در سال 1342 در روستاي سرسبز و خرم و پوشيده از درختان نخل و مركبات و ساير درختان طبيعي بنيون، از توابع بخش مركزي شهرستان تنگستان، در دل كوه هاي بلند و سر به آسمان كشيده بيرمي ،كودكي چشم به جهان گشود كه پدرش “جمعه”  او را احمد نام نهاد . از همان دوران خرد سالی در دامان طبيعت پرورش يافت . طبيعت زيبا و سرشار از درختان استوار و قد بر افراشته نخل و مركبات و چنار گرفته تا درختان و گياهان روييده در دامان بيرمي كه مي رفت تا از احمـد مردي قوي و سخت كوش و قـوي دل و نيرومـند، بسـازد. تا در هنگام برخورد با سختي ها و ناملايمات روزمره زندگي روستايي، از پاي در  نيايد و همواره مقاوم و استوار با تنگناها و كاستي ها دست و پنجه نرم كند .در همان زماني كه پرورش روح لطيف و خدايي احمد در آن طبيعت سخت و زندگي ساده روستايي و كوهستاني با لاي لاي  مادر انس و آرام مي گرفت، گويا اين همه سختي و بدوي بودن زندگي روستايي در دل كوهستان ، براي سخت كوش كردن احمد كافي به نظر نمي رسيد و اين بار دست تقدير  وي را در همان اوان زندگي،  از دامان پر مهر مادر محروم نمود و روح او از اين مصيبت و هجران  مادر آزرده گرديد. همين درد و رنج ها و مشكلات بود كه شهيد اسپرم به زحمت تحصيلات دوره ابتدايي را پشت سر گذاشت و تا سال دوم دوره راهنمائي ، بيشتر نتوانست ادامه تحصيل دهد . فقر شديد مالي و نداشتن هزينه تحصيل و فقدان مدرسه  راهنمائي و مقاطع بالاتر  در محل زندگي كه به ناچار مي بايست از روستاي خود مهاجرت نمايد، باعث شد تا احمد تحصيلات خود را رها ساخته و به روستاي زادگاه خود مراجعت كرده و در كار كشاورزي و دامداري دوشادوش پدر  زحمت كش خود، بار هزينه مالي را از خانواده خود كم كند. با بزرگ شدن و رسيدن به سن مشموليت و  فراخواني اش به خدمت  سربازي دور  جديدي از زندگي احمد آغاز و تكليفي ديگر بر عهده اش واگذار گرديد .

در سال 1361 با  اخذ دفترچه، به اين خدمت مقدس ملي ميهني اعزام گرديد. در اين برهه از زمان، دين و مذهب حياتي دوباره گرفته بود. با سربازي جوانان پرشوري چون احمد، از اين تجديد حيات، پاسداري لازم بود دوران آموزش نظامي خود را در تهران ،پشت سر گذاشت . با گذراندن دوره آموزش نظامي، توانايي، نيرومندي و چالاكي وي را آماده حضور در ميادين نبرد كرده بود .وقت آن رسيده بود كه احمد سخت كوشي وجسوري و بي باكي خود را در عرصه كارزار و دفاع از كيان آبي خاكي ميهن عزيز و اسلاميش به نمايش گذارد.

به منظور قرار گرفتن در كنار ديگر مدافعان ميهن اسلامي همراه سايرهمرزمان خود به جبهه نفت شهركه مدت ها در اسارت دشمن باقي مانده بود اعزام گرديد.

روزها و ماه ها از حراست و پاسداري و دفاع در برابر دشمن سپري شد . سرانجام پس از گذراندن بيش از نيمي از خدمت سربازي . رنج ها و سختي ها از شهيد احمد اسپرم، رخت بر بست و در مورخه 62/10/11 در همان جبهه با اصابت گلوله دشمن پيكر استوارش نقش بر زمين شد و با نثار جان خود در راه دفاع از دين و ميهن، دين خود را به اسلام و ايران ادا نمود و سند مظلوميت مظلومان شيعه و نظام جمهوري اسلامي را با خون خود رنگين و امضا، نمود .

توضيح ؛ شهيد اسپرم فاقد وصيت نامه و آثاري چون دست نوشته و علی الخصوص عكس و ... مي باشد. علي رغم انجام تحقيق و تفحص از خانواده شهيد و بعضي از دوستان و هم سالان و بنياد شهيد، متأسفانه هيچ آثاري از ايشان به دست نيامد. از خوانندگان محترم و آشنايان اين شهيد عزيز درخواست مي‌شود در صورت داشتن هرگونه اطلاعاتي در اين خصوص از طریق بخش ارتباط با ما یا ارسال اطلاعات با ما در نشر آثار این شهید عزیز همکاری نمایند. اميد است كه اين شهيد گرانمايه فرداي محشر ما را مورد شفاعت خود قرار دهد. آمين