مشخصات شهید

X

"(ضروری)" indicates required fields

شهید اكبر حیدری

626
  • bale
  • eita
  • gap
  • soroush
  • telegram
  • whatsapp
نام اكبر
نام خانوادگی حيدري
نام پدر عباسقلي
تاریخ تولد 1348/10/11
محل تولد بوشهر - بوشهر
تاریخ شهادت 1367/01/29
محل شهادت فاو
مسئولیت بيسيم چي
نوع عضویت پاسداروظيفه
شغل -
تحصیلات سوم راهنمايي
مدفن جتوط
  • زندگینامه
  • وصیت نامه
  • مصاحبه
  • زندیگنامه شهید

    شهيد اكبر حيدريفرزند عباس در سال 1348 در يك خانواده مذهبي و بي بضاعت در روستاي جتوط چشم به جهان گشود و از همان اوان كودكي بانسقات و دشواريهاي گوناگون روبه رو شد . تحصيلات ابتدائي خود را در روستاي محل تولدش جتوط گذراند پس وارد دوره ي راهنمائي گرديد وي پس از اتمام سال دوم راهنمائي ترك تحصيل نموده و به كمك پدر دست پينه بسته خود شتافتند .

    شهيد حيدري كه از اعضاي فعال پايگاه مقاومت روستاي جتوط بود و همين امر باعث شد كه هشت ماه قبل از موعد خدمت وظيفه داوطلبانه و مشتاقانه لباس مقدس پاسداري وظيفه اي را بپوشد و عاشقانه و مخلصانه پست حساس اطلاعات خط مقدم را پذيرفت تا آنكه به ديدار خداي خويش شتافت و سرانجام در زادگاهش روستاي جتوط خاك سپرده شد .

    نام  ايشان را مادرشان انتخاب كردند . شهيد در دوره ي كودكي با توجه به علاقه وافري كه به پدر و مادر و خانواده ي خود داشت ، در بسياري از زمينه ها به پدر و مادر خود كمك مي كردند و بيشتر اوقات را همراه پدر خود مي گذراندند .

    ايشان در دوران تحصيل در مقطع ابتدائي بسيار دانش آموز فعال و مستعدي بودند و يكي از شاگردان نمونه بودند . شهيد وقتي وارد دوره ي راهنمائي شدند با مسائل جبهه و جنگ و انقلاب آشنائي بيشتري پيدا كردند و نسبت به درس و مدرسه كم علاقه تر شدند و بيشتر عاشق جبهه و انقلاب بودند . ايشان علاقه ي وافري به امام و سخنان ايشان داشتند و نوارها و پوسترها و اعلاميه هاي امام را پيدا مي كردند و با دقت گوش مي دادند و آنها را مي خواندند. شهيد در سال دوم راهنمائي مدرسه را ترك و به دعوت رهبر كبير انقلاب لبيك گفتند . ايشان به طور داوطلبانه به خدمت رفتند . ايشان مجرد بودند و تشكيل خانواده ندارند . شهيد قبل از رفتن به جبهه هميشه در پايگاه مقاومت حضور مستمر داشتند و در كارهاي مذهبي و مراسمات شركت فعالانه داشت . شهيد هميشه با توجه به اهميتي كه براي مسائل ديني قائل بودند در نماز جماعت در مسجد شركت مي كردند . ارتباط ايشان با همه ي اعضاي روستا خوب بود و با كسي مشكل نداشتند و با همه رفتاري خوب داشتند و همه را نصيحت به انجام كارهاي خير و نماز و روزه مي كردند و هميشه توصيه مي كرد كه امام را فراموش نكنيد . ايشان در زمينه كمك به خانواده از

    آنجا كه شغل پدر كشاورزي بود در انجام امور نخيلات بسيار همكاري مي كردند و هميشه يار و ياور پدرشان بودند .

    ايشان عاشق شهادت بودند و يكي از بزرگترين آرزوهاي ايشان بود كه به شهادت برسند و به ايم مقام بزرگ نائل شوند و تا آن جا كه بعد از تشييع پيكر شهيد استواريان وقتي به خانه آمدند دستها را به سوي آسمان بلند كردند و گفتند : اي خدا تا سالگرد اين شهيد من هم شهيد شده باشم . بالاخره ايشان در تاريخ 29/1/67 به علت اصابت تركش به پا و سر ايشان به درجه ي رفيع شعادت رسيدند و در تاريخ 7/2/67 در زادگاهش گلزار شهدا روستاي جتوط به خاك سپرده شدند .

    باعث افتخار ماست كه توانستيم خدمت كوچكي به اين وطن و امام (ره) كنيم و اميدواريم كه خدا را از ما راضي باشد ، فرزندان امانتهاي خدا هستند و هركسي به طريقي بسويش باز مي گردد و چه افتخاري بالاتر از اين كه به درجه ي رفيع شهادت برسي و خانواده شهيد باشي.
    ادامه مطلب
    وصيت نامه شهيد اكبر حيدري

    خدايا تو را شاهد و گواه مي گيرم كه اين راه را با آگاهي كامل انتخاب نمودم و با تمام وجودم شهادت را مي پذيرم و تنها آرزوي من شهادت در ره توست .

    خدايا تو را به خون پاك سرور شهيدان حسين بن علي قسم مي دهم كه مرا به آرزوي ديرينه ام كه همان شهادت است برسان .

    وصيت ديگرم به تمام خواهرانم اين است مه حجاب خود را رعايت كنيد و پشت جبهه را گرم نگه داريد و با تربيت فرزندان خود رزمندگان آينده اسلام را پرورش دهند .
    ادامه مطلب
    مصاحبه با اعضاي خانواده شهيد

    ويژه والدين شهيد اكبر حيدري . پدر شهيد عباس حيدري

    شرح زندگي شهيد

    الف) دوره بيش از تولد :

    نام شهيد براساس نام نويسي انتخا شد كه اسم اصغر انتخاب شده بود كه مادر شهيد نان اكبر را براي وي برگزيد .

    ب ) دوره كودكي :

    علاقه بسيار زيادي به پدر و مادر داشت . كمك بسيار زيادي به خانواده مي كرد و بيشتر اوقات همراه پدر مي گذارند .

    ج) دوره خردسالي        د) دوره نواجواني و جواني

    شهيد حداكثر سعي و تلاش خود را در زمينه تحصيل به عمل مي آورد و در سال دوم راهنمائي بود كه ترك تحصيل نمود و به شوق جبهه از مدرسه شهيد اسماعيل ترك تحصيل نمود و به عنوان وظيفه قبل از موعد مقرر به خدمت اعزام شد . از معلمين دوره ي راهنمايي وي دكتر عبدالعلي قاسمپور ـ مصيب بناري ـ عوض اسماعيلي و ديگر معلمين عزيز بوده اند . ايشان در كارهاي باغداري  به پدر در خارج از خانه كمك مي كرد و علاقه خاصي به رفت و آمد به خانه اقوام و خويشان داشت علاقه زيادي به ولايت فقيه و رهبري اسلام داشت و از شوق جبهه و حضور در جنگ  روحيات وي عوض شد و به درس و مدرسه علاقه كمتري نشان داد . در مراسمات مذهبي و حضور در مسجد و بسيج علاقه زيادي داشت در مورد علاقه شهيد به شهادت همين بس كه در روز تشييع جنازه شهيد استواريان بعد از اين كه به خانه برگشت روبه قبله ايشتاد دو دستهايش را بلند كرد و دعا كرد خدايا به حق خون شهيد استواريان مرا به آرزويم  كه شهادت است برسان .

    دوره سربازي

    1ـ آيا به خاطر داريد كه خدمت سربازي را در كجا گذارنيد و تاريخ شروع و پايان آن بفرمائيد . چه مدت از خدمت سربازي در جبهه بود ؟

    دوره آموزشي سربازي را در بوشهر گذرانيد پس به جبهه فاو اعزام شد و در سال 66 در يكي از ماههاي آبان يا آذر كه خدمت وي شروع و حدود دوماه در جبهه بود و علاقه زيادي به خدمت سربازي در جبهه داشت .

    در خصوص ازدواج شهيد مجرد بوده و ازدواج نكرده بودند .

    :::::::::::::::::::::::::::::::::‌                 ::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

    دفاع مقدس و شهادت

    الف) سوابق جبهه

    1ـ نظر شهيد در مورد جبهه و جنگ چه بوده است و چه توصيه هائي در اين مورد به شما و بستگان و ديگران مي كرد؟

    ـ شهيد با توجه به حس نوع دوستي و ميهن پرستي كه داشت به جبهه رفت و به ديگران توصيه مي كرد كه جبهه را فراموش نكنند .

    2ـ اولين بار در چه سني و چگونه به جبهه اعزام شدند ؟

    ـ در سن 16 سالگي بصورت داوطلب به خدمت سربازي رفت و قبل ازآن در زمان دفاع مقدس در بسيج و با پايگاه مقاومت همكاري داشته است .

    3ـ آيا در زمان حضور درجبهه براي شما نامه مي نواشت به چه مسائلي را مطرح مي كرد ؟ آيا نامه ها موجودند ؟ نزد چه كسي است ؟

    ـ در زمان جبهه براي ما نامه مي نوشت كه همه بيانگر اطاعت از رهبري و گرم نگه داشتن جبهه بود .

    ب) شهادت

    1ـ چگونه و توسط چه كسي از شهادت فرزندتان باخبر شديد ؟

    ـ شهادت ايشان توسط عمويش اسماعيل حيدري به ما اطلاع داده شد .

    2ـ شهادت ايشان چه تأثيري بر شما و اعضاي خانواده گذاشت و براي استقبال از شهيد چه كارهائي انجام داديد ؟

    ـ شهادت ايشان باعث شد ما خانواده را طوري ديگر يعني در عالم معنويت و احساس مسئوليت بيشتر در برابر انقلاب و دين اسلام نشان دهيم و براي استقبال از شهيد همه خويشاوندان و مردم محل همكاري و حضور گسترده را انجام دادند و در تشييع جنازه شركت داشتند .

    3ـ آيا شهيد تشييع جنازه شده چند روز بعد از شهادت تشييع گرديد ؟ تاريخ تشييع و محل دفن و نام گلزار را بيان نمائيد .

    ـ پس از چهار روز از شهادت در روستاي جتوط در گلزار شهداي اين روستا دفن گرديد .

    4ـ از اينكه خانواده معظم شهيد هستيد چه احساسي داريد ؟

    ـ از اينكه خانواده شهيد هستيم خوشحاليم و از بابت اين كه به آرمان شهدا توجه نمي شود نگران و ناخرسنديم .

    5ـ شما به عنوان پدر يا مادر شهيد چه پيامي ، سخني با مردم و مسئولين داريد ؟

    ـ ما به عنوان پدر و مادر شهيد از مسئولين انتظار داريم كه توجه به هدف و آرامان شهيدان داشته باشند و همچنين از مردم انتظار داريم كه توجه به هدف و آرمان شهيدان داشته باشند و همچنين از مردم انتظار داريم كه از اسلام و انقلاب و رهبري جدا نشوند .

    مصاحبه با اعضاي خانواده شهيد :

    ويژه خواهران شهيد اكبر حيدري

    ضمن معرفي خود خواهشمنديم به سئوالات ما پاسخ فرمائيد ؟

    ـ من خواهر شهيد اكبر حيدري هستم ، 4 سال اختلاف سني با شهيد دارم

    1. از محبوبيت شهيد در ميان اعضاي خانواده بگوئيد ؟


    ـ تا آن جا كه به ياد دارم يك جذابيت خاصي در بين اعضا خانواده داشتند و تا آن جا كه حتي مي توانم بگويم از همه خوش اخلاق تر بود هر وقت دور هم مي نشتيم اول ايشان باب سخن را باز مي كرد و همه را به حرف زدن و شوخي كردن وا مي داشت

    1. از حالات و روحيه ايشان در موقع رفتن به جبهه بگوئيد؟


    ـ ايشان در سن 17 سالگي به شهادت رسيدند و از نوجواني بسيار مذهبي بودند و تقريباً قبل از اين كه به جبهه بروند يك حالي ديگر شده بودند كه اين رفتارش را در رفتار كردنش با مادرم متوجه شدم .

    3ـ نحوه ي رفتار ايشان با شما  و ديگر اعضاء خانواده چگونه بود ؟

    چون كه پدر و مادرم واقعاً ايشان را دوست داشتند او هم علاقه ي خاصي به آنها و همه ديگر اعضاي خانواده داشت .

    4ـ ارتباطش با شما خواهر و برادرانش و همچنين ديگران چگونه بود ؟

    ـ چون كه خوش اخلاق بودند با همه خواهر و برادرها ارتباط خوبي داشتند خيلي دلسوز و خوش بودند و اگر كسي را مي ديدند كه يك كم ناراحتي دارد چه از نظر جسمي چه از نظر مالي چنان به فكر فرو مي رفت و دلسوزي مي كرد كه يكي مي خواست وباره خود او را دلداري بدهد .

    1. چه شفارشات و نصيحتهايي به شما مي كرد ؟


    ـ هميشه ما را نصيحت مي كرد كه به فكر خواهر و برادرهاي مستضعف و مسلمان باشيم و مي گفتند نماز و روزه را فراموش نكيد و از برادران مي خواست كه مسجد را ترك نكنيد .

    6.آيا دوست صميمي داشت رفتارشان با‌انها چگونه بود ؟ و در مورد انتخاب دوست چه توصيه هايي مي كرد ؟

    ـ با دو دوست صميمي بود ولي رفتارش با همه خوب بود و هميشه توصيه مي كرد دوست را اول خوب بشناسيد و بعد با آن رابطه برقرار كنيد و اهل مذهب باشد

    1. در صورت رعايت حقوق ديگران ( حق الناس ) چگونه عمل مي كرد ؟


    ـ اگر به اندازه يك جو از مال كسي در خانه ما بود اگر هم نداشتيم

    1. انس و علاقه شهيد به قرآن كريم و ذكر خدا ( دعا ، راز و نياز و … ) چگونه بود ؟


    ـ هميشه در مدرسه قرآن صبحگاهي توسط ايشان تلاوت مي شد و علاقه بخصوص به نماز و روزه و قرآن داشت .

    1. در مورد نقش و جايگاه نمازهاي جماعت و جمعه چه اعتقادي داشت و چگونه عمل مي كرد ؟


    ـ نماز جماعت چون در روستاي ما برگزار نمي شد يادم نمي آيد ولي همه روزه براي خواندن نماز يا حتي مراسمها به مسجد مي رفت .

    1. نسبت به انجام فرايض ديني مثل نماز و روزه و .. چگونه بود ؟


    ـ همان طور كه گفتم علاقه زيادي به انجام فرابض ديني داشتند و هميشه قرآن را با صوت تلاوت مي كرد .

    1. در خصوص ارادت و معرفت و اظهار محبت شهيد به اهل بيت ( ع ) و توسل به ائمه طاهرين ( ع ) توضيح دهيد ؟

    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    اطلاعات مزار
    محل مزارجتوط
    تصویر مزار
    موقعیت مکانی مزار
    در صورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید

    فایل ها را به اینجا بکشید
    Max. file size: 64 MB, Max. files: 10.
      your comments
      guest
      0 دیدگاه ها و دلنوشته ها
      بازخورد (Feedback) های اینلاین
      مشاهده همه دلنوشته ها
      0
      ما را از دلنوشته های خود محروم نکنید ...x