مشخصات شهید

X

"(ضروری)" indicates required fields

شهید احمد بحرانی تلقاتلی

718
  • bale
  • eita
  • gap
  • soroush
  • telegram
  • whatsapp
نام احمد
نام خانوادگی بحراني تلقاتلي
نام پدر حسن
تاریخ تولد 1346/01/02
محل تولد بوشهر - بوشهر
تاریخ شهادت 1366/01/15
محل شهادت شلمچه
مسئولیت رزمنده
نوع عضویت سربازكميته
شغل -
تحصیلات دوره راهنمايي
مدفن وحدتيه
  • زندگینامه
  • مصاحبه
  • زندیگنامه شهید

    « احمد »  ، اولين فرزند خانواده ي « حسن بحراني تلقاتلي »  است كه در دوم فروردين ماه سال چهل و شش هجري خورشيدي ، پس از مهاجرت خانواده از « تلقاتل » در وحدتيه ( بي براء ) متولد شد . وي در دامان مادري  پاك و محجوب و پدري سخت كوش و تلاشگر پرورش يافت .

    پس از رشد و بالندگي و گذراندن دوران طفوليت به مكتب خانه رفت و جزء سي ام قرآن را فرا گرفت ،  پايه هاي مقطع تحصيلي ابتدايي را با علاقه و جديت به پايان رسانيد . تحصيلات راهنمايي را نيز تا سال دوم ادامه داد و در كنار تحصيل ، همدوش پدر در تأمين معاش خانواده همت گماشت .

    تلاش وي جهت يادگيري كارهاي فني مثمر ثمر بود چرا كه توانست با ، هوش و استعدادي كه در اين گونه مهارتها داشت رشته هاي تعمير كاري موتورهاي بنزيني ، سيم پيچي و … را بياموزد .

    اخلاق خوش ، منش انسان دوستانه ، همسايه داري و بي ريايي از خصوصيات بارز وي بود . با تشكيل بسيج مستضعفين در محل ، به عضويت آن در آمد و فعالانه مشغول خدمت شد و دوستان خود را به فعاليت در آن ترغيب و تشويق مي كرد .

    سال شصت و چهار به خدمت مقدس نظام وظيفه ي عمومي فراخوانده شد و به عنوان وظيفه ي كميته ، به جبهه ي نبرد با دشمن متجاوز عازم گرديد . وي ، همان سال با خانم « مريم بحراني » ، پيمان و پيوند زناشويي بست . « در خانواده ، با همسرخويش با مهرباني رفتار مي كرد و به ايشان تأكيد داشت كه مهمان نوازي را هيچ گاه فراموش نكند ؛ چرا كه عقيده داشت رونق و صفاي خانواده زن مهمان نواز است ، هميشه به وي مي گفت كه در تمام امور به خداوند توكل و تكيه كند چون تنها خداست كه حلال مشكلات است . »

    »  مادر از خوابي كه از دهه ي پنجاه شمسي ديده بود ، مي گويد : « اوايل دهه ي پنجاه بود . شبي در عالم خواب ديدم كه سيدي نوراني و جليل القدر بر اسبي سوار بود و پرچمي در دست به سمت قبله مي تاخت . پشت سرش ، آتشي هولناك ، شعله ور بود . چون منزل ما و منزل مرحوم حاج سيد موسي شجاع ، كنار هم بود، صبح زود نزد حاج آقا رفتم و خواب را برايش نقل كردم . ايشان فرمودند : « امام خواهد آمد و جنگي سخت در خواهد گرفت و هر دوي ما از آن سرانجام در تاريخ پانزدهم فروردين ماه سال شصت و شش بي نصيب نخواهيم بود ! »

    سرانجام احمد بر اثر اصابت تركش در جبهه ي شلمچه به ديار دوست سفر كرد و به خيل شهداي خميني پيوست و تعبير خواب آن سيد بزرگوار به وقوع پيوست .
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    مادرش مي گويد : « هنگامي كه پيكر مطهر فرزندم تشييع شد و مي خواستند او را دفن كنند بر سر مزارش رفتم تا با او آخرين وداع را داشته باشم . حاج سيد موسي مرا صدا كرد و گفت:يادت هست كه چه خوابي ديده بودي امروز همان روز است . »

    خانم جمعه پور بيان مي دارد : « هر دو پسرم  در جبهه بودند . يك هفته قبل از شهادت فرزندم احمد ، شبي در عالم خواب ديدم كه محمد علي ، گم شده است . بسيار ناراحت بودم و گريه زاري مي كردم . تصميم گرفتم دنبالش بگردم . بدون آن كه بدانم چه مقصدي دارم به راه افتادم . آن قدر با پاي برهنه رفتم كه پاهايم تاول زد . بلبلي بر كتفم جا خوش كرد و نشست .به فضاي وسيعي رسيدم . ميني بوس بدون سرنشيني آنجا پارك شده بود . سوار شدم كه حركت كنم ولي پشيمان شدم .

    باز با همان پاي برهنه پياده ، راهي شدم . خيلي خسته بودم . به غاري رسيدم . گفتم «الله اكبر»،كجا دارم مي روم ؟ خدايا كمكم كن پيش رويم نوري تشييع كرد . به سوي نور حركت كردم . به آخر غار كه رسيدم ، سيدي بزرگوار ديدم كه روبه قبله داشت . از او پرسيدم اينجا كجاست ؟ گفت : نمي داني كجا آمده اي ؟ اينجا كربلاست  »  .

    باور كردني نبود . چه افتخاري . گفتم ، ولي من لياقت و شايستگي ندارم . سيد جواب داد : « چرا . تو با پاي برهنه از راهي دور آمده اي و شايسته ي زيارتي . بلبلي كه روي دوشم نشسته بود پرواز كرد و رفت . گفتم ، چرا اين پرنده پرواز كرد ؟ آقا فرمود : « جاي خودش را پيدا كرد و رفت . » خود شهيد احمد بحراني در خواب ديده بود كه امام خميني به او فرموده بود : « بلند شو ، چرا در خانه خوابيده اي ؟ به سوي جبهه بشتاب . » در همان خواب ديده بود كه به جبهه رفته و با رشادت دو تانك دشمن را منهدم كرده ولي تانك سوم او را از پشت به شهادت رسانده است . احمد اين خواب را براي مادر خود نقل كرد و او تأكيد نمود كه براي همسرش  بازگو نكند . يك هفته بعد به درجه ي رفيع شهادت نايل شد .

    كربلاي پنج و ياد از احمد بحرانيم

    در دل دشمن نشانده تير پيكان ياد باد
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    اطلاعات مزار
    محل مزاروحدتيه
    وضعیت پیکرمشخص
    تصویر مزار
    موقعیت مکانی مزار
    در صورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید

    فایل ها را به اینجا بکشید
    Max. file size: 64 MB, Max. files: 10.
      your comments
      guest
      0 دیدگاه ها و دلنوشته ها
      بازخورد (Feedback) های اینلاین
      مشاهده همه دلنوشته ها
      0
      ما را از دلنوشته های خود محروم نکنید ...x