بسم الله الرحمن الرحیم

 

زندگینامه شهید  ماشاءالله رمضانی

 

وی در سال 1337 در یک خانواده طبقه سه در استان بوشهر بدنیا آمد در سن هشت ساگلی از نعمت پدر محروم گردید . دوران تحصیلات خود را در مدارس فردوس باقری و دبیرستان سعادت گذرانید و با اخذ دیپلم از هنرستان حرفه ای نائل آمد زندگی او به دو قسمت تقسیم می شود. دوران قبل از انقلاب آنگاه که ندای هل من ناصل امام امت در فضای ایران طنین انداز گشت به ندای امام پاسخ داد وبه صف عاشقان اله پیوست و فعالانه در تظاهرات شرکت می نمودند تا انجا که رژیم ساواک پهلوی همیشه در صدد آن بود که فرصتی یابد و او را دستگیر نماید اما هراس به دل راه نداد و با شرکت در پائین آوردن مجسمه آن خائن جوابی دندان شکن به آنها داد اما بعداز انقلاب جهت حراست از انقلاب در محدوه شهر به گرههای گشتی ملحق گردید پس از آن به جمع آموزگاران چند پیشه در آمد و فعالانه در شهرستان اهرم و روستای اطراف خدمت نمود. اعلام دولت مبنی بر بازگشت معافیان سال 37 به خدمت سربازی رفت پس از گذراندن دوره اموزشی داوطلبانه عازم جبهه در محلهای میمک و کورموش گردید . پس از پایان خدمت به استخدام استانداری در آمد اما او عاشق بود . عاشق الله عاشق حقیقت و شیفته آزادی احیاء اسلام عزیز . او معشوق خود را در جبهه ها میجست . دیگر بار عازم جبهه حق علیه باطل گردید با اینکه بار دوم بر اثر موج انفجار از ناحیه با آسیب دیده هنوز جراحات وارده التیام نیافت که به عنوان داوطلب در صف عضو بسیج به ملاقات معبود شتافت عاقبت در روز 1/5/62  ندای حق را لبیک گفت و با ایثار خون خود درخت انقلاب اسلامی را بارور ساخت . افراد خانواده را درباره رعایت دستورات اسلام به خصوص حجاب سفارشات لازم مینمود . مراسم سینه  زنی اغلب شبها در خانه ترتیب میداد وعقیده داشت که تا پیروزی را در آغوش نگیرد به تشکیل خانوداده تن در ندهد او در آخرین شب که مساله وضعیت پیش آمد بر این سه جمله تاکید فراوان نمود. نیت : خدمت در راه الله . هدف شهادت ، مقصد کربلا.

 

روهش شاد و راهش پر رهرو باد