دانشنامه
دایره المعارف شهدا
عملیات ها
چندرسانه ای
دو قرن مقاومت
پژوهش ها
مناطق راهیان نور 
فروشگاه
حمایت مالی
اخبارشهید ابراهیم تلیانی امامزاده
741
نام ابراهيم
نام خانوادگی تلياني امامزاده
نام پدر غلامحسين
تاریخ تولد 1341/06/03
محل تولد بوشهر - بوشهر
تاریخ شهادت 1360/09/09
محل شهادت بستان
مسئولیت تك تيرانداز
نوع عضویت پاسدار
شغل پاسدار
تحصیلات ديپلم
مدفن بوشهر
زندگینامه
وصیت نامه
بسم الله الرحمن الرحیم
" زندگینامه شهید ابراهیم تلیانی "
شهید ابراهیم تلیانی امامزاده ر سال 1341 متولد شدند وی در سال تحصیلات ابتدائی در منزل شخصی در محل را شروع ودر سال تحصیلی 53-52 در مدرسه راهنمایی شهید مفتح ( اردلان سابق ) که اکنون دبیرستان شهدای جوشن می باشد شروع به تحصیل نموده و درسال 56-55 در دبیرستان دکتر شریعتی مشغول به تحصیل شدند پس از دو سال اول دبیرستان سال سوم دبیرستان به دبیرستان طالقانی منتقل گردیدند . ایشان در رشته خدمات (اداری) و بازرگانی در سال 59-58 تحصیلات خود را با اخذ مدرک دیپلم به پایان رسانید. در خرداد ماه همان سال (59) به عضویت بسیج محل درآمدند که مسئولیت بسیج محل بعهده داشتند ایشان پس از گذراندن دوره فشرده یکهفته ای چریکی تصمیم به عضویت در سپاه پاسداران نمودند . لذا پس از یکماه امتحانات ورودی و آزمایشی از طرف سپاه پاسدران بعنوان عضو پذیرفته شد بلافاصله بخاطر اعتماد شدیدی که مسئول سپاه با ایشان داشتند بعنوان مسئول تعاون که کلیه دخل و خرج سپاه در آن زمان و محل برای رسیگی و رساندن حقوق به خانواده رزمندگان و شهید بعهده داشت انتخاب گردید. وی فردی امین و در تمام امورات زندگی بخصوص ق الناس امانتدار خوبی بود در طی مدت زمانی که در سپاه بودند بطور شبانه روز کار می کردند ایشان فقط صبح روز جمعه با مقداری انار جهت خوردن خانواده و خود برای ثواب به منزل می آمدند که دو یا سه ساعت بیشتر نمی شد سپس با خانواده به نماز جمعه رفت و از همان راه به سپاه می رفتند تا جمعه بعد که به خانه بیایند فقط بریا جلسات بسیج اگر لازم می شد به محل می آمدند یکماهی نگذاشته بود که برای اولین بار به جبهه اعزام گردید یکماهی در جبهه بودند که شهید بهشتی را به شهادت رساندند پس از سه ماه گذراندن در جبهه که ایشان ترکش خوردند تمام اعضای بدنش بخصوص سرش پراز ترکش بود ایشان به محض بردن به بیمارستان اهواز و به جبهه برگشته بودند اوایل ماه محرم همان سال به منزل برگشتند هیچکس از زخمی شدن ایشان غیر از همرزمانش نمی دانست . خواهر وبرادر بزرگترشان هم از طریق خانواده همرزمان باخبر شدند که از انها خواسته شده بود که به هیچکس حتی مادرش نگویند. پس از مدتی کوتاه ماه صفر همان سال برای بار دوم با توجه به مسئولیتی که داشت و مخالفت رئیس سپاه توانست آنها را راضی وبه جبهه اعزام گردد. شاید چند روزی نگذشته بود که حمله بستان شروع و ایشان با خوردن تیر به پیشانی و قلب مبارکش در تاریخ 9/9/60 به درجه رفیع شهادت نائل شدند . خداوند روحش را شاد وبا شهدای کربلا محشور گرداند.
والسلام
روانش شاد و راهش مستدام باد
ادامه مطلب
" زندگینامه شهید ابراهیم تلیانی "
شهید ابراهیم تلیانی امامزاده ر سال 1341 متولد شدند وی در سال تحصیلات ابتدائی در منزل شخصی در محل را شروع ودر سال تحصیلی 53-52 در مدرسه راهنمایی شهید مفتح ( اردلان سابق ) که اکنون دبیرستان شهدای جوشن می باشد شروع به تحصیل نموده و درسال 56-55 در دبیرستان دکتر شریعتی مشغول به تحصیل شدند پس از دو سال اول دبیرستان سال سوم دبیرستان به دبیرستان طالقانی منتقل گردیدند . ایشان در رشته خدمات (اداری) و بازرگانی در سال 59-58 تحصیلات خود را با اخذ مدرک دیپلم به پایان رسانید. در خرداد ماه همان سال (59) به عضویت بسیج محل درآمدند که مسئولیت بسیج محل بعهده داشتند ایشان پس از گذراندن دوره فشرده یکهفته ای چریکی تصمیم به عضویت در سپاه پاسداران نمودند . لذا پس از یکماه امتحانات ورودی و آزمایشی از طرف سپاه پاسدران بعنوان عضو پذیرفته شد بلافاصله بخاطر اعتماد شدیدی که مسئول سپاه با ایشان داشتند بعنوان مسئول تعاون که کلیه دخل و خرج سپاه در آن زمان و محل برای رسیگی و رساندن حقوق به خانواده رزمندگان و شهید بعهده داشت انتخاب گردید. وی فردی امین و در تمام امورات زندگی بخصوص ق الناس امانتدار خوبی بود در طی مدت زمانی که در سپاه بودند بطور شبانه روز کار می کردند ایشان فقط صبح روز جمعه با مقداری انار جهت خوردن خانواده و خود برای ثواب به منزل می آمدند که دو یا سه ساعت بیشتر نمی شد سپس با خانواده به نماز جمعه رفت و از همان راه به سپاه می رفتند تا جمعه بعد که به خانه بیایند فقط بریا جلسات بسیج اگر لازم می شد به محل می آمدند یکماهی نگذاشته بود که برای اولین بار به جبهه اعزام گردید یکماهی در جبهه بودند که شهید بهشتی را به شهادت رساندند پس از سه ماه گذراندن در جبهه که ایشان ترکش خوردند تمام اعضای بدنش بخصوص سرش پراز ترکش بود ایشان به محض بردن به بیمارستان اهواز و به جبهه برگشته بودند اوایل ماه محرم همان سال به منزل برگشتند هیچکس از زخمی شدن ایشان غیر از همرزمانش نمی دانست . خواهر وبرادر بزرگترشان هم از طریق خانواده همرزمان باخبر شدند که از انها خواسته شده بود که به هیچکس حتی مادرش نگویند. پس از مدتی کوتاه ماه صفر همان سال برای بار دوم با توجه به مسئولیتی که داشت و مخالفت رئیس سپاه توانست آنها را راضی وبه جبهه اعزام گردد. شاید چند روزی نگذشته بود که حمله بستان شروع و ایشان با خوردن تیر به پیشانی و قلب مبارکش در تاریخ 9/9/60 به درجه رفیع شهادت نائل شدند . خداوند روحش را شاد وبا شهدای کربلا محشور گرداند.
والسلام
روانش شاد و راهش مستدام باد
بسمه تعالی
" وصیت نامه شهید ابراهیم تلیانی "
بسم الله الرحمن الرحیم
از شهادت باکی نیست . اولیاء ما هم شهید شدند. ( امام خمینی )
پس از حمد خدای تبارک و تعالی وسلام به سرور آزاد مردان جهان حسین (ع) که دورد و رحمت خدا بر روح و قبر جد پاک او باد.
سلام ، بر مادر عزیزم ، سلام برآن مادری که بزرگ بود ولی من خوار وذلیل پنداشتمش. سلام بر آن مادری که احترامم کرد و من بی احترامیش کردم ، سلام بر آن مادری که رحمم کرد و نسبت به او خشونت ورزیدم ، سلام بر آن مادری که خداوند بزرگش پنداشت و دستور فرمود که اطاعتش کنم و آنقدر اهمیت به این کار داد که حتی رفتن به جبهه جهاد را بدون اجازه او مقدر نتوان شد آنکه رضایت او بدست آید و خشنودی او به خشنودی خدا توام گردد. جانم فدایت و دلم خاضع برایت وقلبم پر طپش مهر و دوستی ، مادر من نسبت به آن وجود بسیار بد کردم وبدرفتاری نمودم وهنوز دفتر بی ادبیم نسبت به آن مادر نگشودم که گناه از هزار افزون گشت ، آن صواب کم نیز با این گناه واژگون گشت مادر جان ، ای آنکه مرا پرورش دادی که روزی به ثمر برسم ، اکنون باغبان درخت به ثمر رسید و چه ثمری بالاتر از آنکه در رکاب امام حسین جهاد میکنم بشارت باد ترا که اکنون درخت تو ثم قرمز خود را که همان خون دادن در راه خداست به نمایش تاریخ خواهد گذاشت. مادر ای آنکه خدای بزرگ شانت قرار داد و بدان که پسرت آن ابراهیم قبلی نیست به اندازه کلوخی که به کوهی تبدیل گشته است. من خیلی تغییر کرده ام و از اعمال گذشته و شرمنده هستم ، مادر اگرمن گاهی تندی نسبت به تو کردم مرا ببخش و از گناهم در گذر تا خدا ازگناهم درگذر و مشمول رحمت خود سازد من از همه خانواده ام طلب بخشش میکنم اگر بی ادبی نسبت به آنها داده ام از خواهرم واز پدرم طلب بخشش میکنم اگر عفو مینمائید.
سلام بر پدرم پدر گاهی نافرمانیت کردم مرا ببخش اگر برگشتم که تلافی خواهم کرد واگر برنگشتم که فدای راه امام حسین ، من در وجود شما مادرم این را می بینم که اگر پشت به جنگ کنم و به آغوش تو برگردم تو مرا حرام کرده و مرا نمی بخشی و مانند زنان صدر اسلام میگوئی تا به یاری امام زمان نرفته ای و نجنگیده ترا حلال نخواهم کرد .
بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا
در دلم ترسد بماند آرزوی کربلا
تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
سلام تمام همسایه ها و تما برادران عضو انجمن اسلامی و برادرانی که در جماعت شرکت میکنند تمام کسانی که از تو سوال میکنند برسانید. ، سلام خاله ام مریم را بسیار برسان و اگر گاهی ناراحتش کرده ام مرا ببخشد توفیق همه مسلمین را در خدمت به اسلام از خدای تبارک و تعالی خواستارم .
والسلام
ابراهیم تلیانی
ادامه مطلب
" وصیت نامه شهید ابراهیم تلیانی "
بسم الله الرحمن الرحیم
از شهادت باکی نیست . اولیاء ما هم شهید شدند. ( امام خمینی )
پس از حمد خدای تبارک و تعالی وسلام به سرور آزاد مردان جهان حسین (ع) که دورد و رحمت خدا بر روح و قبر جد پاک او باد.
سلام ، بر مادر عزیزم ، سلام برآن مادری که بزرگ بود ولی من خوار وذلیل پنداشتمش. سلام بر آن مادری که احترامم کرد و من بی احترامیش کردم ، سلام بر آن مادری که رحمم کرد و نسبت به او خشونت ورزیدم ، سلام بر آن مادری که خداوند بزرگش پنداشت و دستور فرمود که اطاعتش کنم و آنقدر اهمیت به این کار داد که حتی رفتن به جبهه جهاد را بدون اجازه او مقدر نتوان شد آنکه رضایت او بدست آید و خشنودی او به خشنودی خدا توام گردد. جانم فدایت و دلم خاضع برایت وقلبم پر طپش مهر و دوستی ، مادر من نسبت به آن وجود بسیار بد کردم وبدرفتاری نمودم وهنوز دفتر بی ادبیم نسبت به آن مادر نگشودم که گناه از هزار افزون گشت ، آن صواب کم نیز با این گناه واژگون گشت مادر جان ، ای آنکه مرا پرورش دادی که روزی به ثمر برسم ، اکنون باغبان درخت به ثمر رسید و چه ثمری بالاتر از آنکه در رکاب امام حسین جهاد میکنم بشارت باد ترا که اکنون درخت تو ثم قرمز خود را که همان خون دادن در راه خداست به نمایش تاریخ خواهد گذاشت. مادر ای آنکه خدای بزرگ شانت قرار داد و بدان که پسرت آن ابراهیم قبلی نیست به اندازه کلوخی که به کوهی تبدیل گشته است. من خیلی تغییر کرده ام و از اعمال گذشته و شرمنده هستم ، مادر اگرمن گاهی تندی نسبت به تو کردم مرا ببخش و از گناهم در گذر تا خدا ازگناهم درگذر و مشمول رحمت خود سازد من از همه خانواده ام طلب بخشش میکنم اگر بی ادبی نسبت به آنها داده ام از خواهرم واز پدرم طلب بخشش میکنم اگر عفو مینمائید.
سلام بر پدرم پدر گاهی نافرمانیت کردم مرا ببخش اگر برگشتم که تلافی خواهم کرد واگر برنگشتم که فدای راه امام حسین ، من در وجود شما مادرم این را می بینم که اگر پشت به جنگ کنم و به آغوش تو برگردم تو مرا حرام کرده و مرا نمی بخشی و مانند زنان صدر اسلام میگوئی تا به یاری امام زمان نرفته ای و نجنگیده ترا حلال نخواهم کرد .
بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا
در دلم ترسد بماند آرزوی کربلا
تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
سلام تمام همسایه ها و تما برادران عضو انجمن اسلامی و برادرانی که در جماعت شرکت میکنند تمام کسانی که از تو سوال میکنند برسانید. ، سلام خاله ام مریم را بسیار برسان و اگر گاهی ناراحتش کرده ام مرا ببخشد توفیق همه مسلمین را در خدمت به اسلام از خدای تبارک و تعالی خواستارم .
والسلام
ابراهیم تلیانی
اطلاعات مزارمحل مزاربوشهر
تصویر مزار
موقعیت مکانی مزاردر صورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید
0 دیدگاه ها و دلنوشته ها