نام حسن
نام خانوادگی دريا
نام پدر محمد
تاربخ تولد 1333/01/11
محل تولد بوشهر - دشتي
تاریخ شهادت 1367/05/11
محل شهادت منطقه جنوب
مسئولیت رزمنده
نوع عضویت بسيج
شغل -
تحصیلات دوره ابتدايي
مدفن شنبه

زندیگنامه شهید
شهيد گرانقدر حسن دريا فرزند محمد در سال 1333 در خانوادة مستضعف اما مذهبي و اهل علم در روستاي شنبه به دنيا آمد . چند روزي از زندگيش سپري نشده بود كه مادرش را از دست ميدهد و هرگز مهر مادري را نميبيند . در سن 5 سالگي پدرش را نيز از دست ميدهد . عموي بزرگوارش زائر محمد بردستاني كه يكي از روحانيون منطقه بود، عهدهدار سرپرستي وي گرديد .
با توجه به اينكه عمويش كلاس درس قرآن و احكام اسلامي داشت. ايشان نيز در اين كلاسها شركت مينمود . پس از اينكه دورة مكتب را به پايان رساند و تا حدودي رشد يافته بود و نياز به كسب علم بيشتر داشت، عمويش را نيز از دست ميدهد . در اين زمان بود كه روزگار سخت و پر از فراز و نشيب براي شهيد شروع شد و بار سنگين مسئوليت زندگي را بر دوش خويش احساس نمود و براي سرپرستي تنها خواهرش آستينها را براي تندرستي و فراهم كردن مايحتاج زندگي بالا ميزند و براي كاركردن راهي شهر بوشهر ميگردد . سالهاي زيادي با جمعي دوستان و هممحليهاي خود در شركت ساختماني مشغول كار شد و شغل بنايي را انتخاب كرد . با طلوع فجر انقلاب اسلامي و مبارزة ملت قهرمان ايران، شهيد با كارگران شركت براي از پادرآوردن رژيم پهلوي دست از كار ميكشند و به روستا برميگردند . پس از پيروزي انقلاب اسلامي و شروع جنگ تحميلي احساس مسئوليت كرده و با تعدادي از دوستانش، در سال 1360 جزء اولين گروه اعزامي از روستاي شنبه به ميادين جنوب بودند . پس از اعزام به جبهه و گذراندن يك دورة آموزشي فشرده به مدت 7 روز در پادگان شهيد بهشتي اهواز با همرزمانش به خط مقدم جبهه (منطقة دار خوئين و محمديه) رهسپار گشت . با فرمان تاريخي امام خميني(ره) در خصوص شكست حصر آبادان، در عمليات ثامنالائمه شركت نمود و پس از پيروزي رزمندگان اسلام در اين ناحيه به زادگاهش بازگشتند . شهيد نميتوانست درحالي كه كشور در آتش دشمن ميسوخت، با نشستن در كنار خانواده، خود را قانع سازد . به همين منظور براي دومين بار در سال 1362 به تنهايي عازم ميادين نبرد حق عليه باطل گرديد و در جبهة غرب به خدمت به اسلام مشغول شد . پس از گذشت يكماه سرانجام توسط دشمن از ناحية كمر و شكم مورد اصابت گلوله قرار گرفت و از همين ناحيه فلج شد . پس از مدتي در بيمارستان همين وضعيت را سپري نمود و معاينات پزشكي ثمر نداد و ناچار شد به روستا برگردد . با توجه به مشكلات بدني و جسمي اينقدر به مسجد و مراسمات مذهبي پايبند بود كه با هر وضعيتي خود را به اين اماكن ميرسانيد . ايشان در روستا هم كه بود دست از فعاليت و خدمت به مردم برنداشت و به خاطر حس اعتماد و احترام و محبوبيتي كه نزد مردم داشت او را به عنوان يكي از اعضاء شوراي اسلامي محل انتخاب نمودند . از خصوصيات بارز شهيد پشتكار و دليري وي بود . در خانه هم كه بود با اخلاق خويش خانواده را مجذوب خود ساخته بود .
هرگز از دردي كه داشت شكايت نميكرد تا اينكه در مورخه 11/5/67 در بيمارستان سعدي شيراز به خيل شهيدان پيوست .
شهيد دريا فردي متين و متواضع بود . با همه خوشبرخورد و مهربان بود . به نرمي و آرامش سخن ميگفت . هيچگاه نديدم و نشنيدم كه با لحني تند با كسي برخورد داشته باشد .
برخورد با اقوام و بستگان
چون شهيد از دوران كودكي پدر و مادرش را از دست داده بود و طعم سختيهاي زندگي را چشيده بود و دور از آغوش پدر و مادرش بزرگ شده بود وابستگي خاصي به پدربزرگ و عموهايش داشت . هميشه به آنها سرميزد و از احوال آنها خبر ميگرفت .
پايبندي به ارزشها
شهيد دريا چون در يك خانواده متدين و روحاني متولد شده بود به اعتقادات و باورهاي مذهبي و ملي احترام خاص ميگذاشت . در مراسمات مذهبي شركت فعال داشت . خصوصاً زماني كه جانباز بود و در ويلچر زندگي را ميگذراند خود را به مراسمات ايام محرم و صفر ميرساند .
ويژگيهاي خاص
پاكي ـ صداقت ـ مهر ـ سختكوشي در چهرهاش موج ميزد . هيچگاه از مشكلات زندگي نناليد و هميشه خدا را به ياد داشت و شكرگزار نعمتهايش بود .
عضو فعال شوراي اسلامي
به خاطر محبوبيت خاصي كه نزد مردم داشت و سختكوشي و پشتكاري كه از او سراغ داشتند، مردم او را به عنوان يكي از اعضاي شوراي اسلامي انتخاب كردند . چندسالي در اين سمت بدون چشمداشت مزد يا حقوقي به مردم روستايش صادقانه خدمت نمود.
رابطه با اعضاء خانواده
به فرزندانش عشق ميورزيد . به آنها علاقة خاصي داشت . با همسرش بسيار مهربان بود . تنها خواهرش را خيلي خيلي دوست ميداشت . و هميشه به ديدن او ميرفت اگر روزي فراميرسيد كه فرصت اينكار را پيدا نميكرد، خواهرش پيش او ميآمد و از احوالش باخبر ميشد .
دوران جانبازي
هيچگاه در دوران جانبازي از دردي كه داشت به كسي شكايتي نكرد . آنقدر دردش را تحمّل ميكرد كه درد از دست او به ستوه آمده بود . لحظهاي از فكر خدمت به مردم فاصله نگرفت هميشه دوست داشت تا جائي كه توان دارد در خدمت مردم باشد و براي مردم خدمت نمايد . ادامه مطلب
شهيد گرانقدر حسن دريا فرزند محمد در سال 1333 در خانوادة مستضعف اما مذهبي و اهل علم در روستاي شنبه به دنيا آمد . چند روزي از زندگيش سپري نشده بود كه مادرش را از دست ميدهد و هرگز مهر مادري را نميبيند . در سن 5 سالگي پدرش را نيز از دست ميدهد . عموي بزرگوارش زائر محمد بردستاني كه يكي از روحانيون منطقه بود، عهدهدار سرپرستي وي گرديد .
با توجه به اينكه عمويش كلاس درس قرآن و احكام اسلامي داشت. ايشان نيز در اين كلاسها شركت مينمود . پس از اينكه دورة مكتب را به پايان رساند و تا حدودي رشد يافته بود و نياز به كسب علم بيشتر داشت، عمويش را نيز از دست ميدهد . در اين زمان بود كه روزگار سخت و پر از فراز و نشيب براي شهيد شروع شد و بار سنگين مسئوليت زندگي را بر دوش خويش احساس نمود و براي سرپرستي تنها خواهرش آستينها را براي تندرستي و فراهم كردن مايحتاج زندگي بالا ميزند و براي كاركردن راهي شهر بوشهر ميگردد . سالهاي زيادي با جمعي دوستان و هممحليهاي خود در شركت ساختماني مشغول كار شد و شغل بنايي را انتخاب كرد . با طلوع فجر انقلاب اسلامي و مبارزة ملت قهرمان ايران، شهيد با كارگران شركت براي از پادرآوردن رژيم پهلوي دست از كار ميكشند و به روستا برميگردند . پس از پيروزي انقلاب اسلامي و شروع جنگ تحميلي احساس مسئوليت كرده و با تعدادي از دوستانش، در سال 1360 جزء اولين گروه اعزامي از روستاي شنبه به ميادين جنوب بودند . پس از اعزام به جبهه و گذراندن يك دورة آموزشي فشرده به مدت 7 روز در پادگان شهيد بهشتي اهواز با همرزمانش به خط مقدم جبهه (منطقة دار خوئين و محمديه) رهسپار گشت . با فرمان تاريخي امام خميني(ره) در خصوص شكست حصر آبادان، در عمليات ثامنالائمه شركت نمود و پس از پيروزي رزمندگان اسلام در اين ناحيه به زادگاهش بازگشتند . شهيد نميتوانست درحالي كه كشور در آتش دشمن ميسوخت، با نشستن در كنار خانواده، خود را قانع سازد . به همين منظور براي دومين بار در سال 1362 به تنهايي عازم ميادين نبرد حق عليه باطل گرديد و در جبهة غرب به خدمت به اسلام مشغول شد . پس از گذشت يكماه سرانجام توسط دشمن از ناحية كمر و شكم مورد اصابت گلوله قرار گرفت و از همين ناحيه فلج شد . پس از مدتي در بيمارستان همين وضعيت را سپري نمود و معاينات پزشكي ثمر نداد و ناچار شد به روستا برگردد . با توجه به مشكلات بدني و جسمي اينقدر به مسجد و مراسمات مذهبي پايبند بود كه با هر وضعيتي خود را به اين اماكن ميرسانيد . ايشان در روستا هم كه بود دست از فعاليت و خدمت به مردم برنداشت و به خاطر حس اعتماد و احترام و محبوبيتي كه نزد مردم داشت او را به عنوان يكي از اعضاء شوراي اسلامي محل انتخاب نمودند . از خصوصيات بارز شهيد پشتكار و دليري وي بود . در خانه هم كه بود با اخلاق خويش خانواده را مجذوب خود ساخته بود .
هرگز از دردي كه داشت شكايت نميكرد تا اينكه در مورخه 11/5/67 در بيمارستان سعدي شيراز به خيل شهيدان پيوست .
ويژگيهاي اخلاقي و رفتاري شهيد
شهيد دريا فردي متين و متواضع بود . با همه خوشبرخورد و مهربان بود . به نرمي و آرامش سخن ميگفت . هيچگاه نديدم و نشنيدم كه با لحني تند با كسي برخورد داشته باشد .
برخورد با اقوام و بستگان
چون شهيد از دوران كودكي پدر و مادرش را از دست داده بود و طعم سختيهاي زندگي را چشيده بود و دور از آغوش پدر و مادرش بزرگ شده بود وابستگي خاصي به پدربزرگ و عموهايش داشت . هميشه به آنها سرميزد و از احوال آنها خبر ميگرفت .
پايبندي به ارزشها
شهيد دريا چون در يك خانواده متدين و روحاني متولد شده بود به اعتقادات و باورهاي مذهبي و ملي احترام خاص ميگذاشت . در مراسمات مذهبي شركت فعال داشت . خصوصاً زماني كه جانباز بود و در ويلچر زندگي را ميگذراند خود را به مراسمات ايام محرم و صفر ميرساند .
ويژگيهاي خاص
پاكي ـ صداقت ـ مهر ـ سختكوشي در چهرهاش موج ميزد . هيچگاه از مشكلات زندگي نناليد و هميشه خدا را به ياد داشت و شكرگزار نعمتهايش بود .
عضو فعال شوراي اسلامي
به خاطر محبوبيت خاصي كه نزد مردم داشت و سختكوشي و پشتكاري كه از او سراغ داشتند، مردم او را به عنوان يكي از اعضاي شوراي اسلامي انتخاب كردند . چندسالي در اين سمت بدون چشمداشت مزد يا حقوقي به مردم روستايش صادقانه خدمت نمود.
رابطه با اعضاء خانواده
به فرزندانش عشق ميورزيد . به آنها علاقة خاصي داشت . با همسرش بسيار مهربان بود . تنها خواهرش را خيلي خيلي دوست ميداشت . و هميشه به ديدن او ميرفت اگر روزي فراميرسيد كه فرصت اينكار را پيدا نميكرد، خواهرش پيش او ميآمد و از احوالش باخبر ميشد .
دوران جانبازي
هيچگاه در دوران جانبازي از دردي كه داشت به كسي شكايتي نكرد . آنقدر دردش را تحمّل ميكرد كه درد از دست او به ستوه آمده بود . لحظهاي از فكر خدمت به مردم فاصله نگرفت هميشه دوست داشت تا جائي كه توان دارد در خدمت مردم باشد و براي مردم خدمت نمايد . ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب

مشاهده سایر تصاویر

مشاهده سایر تصاویر

مشاهده سایر اسناد

مشاهده سایر کتاب ها
در صورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید