مصاحبه با اعضاي خانواده شهيد خليل زيراهي

1. لطفاً بيوگرافي شهيد را بنويسيد .

ايشان در پانزدهم ارديبهشت سال 1349 ديده به جهان گشود

2. ايشان در چه مدارسي درس خوانده اند با ذكر اسامي مدارس و مدرك تحصيل ايشان را بنويسيد ؟

در دبستان شهيد منتظري پس در مدرسه راهنمايي 22 بهمن و نهايتاً سال اول متوسطه در دبيرستان طالقاني آبپخش .

3. در مورد فعاليتهاي اين شهيد بزرگوار و اخلاق و رفتار ايشان توضيح دهيد ؟

در امور زندگي هميار و مددكار دوستانش بود و از هيچ كمكي دريغ نمي كرد ـ متواضع و باوقار و در عينت حال بشاش بود .

1. چند تن از دوستان دوران مدرسه تا قبل و در حين اعزام به جبهه را نام ببريد ؟ علي تقي پور ـ محمد تقي پور ـ محمود بحريني


2. ايشان چند بار به جبهه اعزام شدند ؟ فقط يكبار


3. پدر و مادر در زمان اعزام شدن شهيد به جبهه چه احساسي داشتند ؟ هر پدر و مادري سعادت دنيا و آخرت را براي فرزندش طلب مي كند و با توجه به اين كه خود شهيد علاقمند به جبهه بودند پدر و مادر نيز چندان بر خلاف ميل ايشان نبودند اما هوشياري و دقت در كار را از او مي خواستند .


4. آيا از نحوه ي شهادت ايشان اطلاعي داريد ؟ توضيح دهيد . متأسفانه دوستان همراه وي به صراحت به ما چيزي راجع به شهادت او نگفتند فقط همگي خبر از زخمي شدن او مي دادند همين امر باعث گرديد كه ما مدتها و سالها ـــــ حضور ايشان در ميان خود بوديم تا اين كه بعد از گذشت چند سال يكي از اسرا همراه او در جبهه به ما خبر داد كه ديگر منتظر نباشيم .


5. لطفاً چند خاطره از اين شهيد بزرگوار ذكر كنيد ؟ يك بار در گودال هنوز در پشتباني وي بود ـ بار ديگر نيز در انبار آب افتاد كه در هر دو با لطف خداي بزرگ نجات يافت


6. تاريخ تولد ، فرزند چندم خانواده ـ تحصيلات ، خارات از شهيد ، مسافرتها و عكس ها و تصاوير دست نوشته ها ، نامه ها ، مدارك تحصيلي ، داشتن هنر يا استعداد در زمينه خاص ـ زمان اعزام به جبهه ، محل شهادت ، كتابهاي مطالعه شهيد ، لوازم و كتابهاي دوران تحصيل ، وسايل شخصي شهيد در جبهه .

شهيد خليل زيراهي متولد سال 1349 فرزند هفتم خانواده تا سال اول متوسطه ميزان سنوات تحصيلي وي است از شانزده سالگي طي يك دوره كوتاه مدت نظامي با بسيج روانه جبهه و هنگام باز پس گيري فاو توسط ارتش عراق مجروح پس از مفقود الاثر و در سال 76 پيكر او را در قطعه شهدا به خاك سپردند .

با توجه به اين كه نامبرده هنگام عمليات در منطقه تحت محاصره همه وسايلش همراه وي بوده است هيچ آثاري از وي به جا نمانده است .

7. حال شما وقتي خبر شهادت وي را به شما دادند چگونه بود ؟ با توجه با اينكه ما هميشه در طول مدت مفقود بودن وي بيشتر احتمال شهادت او را مي داديم زياد خبر شهادت ايشان غير منتظره نبود .


8. زمان ازدواج : ــــــــ


9. حال و هواي شهيد زماني كه به جبهه مي رفت ؟ با اشتياق كامل و رغبت تمام روانه جبهه شد .


10. آشنائي با شهدا براي جوانان چه ضرورتي دارد ؟

موجب مي شود كه آرمانهاي اساسي شهدا بدست فراموشي سپرده نشود .

11. براي ترويج فرهنگ شهادت در جامعه و آشنائي جوانان چه بايد كرد ؟ بايد حقايق را با آنها در ميان نهاد ـ در موقعيتهاي اجتماعي در رابطه با مراسم شهدا و غيره از آنها غفلت نشود .


12. به اين سئوالات چه پاسخي بايد داد ؟ بعد از شهدا چه كرده ايم ؟ در برابر قطرات خون ايشان كه سرمايه اصلي حيات آنها بود هيچ نكرده ايم .


13. چه انتظاري از مردم داريد ؟

ما خود جزء مردم هستيم فكر مي كنم مردم ما بحق تا آنجا كه توان داشته و دارند از مسئوليتهاي اصلي خود خوب پاسداري نموده اند لكن اين وظيفه ي مسئولين است كه انتظارات و مطالبات صحيح مردم راپاسخگو باشند .

14. فكر مي كنيد جامعه راه شهيد را ادامه مي دهد يا خير ؟ الگوهاي صحيحي كه مسئوليت دفاع و هدايت از خون شهدا را دارند بايد بنحوي عمل نمايند كه موجب دلسردي و نااميدي مردم نشوند و دراين صورت است كه راه شهيدان دوام مي يابد .

خاطره در مورد شهيد

يادي از شهيد خليل زيراهي

از زبان ( حسين باقري حقيقي )

خليل آقا يك روز به بنده گفتند ك هر وقت خواستي به جبهه بروي مراهم همراه خودت ببر و من چون خليل عزيز كوچك بود دلم نمي آمد كه به جبهه بيايد اين بود كه بي خبر از او به جبهه رفتم وقتي از جبهه برگشتم گفتند چند روز پيش خليل هم به جبهه رفته است و در همان موقع بود كه مدتي بعد كه در باز پس گيري فاو خليل هم به خيل شهدا پيوست . يادش گرامي و راهش پر رهرو .