مشخصات شهید

X

"(ضروری)" indicates required fields

شهید كرامت الله باقری

745
  • bale
  • eita
  • gap
  • soroush
  • telegram
  • whatsapp
نام كرامت الله
نام خانوادگی باقري
نام پدر رضا
تاریخ تولد 1348/09/06
محل تولد بوشهر - بوشهر
تاریخ شهادت 1372/06/19
محل شهادت تنب بزرگ
مسئولیت رزمنده
نوع عضویت بسيج
شغل -
تحصیلات سوم راهنمايي
مدفن قلعه سفيد
  • زندگینامه
  • خاطرات
  • زندیگنامه شهید

    در سال1348در خانواده اي كه فضاي آن را ياد خداوند بزرگ پر كرده بود،از پدري دلسوز به نام  و مادري به نام در روستاي محروم سرقنات فرزندي متولد شد كه او را كرامت نام گذاشتند.كرامت هم چون ديگر فرزندان روستا با فقر و تنگ دستي هم بازي بود و با مهرباني و عاطفه هم خانه.

    در سال1354 در سن6 سالگي به مدرسه رفت اما زير فشار تهيدستي و محروميت پس از سه سال تحصيل دست كشيد و در امرار معاش خانواده را همراهي كرد و تن به كارهاي سخت و طاقت فرسايي همچون كشاورزي و... داد.

    پيروزي انقلاب اسلامي و وزش نسيم رحمت آن در اقصي نقاط ميهن اسلامي نويد رهايي و آزادي از نامراديهاي روزگار بود و او كه شيفته و دل باخته رهبر فرزانه انقلاب اسلامي حضرت امام خميني(ره)بود به فرمان او براي دفاع از كيان مملكت اسلامي در سال1360 در حالي كه دوازده سال بيشتر نداشت وارد پايگاه مقاومت شهيد باهنر شد.او با تمام وجود به خدمت در نهاد مقدس بسيج عشق مي ورزيد و در آن جا احساس آرامش وصف ناپذيري مي كرد .

    عرصه مردانگي:

    در دوران نوجواني مانند مردي كار كشته كار با ماشين هاي سنگين مثل بولدوزر و لودر را فرا گرفت. درسال1365 در سن17 سالگي با مراجعه به جهاد سازندگي شهرستان دشتستان داوطلب اعزام به جبهه نبرد حق عليه باطل شد و پس از طي دوره كوتاهي آموزش عازم جبهه شد. سرزمينهاي تفتيده جنوب هرگز رشادت هاي آن دلاور را هنگام احداث خاكريز در زير آتش سهمگين دشمن فراموش نخواهد كرد.او آن چنان شجاعانه در زير باران گلوله و موشك،بولدزر را هدايت مي كرد كه هم رزمانش انگشت تحير به دندان گرفتند و حتي در يك مورد با رشادت تمام يك دستگاه بولدوزر را از زير آتش دشمن به پشت جبهه منتقل كرد و از انهدام آن جلوگيري كرد و مفتخر به دريافت مدال افتخار گرديد.اما تن مجروح و خسته او كه پس از7ماه در جبهه بود راهي بيمارستان شد و پس از مدت كوتاهي بستري بودن به منزل برگشت.

     

    رزمي ديگر:

    روح متلاطم او كه ميل عالم ملكوت كرده بود در قفس تن نمي گنجيد چه رسد به حصار تنگ دنيا و منزل.از آن رو بار ديگر از سوي بسيج مستضعفان راهي ديار اول شد تا در جبهه اي ديگر حماسه آفريني كند.در اين اعزام نيز به مدت 7 ماه در جبهه هاي نبرد نور عليه ظلمت حضور داشت .

    سرباز بسيجي:

    در سال1367 آن گاه كه عده اي از مرفهان بي درد يا مصلحت انديشان كم مايه خود و خانواده خود را از شركت در صحنه هاي دفاع ار نظام مقدس جمهوري اسلامي به دور نگه داشته بودند او داوطلبانه خود را براي انجام خدمت مقدس سربازي معرفي كرد و از سوي يگان مربوط به نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي- تيپ 55 هوابرد شيراز اعزام شد و دوران سربازي را در دشوارترين مناطق مرزي يعني كردستان به پايان رسانيد. درسال 1368 وقتي كه از خدمت مقدس سربازي ترخيص شد جنگ فروكش كرده بود و حسرت پيوستن به ياران رفته بردل كرامت مانده بود .

     

    شهيد سازندگي:

    پايان ظاهري جنگ،آغاز عرصه اي ديگر براي آنان بود كه دل در گرو سازندگي ، بالندگي و ترقي ميهن اسلامي داشتند.دوران سازندگي شروع شد. او نيز با ورود به اين عرصه ادامه دهنده راه شهيدان به حق پيوسته شد.

    در سال1370به پيشنهاد و راهنمايي والدين اقدام به تشكيل خانواده نمود و سپس براي تدوام حضور در عرصه سازندگي وارد تيپ مهندسي خندق شد و اولين پروژه يعني خط سوم بوشهر را با موفقيت همراهي نمودو پس از پايان اين مأموريت عازم مأموريتي ديگر شد.

    استكبار جهاني چشم طمع به مرزهاي آبي ايران اسلامي دوخته بود و ياران پاك باخته خميني و سربازان سرافراز ولايت با استحكام مواضع در مقابل او قد برافراشـتند.اين بار او عازم آبهاي نيلگون خليج فارس و جزيره استراتژيك تنب بزرگ شد تا با شركت در پروژه اي ديگر دشمنان ميهن اسـلامي را نااميد كند. او در اين راه با جهاد خسـتگي ناپذير و اهداي جان پاك خود در حادثه اي كه يقـيناً تقدير الهي بود در حالي كه تنها دخترش در سن6ماهگي بود در مورخه 19/6/1372 به ياران شهيدش پيوست.

     
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
     

    پدر از نگاه دختر:

    اكنون در سال1383 او11 ساله است . تنها ماندگار پدر،6 ماهه بود كه پدرش به عرش رفت.هرچند از گرمي آغوش پدر محروم شد اما در چشمانش دريايي از صلابت و استقامت موج مي زند و هرگز در كودكي نشاني از اندوه در نگاهش نيست.به خوبي ميداند كه پدرش زنده است و او را از دست نداده اسـت.از او مي گويد . همانگونه كه بوده . گويا اين مدت را همه روزه بااو به سر برده است.

    « عاشق اهل بيت عصمت و طهارت(ع)بود و هميشه در مجالس عزاداري و روضه خواني شركت مي كرد . مي گويند نماز اول وقت و به جماعت را هرگز فراموش نمي كرد . مادرم مي گويد او خيلي خوش برخورد بود و در همه كارها خدا را مدنظر داشت.هر چند من شش ماهه بودم كه پدرم به شهادت رسـيد اما به خوبي احساس مي كنم كه هم چون ديگر شهيدان سرافراز انقلاب اسلامي تا پاي جان براي حفظ و استقلال و آزادي ميهنمان استوار ماند.من هرگز احساس تنهايي نمي كنم زيرا در تمامي مراحل زندگي حضور او را در كنار خود مان             احساس مي كنم. »

    از نگاه ياران:

    يكي از هم رزمان شهيد كه در سال هاي1366-1365 با ايشان در جبهه بوده اند از آن روزهاي خدايي مي گويد و به ياد لحظه هاي با هم بودن دفتر خاطرات را ورق مي زند. او مي گويد:

    از زماني كه با شهيد باقري به جبهه اعزام شديم رفتار او به گونه اي وصف ناشدني تغيير كرده بود.هميشه تبسمي بر لب داشت و در برخورد با همرزمان بسيار خوشرو و خوش رفتار شده بود.اما شب هاي جمعه با نماز شب و گريه هاي دائم او كه از خداوند طلب مغفرت و شهادت مي كرد حال و هوايي ديگر به ما دست مي داد . توصيه مي كرد كه هيچ گاه خداوند را فراموش نكنيد و هميشه در اطاعت او باشيد . همواره مي گفت در هنگام نوشيدن آب به ياد لب هاي تشنه امام حسين(ع) باشيد.

    در نبرد دلير و بي باك بود و در زير آتش سهمگين دشمن به احدث يا بازسازي خاك ريزهايي كه از بين رفته بودند مي پرداخت.در مراحل بحراني عمليات علاوه بر اين كه خود راننده چيره دست بولدزر بود بنا به صلاح ديد فرماندهان آر پي جي به دست مي گرفت و به جنگ تانك هاي دشمن مي رفت.

     

    شهيد سبز پوش:

    پدر شهيد باقري مي گويد:بارها فرزندم كرامت به خوابم آمده است.يك بار به خانه آمده بود و هرچه به او گفتم بفرما بنشين گفت نه پدر عجله دارم و بايد برگردم چون مهمان دارم.

    يك بار ديگر او را در زير درختي سبز ديدم كه لباسي سبز پوشيده بود و به بستگان سفارش كرد كه شما هم لباس سبز بپوشيد.
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    اطلاعات مزار
    محل مزارقلعه سفيد
    وضعیت پیکرمشخص
    تصویر مزار
    موقعیت مکانی مزار
    در صورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید

    فایل ها را به اینجا بکشید
    Max. file size: 64 MB, Max. files: 10.
      your comments
      guest
      0 دیدگاه ها و دلنوشته ها
      بازخورد (Feedback) های اینلاین
      مشاهده همه دلنوشته ها
      0
      ما را از دلنوشته های خود محروم نکنید ...x