زندیگنامه شهید
شهيد مختار سلطاني ده نويي 1/8/1345 در خانواده اي مذهبي و متدين در روستاي دور افتاده ده نو ديده به جهان گشود.دوران كودكي را همچون ديگر فرزندان روستا با عسرت و سختي پشت سر گذاشت و سپس وارد تنها مدرسه روستا شد.
به علت محروميت هاي دوران ستم شاهي و فراموشي وضعيت روستائيان در آن دوران،ادامه تحصيل براي او ممكن نبود و او نتوانست بيشتر از كلاس چهارم ابتدايي به تحصيل ادامه دهد و در همان دوران كودكي سنگيني بار زندگي فقيرانه را با همكاري پدر بر دوش خود احساس كرد.اما اين امر از او مردي كار كشته ساخته بود و از نوجواني قادر به پذيرش مسئوليت امرار معاش و حتي گرداندن چرخ زندگي روزمره كرده بود.بدين منظور او در شركت ساختماني بوشهر شروع به كار كرد ومدت چهار سال در آن جا مشغول بود تا بدين وسيله در تهيه مخارج منزل،پدر را ياري كند.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي و شروع جنگ تحميلي وارد بسيج روستاي ده نو شد و تا شروع خدمت سربازي در بسيج فعاليت داشت.پس از آن در سال 1364 جهت طي دوره آموزشي به كرمان سپس به جبهه ايلام اعزام شد.به دليل ايثار و از خودگذشتگي و ابراز رشادتهاي فراوان در واحد توپخانه از طرف فرماندهان به افتخار سرباز يكم تكاور نايل شد.هرجا مأموريتي حساس و موقعيتي خطرناك پيش مي آمد، وي در آن جا حاضر بود.در عمليات كربلاي 5 حضوري غرور آميز داشت و پس از آن براي مقابله با ضد انقلاب كه با دشمنان بعثي هم قسم شده بودند،به جبهه غرب اعزام شد.در آن جا بود كه وقتي خودروهاي ارتشي در حال جابجايي و تغيير موضع بودند،به كمين نيروهاي ضد انقلاب برخورد كردند و پس از مقاومتي دلاورانه،همراه با تني چند از هم رزمانش به ديدار معبود شتافت.پيكر پاكش پس از سيزده روز به آغوش وطن بازگشت و با شكوه فراوان بردوش مردم شهيد پرور برازجان و حومه تشييع و در گلزار شهداي برازجان«بهشت سجاد»به خاك سپرده شد.