مشخصات شهید

X

"(ضروری)" indicates required fields

شهید فتح الله درودگاهی

884
  • bale
  • eita
  • gap
  • soroush
  • telegram
  • whatsapp
نام فتح الله
نام خانوادگی درودگاهي
نام پدر محمد
تاریخ تولد 1342/03/15
محل تولد بوشهر - بوشهر
تاریخ شهادت 1360/09/08
محل شهادت بستان
مسئولیت رزمنده
نوع عضویت بسيج
شغل -
تحصیلات سوم راهنمايي
مدفن خارگ
  • زندگینامه
  • وصیت نامه
  • مصاحبه
  • خاطرات
  • فتح الله در پانزدهم خرداد 1342 در خانواده اي مذهبي و متوسط در جزيره خارگ چشم به جهان گشود. پدرش محمد با كارگري و سختي زياد معاش خانواده را تامين مي كرد. مادر مؤمن و مهربان وي «صالحه رياستي» نام داشت. وي دوران كودكي را با حال و هواي شيرين كودكانه و بازي ها و آرزوها به پايان رساند. چون آخرين فرزند خانواده بود دلبستگي و وابستگي عجيبي به پدر داشت و پدر نيز تا آنجا كه برايش ممكن بود او را با خود به مجالس و محافل اجتماعي و مذهبي مي برد و از اين رهگذر روح و جسم او با عشق به دين و اهل بيت سيراب مي گشت. تا همانطور كه امام راحل(ره) فرموده بود سربازانش در گهواره هستند اين سربازان كوچك ياري گر و مدافع اسلام و قرآن باشند.

    دوران ابتدايي و راهنمايي خود را در شهر خارگ گذرانيد اما به دليل فقر مادي خانواده و مشكلات زندگي، ترك تحصيل نمود. براي كمك به معاش خانواده در شركت ها به كارگري مشغول شد. او اهل ورزش و تفريح به ويژه فوتبال بود و آن را با علاقه دنبال مي‌كرد. بسيار خوش اخلاق بود و چهره خندان او دل همه را شاد مي كرد از لحاظ ظاهري هم خيلي مرتب و تميز بود. هميشه خوشبو و پاكيزه و مرتب بود.

    فتح الله داراي اخلاقي شيرين و پسنديده اي بود كه گرمي محفل خانواده و دوستان بود. در دل همه جا داشت و او را خيلي دوست مي‌داشتند.

     

    ادامه مطلب

    در جبهه ها،اين مكتب است كه مي‌جنگد


    (وصيت نامه شهيد)


    پدر و مادر، اميدوارم كه با تقديم كردن فرزندي ناقابل به اسلام به خود ببالي و افتخار كني كه يك فرزند به اسلام، يك سرباز به اسلام تقديم كرده‌اي و گر ميخواهي روح من شاد شود، پدر و مادر گريه و زاري نكنيد، شيريني پخش كنيد و بگوييد كه فرزندان ديگرم را آماده ميكنم كه در جبهه ها بسوي مزدوران آمريكا آتش بگشايند .

    و پدر پولي را كه در بانك دارم اين پول راخواستم براي عروسي و حالا كه به آرزوي خودرسيدم، در بهشت ازدواج خواهم كرد و آن پول را كه مقدار ناچيزي است به برادرم حسين و بهرام بدهيد كه كمكي به دو برادرم شود و به برادرم اسماعيل كه مثل شمع در تاريكي ، در دستم بود و مرا راهنمايي ميكرد ،بگو كه فتح الله گفته است كه تا گور كارهاي تو را فراموش نخواهم كرد . نمي دانم با چه زباني به تو بگويم كه تو براي من چه هستي .

    به خواهرانم بگوييد كه فتح الله گفته كه حلالم كنيد و در زندگي مثل فاطمه باشيد و به برادرانم بگو كه در زندگي بهترين مرگ شهادت در راه خدا و مكتب اوست و به تمام اقوام بگوييد كه فتح الله گفته است حلالم كنيد اگر كاري از من سر زده است .

    و جنازه ام را به خارگ آوريد و در خارگ به خاك سپاريد.

    و از قول من به ملت بگوييد كه فتح الله گفته كه در جبهه ها مكتب است كه مي جنگد و اگر مكتب نبود مزدوران تا تهران رسيده بودند.

    به برادرم اسماعيل كه مثل شمع درتاريكي، در دستم بود:

    عروس من شهادت است

    و در غلغله شادي مسلسلها و با بارش نقل و سرب در حجله سنگر عروس شهادت را به آغوش خواهم كشيد.

    برادر اسماعيل

    سفير گلوله، عقد ما را خواهد خواند

    عروس من شهادت در راه اسلام است و فرزند من نامش برقراري حكومت الله است.

    ادامه مطلب
    نامه‌ي شهيد به خانواده

    سلام بر پدر گراميم و مادر بزرگوارم و برادران خوبم و خواهران عزيزم . اميدوارم كه حالتان خوب باشد .پدر و مادر گراميم اين وصيت را هنگامي مي نويسم كه به ما دو روز بعد از آموزش نظامي مرخصي دادند كه برويم خداحافظي با خانواده مان كنيم و بعد از دو روز برگرديم و برويم جبهه، ولي من كه نمي توانستم در اين دو روز خودم را به خارگ برسانم مشغول به نوشتن وصيت نامه شدم و از اينكه مشاهده كرده بودم و مي كنم كه اين اجنبي پرست و خائن و مزدور وابسته به ابرقدرتهاي شوروي و آمريكا يعني بعث عراق و صدام خائن افرادشان را در خاك ما مستقر كرده اند بيزارم.

    پدر و مادر عزيزم از اينكه حس ميكردم در مكاني راحت قرار بگيرم و در سنگر نباشم غمگين بودم و من نمي توانستم به خود بقبولانم كه برادران خودم در مرزها شهيد شوند و من هرروز شاهد اين باشم كه فلان قدر كشته يا فلان قدر زخمي شدند . پدر و مادرم چگونه مي توانستم مشاهده كنم كه هر روز عده اي از بهترين جوانان ما كشته ميشوند و من به كارهاي روزمره خودم مشغول باشم. ميدانم كه ازدست دادن من شايد سنگين باشد ولي مگر غم از دست دادن اين برادران پاسدار براي مادرانشان سنگين نيست . مگر آنها نبودند كه كشته شدند تا دين اسلام پا برجا باشد .

    من هم به نوبه خود از آقا و سرورم حسين (ع) درس مبارزه وجهاد و درس شهادت را ياد گرفته ام . من آموختم كه زندگي مادي نكبت بار است و نبايد منتظر باشم كه مرگ ما را فرا گيرد بلكه ما بايد به سراغ مرگ برويم . مگر انسان يك دفعه بيشتر مي ميرد؟ پس چه بهتر كه آن يكدفعه هم در راه خدا و برقراري حكومت الله باشد .

    و اينجا شما را قسم ميدهم نگران از دست رفتن من نباشيد و براي من گريه نكنيد زيرا براي شهدا و شيرمردان گريه كردن خوب نيست و گريه كردن شما دل منافقين را خوشحال مي كند و براي اينكه دل منافقين پر درد باشد گريه براي من نكنيد و نگران نباشيد كه برادران ديگر جاي مرا پر مي كنند و يادتان باشدكه شما زياد چيزي به اسلام نداده ايد، بلكه كساني خانواده هايي هستند كه چهار فرزند به اسلام داده اند و باز مي گويند خودم هم ميخواهم بروم جبهه.

    و آگاه باشيد شما ، مبادا پشيمان شويد و از بابت كشته شدن من به كسي بد و بيراه بگوييد كه حزب خدا پيروز است .

    و يك حرف و يا پيام دارم براي مردم قهرمان ايران كه فكر كنند كه در اين مكتب چه وجود دارد كه اينجوري جوانان و پيران و نوجوانان به جبهه سرازير هستند ؟مگر چه چيزي در مكتب الله وجود دارد كه جوانان آرزوي شهادت مي كنند .
    ادامه مطلب

    سجاياي اخلاقي شهيد از زبان برادر شهيد


    آقاي بهرام درودگاهي برادر شهيدان اسماعيل و فتح الله درودگاهي از فضايل و سجاياي اخلاقي شهيد فتح الله اينگونه سخن مي‌گويد: «برادرم فتح الله با اينكه سن بسيار كمي داشت ولي از محبوبيت خاصي در خانواده برخوردار بود و روحيه اي بسيار عالي و با نشاط داشت. از همان كودكي انسان با خدايي بود. وقتي انقلاب به اوج خود رسيده بود، يك تغيير و دگرگوني عجيبي در او بوجود آمد كه روحياتش كاملاً عوض شد. به فرمان حضرت امام در راهپيماييها و تظاهرات عليه رژيم طاغوت شركت مي كرد و اعلاميه هاي حضرت امام را در سطح شهر پخش مي كرد و با دوستان خود روي ديوارها شعارنويسي مي نمودند.

    فتح الله از بهترين انسان هاي مخلصي بود كه از نظر تواضع، اخلاق خوب، صبر و استقامت و امانت داري بسيار عالي بود. او نمونه يك انسان كامل بود. علاقه زيادي به خواندن قرآن داشت و هميشه در دعاهاي كميل و ندبه شركت مي كرد. نمازهاي جمعه و جماعتش هيچ گاه ترك نمي شد و به ما هم سفارش مي كرد كه مسجدها را خالي نگذاريد. فتح الله بعد از خواندن نمازهاي يوميه نوافل و مستحبات را ترك نمي كرد و هميشه ديگران را به خواندن نماز اول وقت سفارش مي نمود. برادر شهيدم علاقه خاصي به ائمه اطهار(عليهم السلام)داشت و خود را يكي از خادمان كوچك اهل بيت مي دانست و در ماه محرم و ايام سوگواري خود را وقف خدمت در اين راه مي كرد.

    فتح الله سراپاي وجودش را عشق به اهل بيت و اسلام فرا گرفته بود. و اين خود دليل راهش بود تا در تاريخ 17/5/60 به جبهه اعزام گردد و به گروه جنگ هاي نامنظم شهيد چمران بپيوندد. و پس از دو ماه فراگيري آموزش نظامي در تهران به جبهه اهواز اعزام گرديد تا در كنار برادر ديگرش اسماعيل كه در جبهه نبرد حضور داشت قرار گيرد خدا مي خواست با برادرش اسماعيل به قربانگاه عشق سفر كند.

    فتح اله را مي توان مصداق اين شعر كه :

    «نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت

    به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد»

    دانست آري هر چند فتح الله نتوانست تحصيلات خود را در مدرسه ادامه دهد ولي توانست در دانشگاه جبهه مراحل كمال را به سرعت طي نمايد و با بينش و فهم خود حجاب از عالم خاكي برگيرد و به سوي دوست بار سفر بندد.

    فرازهايي از وصيت نامه عرفاني آن شهيد بزرگوار  نمايان گر روح بلند او در پرواز به سوي اعلي عليين است . فتح اله چنان عاشق امام خميني بود كه لحظه اي از ياد او غافل نمي شد يكبار وقتي از جبهه به خانه آمد و ده روز مرخصي داشت بيش از 3 روز نتوانست دوري هم رزمان و خاك جبهه را طاقت بياورد و بلا فاصله به جبهه نبرد برگشت. در حالي كه او به تازگي يكي از دختران فاميل را نامزد كرده بود

    «هر كس كه تو را شناخت جان را چه كند

    فرزنــد و عــيال و خانمان را چه كند

      ديوانه كني هر دو جهانش بخشي

    ديوانــه تـو هر دو جهان را چه كند»

    سرانجام فتح اله دعوت حق را لبيك گفت و خدا خواست كه با برادرش اسماعيل بار سفر از اين عالم خاكي بر بندد و به افلاكيان پيوندد. او در عمليات غرور آفرين طريق القدس در تاريخ 8/9/1360 در حالي كه بيش از 18 سال نداشت بر اثر اصابت تركش خمپاره به درجه والاي شهادت نايل آمد. و پيكر مطهر و نوراني او و برادرش اسماعيل در مورخ 12/9/60  در ميان حزن و اندوه فراوان مردم خارگ، دوستان و اقوام شهيد به طرز باشكوهي از اسكله خارگ تا گلزار شهداي مير محمد تشييع و به خاك سپرده شد.
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    اطلاعات مزار
    محل مزارخارگ
    تصویر مزار
    موقعیت مکانی مزار
    در صورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید

    فایل ها را به اینجا بکشید
    Max. file size: 64 MB, Max. files: 10.
      your comments
      guest
      0 دیدگاه ها و دلنوشته ها
      بازخورد (Feedback) های اینلاین
      مشاهده همه دلنوشته ها
      0
      ما را از دلنوشته های خود محروم نکنید ...x