزد خدا و آن گروه كاميارانند.

بنام خداوندي كه خالق و هدايت كننده هر موجودي است . همه از اويند و به سوي او باز مي گردند به نام او اين كه حيات و مماتم در دست اوست و اين توفيق بزرگ را عنايت فرمود تا در راه او جهاد كنم و جان ناقابلم را به راهش تقديم دارم . اكنون كه قلم در دست گرفته و وصيت نامه خود را بر روي كاغذ مي نگارم ، با قلبي مطمئن و اعتقادي محكم و اراده اي استوار از قيد و بندي جز پروردگارم دل كنده و عازم جبهه هاي نبر حق عليه باطل مي گردم تا دين بزرگي كه اسلام بر گردنم دارد عاشقانه ادا كنم . چه گواراست كه در اين راه جان را به جان آفرين تقديم نمايم . امروز همان عاشورايي هست كه همه آرزوي آن را مي كنند . كه اي كاش بودم و امام حسين را ياري مي كردم . بشتايبد به سوي كاروان حرم حسيني و ياري امام عزيز كه راه سعادت همين است . پيام شهيد غير از اين نمي تواند باشد . كه دست از اطاعت و رهبري بر نداريد تا انشاالله به واسطه اين اطاعت و شكر گزاري اين نعمت مورد لطف و عنايت پروردگار واقع شويد و پيروزي مان در گرو همين است . خدا را شكر مي كنم كه گفته هايم را با خون خود امضا’ نمايم و ثمره شيرين اين پيمان را بچشم و پس از يك عمر گناه و معصيت خداوند اين توفيق را عنايت فرمايد تا همه را با خون خود بشويم امت رشيد اسلام شما را به خون شهدا و به خون مطهر و پاك حضرت سيدالشهداء قسم مي دهم كه راه شهدا را پشت سر امام عزيزمان ادامه دهيد . در پايان از همه اعضاي خانواده خداحافظي مي نمايم و از مادرم حلاليت مي طلبم .

                                          والسلام علي من التبع الهدي

                                       حيدر نظامات نژاد

                                       26/4/65 ادامه مطلب

ادامه مطلب