«به من نگاه كن اي برادر»

همزمان با عمليات مرصاد بود كه از روستاي كهنوج داوطلبانه به جبهه اعزام شد و در همين عمليات نيز شهيد شد.ايشان سرباز كميته انقلاب اسلامي كهنوج بود . تاريخ شهادتش 8/5/67 و محل شهادتش اسلام آباد بود.من آن موقع 17 يا 18 ساله بودم . قبل از اين كه به سربازي برود در بسيج فعاليت بسيار زيادي داشت.نادر هم تك تير انداز بود وهم  يك بي سيم چي شجاع و نترس . بار اول به خاطر اين كه سنش كم بوداو را اعزام نمي كردند. شناسنامه خود را بزرگتر كرده بود تا بتواند اعزام شود تاكلاس سوم راهنمايي درس خوانده بود . خيلي به جبهه علاقه داشت.توسط برادر سيد نصرالله حسيني از شهادت وي خبر دار شديم.برادر بزرگترم نيز با ايشان در جبهه بود.آنها با يكديگر در يك قايق بودند . نادر بي سيم چي بود و عباس هم فرمانده قايق. نامش در مدرسه شهيد باهنر جاوادنه گرديده است.در زمان انقلاب به علت كمي سن فعاليتي نداشت.عمويش خواب مي بيند كه پاي ايشان قطع شده است و اين خواب يكي از رؤياهاي صادقه اي بود كه آرزوي نادر را برآورده مي ساخت.

«تكرار خاطرات»

شب ها در مرقد شهدا نگهباني مي داد . اكثر مواقع تا پاسي از شب در آنجا بود .

صداي مادرش مي آيد كه با اصرار مي گويد: نرو  اما او مي گويد : من بايد بروم مملكت به من احتياج دارد.مدرسه را رها كرد ه و به علت  علاقه به جبهه به ياري دين خدا مي شتابد.به طور داوطلبانه به جبهه مي رود و بعد از اتمام سربازي در عمليات مرصاد به شهادت مي رسد.به من نگفتند كه پسرم شهيد شده است . خودم به برازجان آمدم و به منطقه نيروي انتظامي رفتم و در آن جا بود كه فهميدم پسرم شهيد شده است من نتوانستم آخرين بار پسرم را ببينم ولي افتخار مي كنم كه پسرم شهيد شده است.

 

«گل واژه هاي عشق» بسم رب الرحمن الرحيم

با درود فروان بر امام امت خميني بت شكن و درود و سلام بر مهدي موعود(عج).  من نادر عوضي فرزند عبدالله اهل صفي آباد چون به علت كمي سن مرا به جبهه نمي بردند لذا وقتي كه سنم به 16 سالگي رسيد به جبهه رفتم و به جنگ با مستكبران شتافتم و اگر در راه خدا كشته شدم بايد افتخار كنم كه در اين راه شهيد شده ام و آن هديه اي است كه خدا آن را نصيبم كرده است.مي دانم كه پدر و مادرم راضي مي شوند كه به جبهه بروم.پس وقتي كه پدر و مادر من و پدر و مادر ديگران راضي هستند ما بايد به اسلام خدمت كنيم و با آنهايي كه ضد اسلام هستند بجنگيم تا در آن دنيا پيش امامان و فاطمه الزهراء(س) رو سفيد باشيم. من از امت اسلامي ايران مي خو اهم كه پيرو  امام باشند و هميشه تابع فرمان امام امت باشند و هميشه اسلام را پاينده بدارند و سنگر شهيدان را خالي نگذارند . از پدر و مادرم مي خواهم كه براي من گريه و زاري نكنند.و افتخار كنند كه فرزندشان را در راه اسلام داده اند ،  اگر من شهيد شدم من را در گلزار شهداي هر كجا كه پدرم دوست دارد به خاك بسپاريد . ديگر شما را زحمت نمي دهم.

خدا نگهدار و السلام عليكم و رحمته الله و بركاته

نادر عوضي