دانشنامه
دایره المعارف شهدا
عملیات ها
چندرسانه ای
دو قرن مقاومت
پژوهش ها
مناطق راهیان نور 
فروشگاه
حمایت مالی
اخبارشهید حیدر باصولی
410
نام حيدر
نام خانوادگی باصولي
نام پدر عبدالحسين
تاریخ تولد 1347/09/06
محل تولد بوشهر - بوشهر
تاریخ شهادت 1361/01/02
محل شهادت چاههاي ابوذر
مسئولیت رزمنده
نوع عضویت سربازدريايي ارتش
شغل -
تحصیلات دوره راهنمايي
مدفن دهقايد
زندگینامه
مصاحبه
خاطرات
زندیگنامه شهید
«الذي خلق الموت و الحياه ليبلوكم ايكم احسن عملاً» «قرآن كريم»
اوست كه مرگ و زندگي را آفريد تا بيازمايد شما را كه در صحنه پيكار حق و باطل،كدامين از شما نيكوكارتر است.
ما را هميشه از گلگون كفنان ، اين نويد بوده است كه تاريخ سراسر افتخار و خون بار شيعه را بايد با خون سرخ زنده نگه داشت.و اين ستاره هاي درخشان آسمان انقلاب اسلامي و رقم زنان صفحات زرين تاريخ كه پيمان وفاداري خود را با خون مهر و امضاء نموده و به نور پيوسته اند و در همه اعصار نامشان و يادشان و راهشان زنده و جاويد خواهد ماند و اين بار شهيد حاضر شهيدي است كه با اين عقيده به ابديت پيوست.
شهيد حيدر باصولي فرزند عبدالحسين در سال1346در روستاي دهقايد ديده به جهان گشود.در خانواده اي مذهبي پرورش يافت و در دامان مادري رنج ديده و پدري زحمت كشيده ، رشد يافت. در سن 6 سالگي قدم به مدرسه گذاشت. دوره ابتدائي را در دبستان شهيد بهشتي دهقايد با موفقيت گذراند و بعد از آن در مدرسه راهنمايي شهيد منتظري دهقايد مشغول به تحصيل گرديد ، ولي پس از دو سال تحصيل به علت فقر مالي خانواده ، ناچار به ترك تحصيل شد.وي از همان دوران كودكي ، سختي و رنج را لمس كرد و با مشكلات خو گرفت.لذا براي رفع مشكلات مادي خانواده در كوره آجرپزي به كارگري مشغول و از اين طريق ، پدرش را در تأمين معاش خانواده ياري مي نمود.او فردي رئوف و مهربان بود و اخلاق پسنديده اي داشت.
شهيد حيدر باصولي به خاطر علاقه به اسلام و امام و دفاع از جمهوري اسلامي در سال1360پس از گذراندن دوره آموزشي در پادگان امام حسين(ع) شيراز ، مدت 3 ماه در جبهه هاي سر پل زهاب و غرب با متجاوزان بعثي مبارزه نمود.وي در سال1363 ازدواج نمود كه حاصل آن ازدواج در هنگام شهادت يك دختر دوساله و يك پسر سه ماهه بود كه دوران رشد و بالندگي خود را سپري مي كنند .شهيد باصولي فردي ورزش كار و ورزش دوست بود و با دوستان و خانواده و با داشتن روحيه ورزشي قوي ، ورزشكاري،خوش اخلاق و مهربان بود. شهيد حيدر باصولي در تاريخ18/5/65 به خدمت مقدس سربازي اعزام شد و پس از گذراندن دوره آموزشي در پادگان سيرجان ، به پايگاه نيروي دريايي بوشهر منتقل گرديد.
شهيد حيدر باصولي طي چند مأموريت دريايي در خليج فارس و چاه هاي نفت نوروز و بهرگان و ابوذر و آب هاي نيلگون خليج فارس شجاعانه با مزدوران بعثي كافر مبارزه كرد،تا اين كه سرانجام پس از8 ماه خدمت سربازي در تاريخ2/1/66 در حين پاسداري از چاه هاي نفت ابوذر(اردشير سابق) با چند تن از هم رزمانش هدف موشك هواپيماهاي متجاوز كفار بعثي قرار گرفت و مظلومانه به درجه رفيع شهادت نائل گرديد و به لقاء معبود خويش شتافت.
تمام زندگي
پيامي كه بايد بر چهره خورشيد نوشته شود . به شهيد باصولي و روح پر فتوح آن شهيد نظاره كن ! تا دريابي كه چگونه قطره مي تواند به خورشيد خيره شود و ذره ذره والا گردد پس بيا تو هم اي دوست !
لحظه اي چون خورشيد شو ، خيره شو به يك خورشيد ، ذره ذره والا شو. آري بايد گريخت،گريزي از پاورقي به متن،تا كي مي توان هجرت مرغان مهاجر را ديد.تا كي مي توان به خون غلتيدن لاله ها را ديد و در خواب ماند. تا كي مي توان به خوردن و خفتن و مردن تن داد . بي آن كه بويي از بودن و شدن برد و راستي كه خون شهيد درس بازگشت به خويشتن مي دهد و به من و تو اعتقاد و جهاد در راه آن را مي آموزد.چرا كه حسين(ع) چنين گفت:«زندگي تشخيص هدف و تلاش در راه رسيدن به آن است.»
ادامه مطلب
«الذي خلق الموت و الحياه ليبلوكم ايكم احسن عملاً» «قرآن كريم»
اوست كه مرگ و زندگي را آفريد تا بيازمايد شما را كه در صحنه پيكار حق و باطل،كدامين از شما نيكوكارتر است.
ما را هميشه از گلگون كفنان ، اين نويد بوده است كه تاريخ سراسر افتخار و خون بار شيعه را بايد با خون سرخ زنده نگه داشت.و اين ستاره هاي درخشان آسمان انقلاب اسلامي و رقم زنان صفحات زرين تاريخ كه پيمان وفاداري خود را با خون مهر و امضاء نموده و به نور پيوسته اند و در همه اعصار نامشان و يادشان و راهشان زنده و جاويد خواهد ماند و اين بار شهيد حاضر شهيدي است كه با اين عقيده به ابديت پيوست.
شهيد حيدر باصولي فرزند عبدالحسين در سال1346در روستاي دهقايد ديده به جهان گشود.در خانواده اي مذهبي پرورش يافت و در دامان مادري رنج ديده و پدري زحمت كشيده ، رشد يافت. در سن 6 سالگي قدم به مدرسه گذاشت. دوره ابتدائي را در دبستان شهيد بهشتي دهقايد با موفقيت گذراند و بعد از آن در مدرسه راهنمايي شهيد منتظري دهقايد مشغول به تحصيل گرديد ، ولي پس از دو سال تحصيل به علت فقر مالي خانواده ، ناچار به ترك تحصيل شد.وي از همان دوران كودكي ، سختي و رنج را لمس كرد و با مشكلات خو گرفت.لذا براي رفع مشكلات مادي خانواده در كوره آجرپزي به كارگري مشغول و از اين طريق ، پدرش را در تأمين معاش خانواده ياري مي نمود.او فردي رئوف و مهربان بود و اخلاق پسنديده اي داشت.
شهيد حيدر باصولي به خاطر علاقه به اسلام و امام و دفاع از جمهوري اسلامي در سال1360پس از گذراندن دوره آموزشي در پادگان امام حسين(ع) شيراز ، مدت 3 ماه در جبهه هاي سر پل زهاب و غرب با متجاوزان بعثي مبارزه نمود.وي در سال1363 ازدواج نمود كه حاصل آن ازدواج در هنگام شهادت يك دختر دوساله و يك پسر سه ماهه بود كه دوران رشد و بالندگي خود را سپري مي كنند .شهيد باصولي فردي ورزش كار و ورزش دوست بود و با دوستان و خانواده و با داشتن روحيه ورزشي قوي ، ورزشكاري،خوش اخلاق و مهربان بود. شهيد حيدر باصولي در تاريخ18/5/65 به خدمت مقدس سربازي اعزام شد و پس از گذراندن دوره آموزشي در پادگان سيرجان ، به پايگاه نيروي دريايي بوشهر منتقل گرديد.
شهيد حيدر باصولي طي چند مأموريت دريايي در خليج فارس و چاه هاي نفت نوروز و بهرگان و ابوذر و آب هاي نيلگون خليج فارس شجاعانه با مزدوران بعثي كافر مبارزه كرد،تا اين كه سرانجام پس از8 ماه خدمت سربازي در تاريخ2/1/66 در حين پاسداري از چاه هاي نفت ابوذر(اردشير سابق) با چند تن از هم رزمانش هدف موشك هواپيماهاي متجاوز كفار بعثي قرار گرفت و مظلومانه به درجه رفيع شهادت نائل گرديد و به لقاء معبود خويش شتافت.
تمام زندگي
پيامي كه بايد بر چهره خورشيد نوشته شود . به شهيد باصولي و روح پر فتوح آن شهيد نظاره كن ! تا دريابي كه چگونه قطره مي تواند به خورشيد خيره شود و ذره ذره والا گردد پس بيا تو هم اي دوست !
لحظه اي چون خورشيد شو ، خيره شو به يك خورشيد ، ذره ذره والا شو. آري بايد گريخت،گريزي از پاورقي به متن،تا كي مي توان هجرت مرغان مهاجر را ديد.تا كي مي توان به خون غلتيدن لاله ها را ديد و در خواب ماند. تا كي مي توان به خوردن و خفتن و مردن تن داد . بي آن كه بويي از بودن و شدن برد و راستي كه خون شهيد درس بازگشت به خويشتن مي دهد و به من و تو اعتقاد و جهاد در راه آن را مي آموزد.چرا كه حسين(ع) چنين گفت:«زندگي تشخيص هدف و تلاش در راه رسيدن به آن است.»
شرح زندگي شهيد از زبان پدرش:
من و مادرش دوست داشتيم كه نام اهل بيت(ع)و يا القاب آنها را براي فرزندانمان انتخاب كنيم و اين بود كه من و مادرش توافق كرديم كه لقب حضرت علي(ع) حيدر كرار را براي او انتخاب كنيم.هميشه دوست داشتم كه ايشان اهل علم و مكتب و دوستداران اهل بيت(ع)باشند.از اين رو در سن5 الي6 سالگي ايشان را نزد مرحوم كربلايي احمد جهت آموزش قرآن به مكتب فرستاديم او هميشه براي نماز و شركت در مراسم عزاداري به مسجد محل مي رفت.
رفتار و اخلاق شهيد:
شهيد باصولي با همه مردم خوش رفتار و خوش رو بود و به آن ها كمك مي كرد. ايشان بسيار خوش اخلاق و متواضع بود و شرم و حياي بسيار داشت و رابطه اش با ديگران صادقانه و وفادارانه و عاطفي بود و با ديگران احساس محبت و صميميت مي كرد و در گفتار و رفتارش حيله و مكر نبود.شهيد در زندگي فردي قانع بود و با كمترين امكانات رفاهي به زندگي خود ادامه مي داد و حاضر نبود حق ديگران را ضايع كند.شهيد با دوستانش بسيار صميمي و مهربان بود،ذاتاً جواني خونگرم و دوستدار ورزش و حضور در جمع دوستان بود . وي به ورزش فوتبال علاقه زيادي داشت.و در تمام كارهايش جدي و كوشا بود.شهيد جديت زيادي در انجام مأموريت هاي خود داشت.از شناختي عميق برخوردار بود و از همين روست كه مردانه جنگيد و از پذيرش هيچ مأموريتي سرباز نزد. تا اين كه به مقصود نهايي خويش كه همان شهادت در راه خدا بود نائل گرديد.
ادامه مطلب
من و مادرش دوست داشتيم كه نام اهل بيت(ع)و يا القاب آنها را براي فرزندانمان انتخاب كنيم و اين بود كه من و مادرش توافق كرديم كه لقب حضرت علي(ع) حيدر كرار را براي او انتخاب كنيم.هميشه دوست داشتم كه ايشان اهل علم و مكتب و دوستداران اهل بيت(ع)باشند.از اين رو در سن5 الي6 سالگي ايشان را نزد مرحوم كربلايي احمد جهت آموزش قرآن به مكتب فرستاديم او هميشه براي نماز و شركت در مراسم عزاداري به مسجد محل مي رفت.
رفتار و اخلاق شهيد:
شهيد باصولي با همه مردم خوش رفتار و خوش رو بود و به آن ها كمك مي كرد. ايشان بسيار خوش اخلاق و متواضع بود و شرم و حياي بسيار داشت و رابطه اش با ديگران صادقانه و وفادارانه و عاطفي بود و با ديگران احساس محبت و صميميت مي كرد و در گفتار و رفتارش حيله و مكر نبود.شهيد در زندگي فردي قانع بود و با كمترين امكانات رفاهي به زندگي خود ادامه مي داد و حاضر نبود حق ديگران را ضايع كند.شهيد با دوستانش بسيار صميمي و مهربان بود،ذاتاً جواني خونگرم و دوستدار ورزش و حضور در جمع دوستان بود . وي به ورزش فوتبال علاقه زيادي داشت.و در تمام كارهايش جدي و كوشا بود.شهيد جديت زيادي در انجام مأموريت هاي خود داشت.از شناختي عميق برخوردار بود و از همين روست كه مردانه جنگيد و از پذيرش هيچ مأموريتي سرباز نزد. تا اين كه به مقصود نهايي خويش كه همان شهادت در راه خدا بود نائل گرديد.
خاطره اي از شهيد از زبان پدرش:
وي هميشه مأموريت هايش را به نحو احسن انجام مي داد.چندين بار براي حفاظت سكوهاي نفتي به مأموريت رفته بود.وقتي براي پنجمين بار عازم مأموريت شد ، صبح زود دور هم نشسته بوديم ، رو به مادرش كرد و گفت:«مادر جان ! جاي ما خيلي حساس و خطرناك است و حتي چندين روز پيش فرمانده در آن جا به شهادت رسيد.مادر ! اين آخرين سفر من است مي دانم باز نخواهم گشت»با گفتن اين سخن ، همسر و خانواده از ايشان خواستند از رفتن خودداري كند،ولي او در جواب گفت:«مگر خون من از دامادمان(شهيد ضنجر سيم)و پسر عمه ام(شهيد صادقي فرد)و ديگر شهيدان اسلام رنگين تر است» اين جا بود كه خلوص و پاكي شهيد برايم روشن شد و دانستم با شهادت فاصله چنداني ندارد.
ادامه مطلب
وي هميشه مأموريت هايش را به نحو احسن انجام مي داد.چندين بار براي حفاظت سكوهاي نفتي به مأموريت رفته بود.وقتي براي پنجمين بار عازم مأموريت شد ، صبح زود دور هم نشسته بوديم ، رو به مادرش كرد و گفت:«مادر جان ! جاي ما خيلي حساس و خطرناك است و حتي چندين روز پيش فرمانده در آن جا به شهادت رسيد.مادر ! اين آخرين سفر من است مي دانم باز نخواهم گشت»با گفتن اين سخن ، همسر و خانواده از ايشان خواستند از رفتن خودداري كند،ولي او در جواب گفت:«مگر خون من از دامادمان(شهيد ضنجر سيم)و پسر عمه ام(شهيد صادقي فرد)و ديگر شهيدان اسلام رنگين تر است» اين جا بود كه خلوص و پاكي شهيد برايم روشن شد و دانستم با شهادت فاصله چنداني ندارد.
اطلاعات مزارمحل مزاردهقايد
تصویر مزار
موقعیت مکانی مزاردر صورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید
0 دیدگاه ها و دلنوشته ها