در سال 1345 در روستای محروم و دور افتاده بنه در خانواده اي كه با توكل بر خدا و اعتقاد به عظمت او روزگار مي گذراندند نوزادي چشم به بي كرانه هستي گشود. پدر و مادرش او را محمدرضا نام گذاشتند. تا 9سالگي و كلاس سوم دبستان را در زادگاهش گذراند و پس از آن همراه خانواده به روستاي قلعه سفيد مهاجرت كردو دوران تحصيلات ابتدايي خود را در آن جا به سر برد. او براي ادامه تحصيل در دوره راهنمايي مجبور بود به دالكي برودزيرا در قلعه سفيد يك دبستان بيشتر وجود نداشت و ادامه تحصيل بالاتر از مقطع ابتدايي ممكن نبود.به همين دليل او مي بايست هر روز مسافت بين روستاي قلعه سفيد تا دالكي را با پاي پياده برای حضور در مدرسه طي مي كرد .

با ورود او به سال سوم راهنمايي قيام الهي ملت دلاور ايران اسلامي به پيروزي رسيد و خون شهداي انقلاب اسلامي به بار نشست. حدود يك سال بعد با شروع جنگ تحميلي روح او هواي پرواز به جبهه هاي نبرد حق عليه باطل كرد.

 

بسيجي عاشق:

سال 1360 وارد ارتش بيست ميلوني شد و در مركز بسيج دالكي ثبت نام نمود و در14اسفند همان سال براي اولين بار در حالي كه پانزده سال بيشتر نداشت عازم جبهه هاي نبرد نور عليه ظلمت شد و يك دوره سه ماهه را در جبهه هاي جنوب به سر برد.پس از بازگشت از جبهه او كه از فضاي ملكوتي جبهه و آن دانشگاه انسان سازي بازگشته بود،هم چون عاشقي سر گشته آرام و قرار نداشت و مرغ روحش عزم پرواز كرده بود.تمامي شبانه روز را در بسيج مي گذراند و با اخلاق نيكو و برخورد متين و رفتار آرام خود هركسي را مجذوب خود مي كرد . يكي از صفات بارز او كه در خاطرها مانده است ارتباط صميمانه با اقوام و خويشان و دوستان بود.او هرگز صله رحم را فراموش نمي كرد.هرگاه مي شنيد كسي از آشنايان در بستر بيماري افتاده است به عيادت او مي رفت و هم چون فردي كامل و جا افتاده به او دلداري مي داد.

 

پايگاه پرواز:

پس از بازگشت از اولين اعزام به روستاي قلعه سفيد مراجعت نموده وبه همراه تعدادي از ياران انقلابي اش در آن روستا اقدام به تأسيس پايگاه مقاومت بسيج در آن محل نمودند كه خود شهيد  يكي از فعال ترين اعضاي آن بود.تا اين كه عشق به پرواز او را براي دومين بار به عرصه هاي نبرد كشانيدو در حالي كه ماه مبارك رمضان فضاي مملكت اسلامي را ملكوتي كرده بود در روز بيست و دوم آن ماه مبارك مصادف با62/04/13 در بين رزمندگان غيور اسلام حضور پيدا كرد و42 روز بعد در تاريخ27/5/62 در عمليات غرور آفرين والفجر2در منطقه جنگي پيرانشهر شركت كرد و پس از رشادت و سلحشوري فراوان در همان تاريخ روح پاكش از قفس خاك به سوي افلاك پرواز كرد.