دانشنامه
دایره المعارف شهدا
عملیات ها
چندرسانه ای
دو قرن مقاومت
پژوهش ها
مناطق راهیان نور 
فروشگاه
حمایت مالی
اخبارشهید عبدالرضا دهقانی
669
نام عبدالرضا
نام خانوادگی دهقاني
نام پدر عباس
تاریخ تولد 1349/01/06
محل تولد بوشهر - بوشهر
تاریخ شهادت 1365/10/04
محل شهادت آبادان
مسئولیت رزمنده
نوع عضویت بسيج
شغل -
تحصیلات دوره دبيرستان
مدفن دهكهنه
زندگینامه
وصیت نامه
خاطرات
زندیگنامه شهید
كوچه ها آكنده از نام شماست !
امام خميني ( ره ) هنگامي كه در سالهاي پيش ا ز انقلاب ، ا ز ايشان سؤال شد كه ، با تكيه بر چه نيرويي به دنبال تغيير رژيم و حفظ نظام آينده هستيد ؟ با قاطعيت گفت : كه سربازان من ، يا هنوز متولد نشده اند و يا متولد شده و در گهوا ره اند . بدون شك يكي از سربازان خميني كبير و جواناني كه انقلاب را به پيروزي رسانده و در طي 8 سال جنگ تحميلي ، اجازه جدايي ذره اي ا ز خاك پاك ايران زمين را به دشمن نداده اند ، در سال 1349 در خانواده اي متوسط در شهر شبانكاره ديده به جهان گشود . با توجه به ارادت خانواده ايشان به اهل بيت عصمت و طهارت خصوصاً امام هشتم شيعيان ، علي ابن موسي الرضا ، مانند همه برادران خود كه اسامي آنها از اين امام بزرگوار گرفته شده بود ، نامش را عبدالرضا گذاشتند كه به معني بنده خشنود خدا مي باشد . عبد الرضا دوران طفوليت خود را به بازيهاي كودكانه در ميان همسالان خود سپري كرد . ا ز همان ابتدا برجستگي ها و استعدادهاي خاصي را از خود نشان مي دادند . با ورود ايشان به دنياي درس و تحصيل ، در سال 1356 استعداد ذاتي او در ياد گيري دروس ، او را در بين همسالان خود ممتاز ساخته بود . در سالهاي پايان دوره ابتدايي بود كه ايشان فعاليتهاي ورزشي خود را با عضويت در باشگاه برق شبانكاره آغاز نمود و در مدت كوتاهي به يكي از محبوبترين ورزشكاران
منطقه تبديل شد . غيرت و مردانگي ايشان در ميان همسالان خود زبانزد خاص و عام بود . شهيد دهقاني دوره ابتدايي را در سال 1361 به پايان رساند و وا رد دوره راهنمايي گرديد. اين سالها مصادف با سالهاي اوج جنگ تحميلي در جبهه هاي حق عليه باطل بود و با درخواست رهبر شهيدان براي حضور نيروهاي جوان و بسيجي در جبهه ، ايشان تصميم خود را براي شركت در اين امر الهي گرفتند . ايشان با عضويت در بسيج به جبهه اعزام گرديد و به عضويت رزمندگان اسلام در آمد . در تاريخ 4/10/1365 بود كه به آرزوي ديرينه اش كه شهادت بود رسيد . بدن پاك و مطهرش در تاريخ 12/10/1365 در زادگاهش تشييع و در بهشت كاظم شهر شبانكاره به خاك سپرده شد .
ادامه مطلب
كوچه ها آكنده از نام شماست !
امام خميني ( ره ) هنگامي كه در سالهاي پيش ا ز انقلاب ، ا ز ايشان سؤال شد كه ، با تكيه بر چه نيرويي به دنبال تغيير رژيم و حفظ نظام آينده هستيد ؟ با قاطعيت گفت : كه سربازان من ، يا هنوز متولد نشده اند و يا متولد شده و در گهوا ره اند . بدون شك يكي از سربازان خميني كبير و جواناني كه انقلاب را به پيروزي رسانده و در طي 8 سال جنگ تحميلي ، اجازه جدايي ذره اي ا ز خاك پاك ايران زمين را به دشمن نداده اند ، در سال 1349 در خانواده اي متوسط در شهر شبانكاره ديده به جهان گشود . با توجه به ارادت خانواده ايشان به اهل بيت عصمت و طهارت خصوصاً امام هشتم شيعيان ، علي ابن موسي الرضا ، مانند همه برادران خود كه اسامي آنها از اين امام بزرگوار گرفته شده بود ، نامش را عبدالرضا گذاشتند كه به معني بنده خشنود خدا مي باشد . عبد الرضا دوران طفوليت خود را به بازيهاي كودكانه در ميان همسالان خود سپري كرد . ا ز همان ابتدا برجستگي ها و استعدادهاي خاصي را از خود نشان مي دادند . با ورود ايشان به دنياي درس و تحصيل ، در سال 1356 استعداد ذاتي او در ياد گيري دروس ، او را در بين همسالان خود ممتاز ساخته بود . در سالهاي پايان دوره ابتدايي بود كه ايشان فعاليتهاي ورزشي خود را با عضويت در باشگاه برق شبانكاره آغاز نمود و در مدت كوتاهي به يكي از محبوبترين ورزشكاران
منطقه تبديل شد . غيرت و مردانگي ايشان در ميان همسالان خود زبانزد خاص و عام بود . شهيد دهقاني دوره ابتدايي را در سال 1361 به پايان رساند و وا رد دوره راهنمايي گرديد. اين سالها مصادف با سالهاي اوج جنگ تحميلي در جبهه هاي حق عليه باطل بود و با درخواست رهبر شهيدان براي حضور نيروهاي جوان و بسيجي در جبهه ، ايشان تصميم خود را براي شركت در اين امر الهي گرفتند . ايشان با عضويت در بسيج به جبهه اعزام گرديد و به عضويت رزمندگان اسلام در آمد . در تاريخ 4/10/1365 بود كه به آرزوي ديرينه اش كه شهادت بود رسيد . بدن پاك و مطهرش در تاريخ 12/10/1365 در زادگاهش تشييع و در بهشت كاظم شهر شبانكاره به خاك سپرده شد .
وصيت نامه شهيد
و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون
به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و با سلام و درود به يگانه منجي عالم بشريت مهدي موعود ( عج ) و با سلام و درود به امام امت ، يگانه رهبر كبير انقلاب اسلامي ايران و مسلمين جهان و نائب بر حق امام زمان و با سلام و درود به شهيدان اســلام ا ز صد ر تا كنون مخصوصاً شهداي جنگ تحميلي و با سلام و درود به رزمندگان اسلام كه حافظان مرز و بوم كشور و نواميس مسلمين جهان در مقابل تجاوزگران بعثي كه ناجوانمردانه به كشور ما تجاوز كردند ، هستند با توجه به اين كه وظيفه هر شخص مسلماني است كه وصيت نامه اي بنويسد اين بنده حقير نيز لازم دانستم كه چند كلمه اي هر چند ناقابل بنويسم . من ا ز امت شهيد پرور مي خواهم كه خدا را هيچ وقت حتي يك لحظه فراموش نكنند و ديگر اينكه رهبر كبير انقلاب اسلامي را تنها نگذارند و مبادا كاري كنند كه منافقين دوباره رو بگيرند و دست به تجاوز گري در اين سرزمين اسلامي بزنند . و باعث شهادت انسانهايي همچون بهشتي ، رجايي ، باهنر و هزاران هزار تن ا ز برادران ديگر شوند . من از امت شهيد پرور مي خواهم كه جبهه ها را گرم نگه دا رند و اسلحه به زمين افتاده شهيدان را بردا رند و سنگر خالي آنها را خالي نگذا رند . من از دانش آموزان و همكلاسي هايم مي خواهم كه درسشان را بخوانند و سنگر مدرسه را گرم نگه دا رند زيرا اگر اين سنگرها خالي شود دشمن در بين شما رسوخ مي كند و باعث شكست اين انقلاب كه اميد مستضعفان جهان به اين انقلاب اسلامي است ، مي شود . چشم اميد مسلمين جهان به اين انقلاب و رهبر كبير انقلاب اسلامي است . من از امت شهيد پرور مي خواهم كه پشت جبهه ها را گرم نگه دا رند و كمكهاي خود را به جبهه ها بيشتر كنند . من از پدر و برادران و خواهران و تمام اقوام و دوستان ميخواهم كه مرا ببخشند و به بزرگوا ري خودشان مرا مورد عفو قرار دهند . ا ز پدر، برادرانم و خواهرانم مي خواهم كه عصر پنجشنبه ها بر سر قبر مادرم رفته و برسر قبر او فاتحه خوانده و اورا فراموش نكنند . من از پدرم مجدداً طلب بخشش مي نمايم و مي خواهم كه مرا كنار مادرم به خاك بسپارند . من ا ز برادران و خواهران و اقوام و دوستانم مي خواهم كه براي من گريه نكنند زيرا كه در راه امام حسين ( ع ) ، علي اكبر و علي اصغر خود را فدا كرده و خون ما كه رنگين تر ا ز خون برادران ديگر نيست مي خواهم كه براي من سياه نپوشند زيرا كه من خود اين راه را انتخاب كردم و در اين راه كشته شدم و خود ميدانستم كه كشته خواهم شد . من از پدرم و تمام برادران مي خواهم كه مرا ببخشند و وقتي كه مي خواهند مرا تدفين كنند چشمانم را باز كنند تا منافقين بدانند كه من اين راه را كور كورانه انتخاب نكرده ام و دهانم را باز كنيد تا به آنها بگويم كه عاقبت شما چيزي جز شكست نخواهد بود . دعا براي امام را فراموش نكنيد . رزمندگان را فراموش نكنيد و من مي خواهم كه بسيج مستضعفين را خالي نكنيد و سلاح شهيدان را به زمين نگذا ريد .
عبد الرضا دهقان
2/10/65
ادامه مطلب
و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون
به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و با سلام و درود به يگانه منجي عالم بشريت مهدي موعود ( عج ) و با سلام و درود به امام امت ، يگانه رهبر كبير انقلاب اسلامي ايران و مسلمين جهان و نائب بر حق امام زمان و با سلام و درود به شهيدان اســلام ا ز صد ر تا كنون مخصوصاً شهداي جنگ تحميلي و با سلام و درود به رزمندگان اسلام كه حافظان مرز و بوم كشور و نواميس مسلمين جهان در مقابل تجاوزگران بعثي كه ناجوانمردانه به كشور ما تجاوز كردند ، هستند با توجه به اين كه وظيفه هر شخص مسلماني است كه وصيت نامه اي بنويسد اين بنده حقير نيز لازم دانستم كه چند كلمه اي هر چند ناقابل بنويسم . من ا ز امت شهيد پرور مي خواهم كه خدا را هيچ وقت حتي يك لحظه فراموش نكنند و ديگر اينكه رهبر كبير انقلاب اسلامي را تنها نگذارند و مبادا كاري كنند كه منافقين دوباره رو بگيرند و دست به تجاوز گري در اين سرزمين اسلامي بزنند . و باعث شهادت انسانهايي همچون بهشتي ، رجايي ، باهنر و هزاران هزار تن ا ز برادران ديگر شوند . من از امت شهيد پرور مي خواهم كه جبهه ها را گرم نگه دا رند و اسلحه به زمين افتاده شهيدان را بردا رند و سنگر خالي آنها را خالي نگذا رند . من از دانش آموزان و همكلاسي هايم مي خواهم كه درسشان را بخوانند و سنگر مدرسه را گرم نگه دا رند زيرا اگر اين سنگرها خالي شود دشمن در بين شما رسوخ مي كند و باعث شكست اين انقلاب كه اميد مستضعفان جهان به اين انقلاب اسلامي است ، مي شود . چشم اميد مسلمين جهان به اين انقلاب و رهبر كبير انقلاب اسلامي است . من از امت شهيد پرور مي خواهم كه پشت جبهه ها را گرم نگه دا رند و كمكهاي خود را به جبهه ها بيشتر كنند . من از پدر و برادران و خواهران و تمام اقوام و دوستان ميخواهم كه مرا ببخشند و به بزرگوا ري خودشان مرا مورد عفو قرار دهند . ا ز پدر، برادرانم و خواهرانم مي خواهم كه عصر پنجشنبه ها بر سر قبر مادرم رفته و برسر قبر او فاتحه خوانده و اورا فراموش نكنند . من از پدرم مجدداً طلب بخشش مي نمايم و مي خواهم كه مرا كنار مادرم به خاك بسپارند . من ا ز برادران و خواهران و اقوام و دوستانم مي خواهم كه براي من گريه نكنند زيرا كه در راه امام حسين ( ع ) ، علي اكبر و علي اصغر خود را فدا كرده و خون ما كه رنگين تر ا ز خون برادران ديگر نيست مي خواهم كه براي من سياه نپوشند زيرا كه من خود اين راه را انتخاب كردم و در اين راه كشته شدم و خود ميدانستم كه كشته خواهم شد . من از پدرم و تمام برادران مي خواهم كه مرا ببخشند و وقتي كه مي خواهند مرا تدفين كنند چشمانم را باز كنند تا منافقين بدانند كه من اين راه را كور كورانه انتخاب نكرده ام و دهانم را باز كنيد تا به آنها بگويم كه عاقبت شما چيزي جز شكست نخواهد بود . دعا براي امام را فراموش نكنيد . رزمندگان را فراموش نكنيد و من مي خواهم كه بسيج مستضعفين را خالي نكنيد و سلاح شهيدان را به زمين نگذا ريد .
عبد الرضا دهقان
2/10/65
خصوصيات شهيد :
شهيد در كليه فعاليت هاي مهم عبادي و معنوي از جمله نماز شب و تلاوت قرآن و دعا و روزه گرفتن و شركت در مراسم هاي مذهبي و سوگوا ري شركت فعال داشت . در راهپيمايي هاي آغازين انقلاب و پس ا ز آن شركت داشت . وي در كلاسهاي قرآن شركت مي نمود و ا ز نظر درسي بسيار باهوش و ا ز دانش آموزان ممتاز محسوب مي شد . آرزوي او شهادت بود .
شعـر
به ياد همسفراني كه بي نشان بودند
فرشتگان مهاجر كه در جهان بودند
به ياد آن سر و جان دادگان ميدان دار
كه روز واقعه جانباز و جانفشان بودند
به ياد صدر نشينان مجلس ايثار
كه هر كدام علمدار صد يگان بودند
به ياد سرو قداني كه در حريم چمن
به لاله هاي دل آزرده پاسبان بودند
به ياد سينه زناني كه زير پرچم نور
به نعره سلسله جنبان كاروان بودند
به تير مشترياني كه نقد جان كردند
علي الصباح به بازار امتحان بودند
سراينده : ابراهيم اسلام پناه
ادامه مطلب
شهيد در كليه فعاليت هاي مهم عبادي و معنوي از جمله نماز شب و تلاوت قرآن و دعا و روزه گرفتن و شركت در مراسم هاي مذهبي و سوگوا ري شركت فعال داشت . در راهپيمايي هاي آغازين انقلاب و پس ا ز آن شركت داشت . وي در كلاسهاي قرآن شركت مي نمود و ا ز نظر درسي بسيار باهوش و ا ز دانش آموزان ممتاز محسوب مي شد . آرزوي او شهادت بود .
شعـر
به ياد همسفراني كه بي نشان بودند
فرشتگان مهاجر كه در جهان بودند
به ياد آن سر و جان دادگان ميدان دار
كه روز واقعه جانباز و جانفشان بودند
به ياد صدر نشينان مجلس ايثار
كه هر كدام علمدار صد يگان بودند
به ياد سرو قداني كه در حريم چمن
به لاله هاي دل آزرده پاسبان بودند
به ياد سينه زناني كه زير پرچم نور
به نعره سلسله جنبان كاروان بودند
به تير مشترياني كه نقد جان كردند
علي الصباح به بازار امتحان بودند
سراينده : ابراهيم اسلام پناه
اطلاعات مزارمحل مزاردهكهنه
تصویر مزار
موقعیت مکانی مزاردر صورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید
0 دیدگاه ها و دلنوشته ها