شهید علی محسنی فرزند احمد درتاریخ هفتم دی ماه سال ۱۳۴۲ در خانواده‌ای روحانی، درروستای انارستان ازتوابع شهرستان کنگان ، استان بوشهرچشم به جهان گشود. پدر ایشان از روحانیون بزرگوار منطقه بود. از همان ابتدای سنین کودکی،تحت تربیت صحیح و اسلامی پدر عزیزش پرورش یافت. وی تحصیلات خود را درهمان شهرستان آغاز نمود و دروس کلاسیک را تااتمام دوره راهنمایی با موفقیت پشت سر گذاشت. علی که از همان ابتدای کودکی راه ورسم عاشقی و دلدادگی را از پدرش فرا گرفته بود، پس از اتمام این دوران،شعله‌ای ازعشق و محبت، قلب با صفای او را به وادی عشّاق و سربازان فاطمه(سلام الله علیها)کشاند.

آری! او طلبه شد تا رایحه حضور مولایش را بیشتر استشمام کند و استعدادها و توانایی‌ها و سرمایه عمرش را در راه اهداف مولایش حضرت مهدی(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) به کار برد. شهیدعزیز تحصیلات حوزوی را درتاریخ ۱/۱/۱۳۵۸ در مدرسه علمیه بوشهر آغاز نمود. و پس از مدتی اقامت به مدرسه علمیه کنگان مشرف شد . وجامع مقدمات را نزد استادعاشوری به پایان رسانید. ودرمیان تمامی طلاب آن مدرسه الگو ونمونه بود.

او همزمان با تحصیل علوم دینی با مسائل سیاسی و اجتماعی اسلام که توسط حضرت امام رهبری می شد آشنا شده و در این راستا مشغول فعالیت شد. وجزء اولین کسانی بودند. که اهداف انقلاب اسلامی را برای مردم تبلیغ وترویج افکار بلند حضرت امام خمینی از طریق پخش اعلامیه و نوار و رساله پرداختند . و در نتیجه توسط مامورین پاسگاه مورد تعقیب قرارگرفت. ودو با نیز دستگیر شده ومورد اهانت قرارگرفته است. وبعدازپیروزی انقلاب اسلامی به فعالیتهای اجتمای وسیاسی وفرهنگی خود ادامه می داد. وبه پاسداری ازدستاوردهای انقلاب رویارویی و مقابله با عوامل گروهکها ومنافقین ضد انقلاب در روزهایآغازین پیروزی نهضت ، و در بیداری و آگاه سازی مردم درشناخت این گروهک ها بخشدیگری از کارنامه درخشان این شهید بزرگوار است.

شهید محسنی پس از پیروزی انقلاب اسلامی روانه حوزه علمیه شیراز حسینیه قوام گردید.ودرآنجا زیر نظر استاد عالیقدر سید مهدی دستغیب دوره دوم تحصیلات را شروع کرد. واز بیانات اخلاقی وعرفانی وآسمانی ایشان حداکثر استفاده را می برد. شهید پساز اندی سال درمدرسه قوام ادامه دور سوم تحصیل به مدرسه محمودیه شیراز راه یافتند.ودرآنجا درمحضراستاد گرانقدر حجت الاسلام سید عبدالله زبرجد درسهای از قبیل سیوطی،حاشیه، معالم، منطق، ودوجلدشرح لمعه آموخت. و دروس حوزه را تا اتمام اصول فقه در همان مدرسه با موفقیت ادامه داد.

محسنی با معلوماتی که در رابطه با خدا و دین وشرع کسب کرده بودخود را درمحضر خدا می دید. ودر دل شبهای تار که همه موجودات به خواب خود رفته بودند.با خدای خود راز ونیاز و صدای ناله و تضرع مهدی ، مهدی گویان درآسمان مدرسه طنین انداز بود. او فرزند مسجد و محراب بود و قامت بلند نمازش چه تماشایی می‌نمود. وسجده های طولانی اش در نماز شب، انس با خواندن ادعیه و ارادت به ائمه اطهار، چهره او را غرق نور کرده بود. ونسبت به دنیا بی اعتنا بود. درمواقع تنهائیش در گوشه ای خلوت آرام، آیه های نور را با صدای زیبایش تلاوت می کرد. بنده مطیع و مخلص خدا بود.بادلی صاف وزلال همچون آئینه ، یاردیرینه اش صداقت وراستی بود.

با شروع جنگ تحمیلی، ندای آسمانی پیر جماران بانگ الرحیل سر داد و خیل مشتاق لقاء حضرت دوست رابه جبهه فرا خواند و علی بیعت خود را با نایب امام زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) کامل نمود و پای در رکاب جهاد نهاد و به صحنه رزم با دشمنان اسلام شتافت و چنان ایستادگی کرد که سرو در مقابلش خجل گشت. او همچون پرنده بلند پروازی بود که عرصه گیتی را برای اوج تا بی‌نهایت، ناچیز و کوچک می‌دید. درمیدان کارزار لباس رزم رابرتن کرد سلاح آتشین دردست گرفت ودوبار خاک جبهه را توتیای چشم خود کرد.

سرانجام علی محسنی این سرباز صادق و فداکار امام زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) درتاریخ ۱/۹/۱۳۶۰به جبهه اعزام و با حالتی وصف ناپذیر و چهره‌ای ملکوتی درتاریخ ۷/۱۲/۱۳۶۰ در منطقه عملیاتی خرمشهر،درحالیکه مشغول کندن سنگرنماز جماعت به رزمندگان اسلام بودند. دراثر اصابت ترکش خمپاره شهادت را -که بالاترین آرزو و نیتش بود- در آغوش کشید و میهمان مولا و معشوق خود، حضرت اباعبدالله الحسین(علیه‌السلام) گردید.

پیکر پاکش پس از تشییع با شکوه بر دست و دوش مردم قدرشناس در گلزار شهدای شهرستان جم به خاک سپرده شد.