نام سيدحيدر
نام خانوادگی محمدي
نام پدر سيد يوسف
تاریخ تولد 1340/06/20
محل تولد بوشهر - بوشهر
تاریخ شهادت 1360/06/11
محل شهادت بازي دراز
مسئولیت رزمنده
نوع عضویت سرباززميني ارتش
شغل -
تحصیلات پنجم ابتدايي
مدفن ديلم
زندیگنامه شهید
ادامه مطلب
بسمه تعالي
((شهيد سيد حيدر محمدي ))
اينان كه سوي يارشان پرواز كردند از پاي جان بند اسارت باز كردند
در جام خون خود جمال يار ديدند از شوق ،آهنگ سفر را ساز كردند
مادر شهيد در وصف فرزندش چنين مي گويد :
سيد حيدر فرزند دوم خانواده بود ، او تا كلاس پنجم ابتدايي به مدرسه رفته و به خاطر كمك به خانواده و همكاري با پدر خود تحصيل را رها كرد . در آن زمان شغل پدرش بنايي بود . ايشان قبل
از انقلاب در راهپيماييهاي ضد رژيم شركت داشتند و به مقابله با آنها مي پرداختند بعد از انقلاب وارد بسيج شدند ،البته مغازه هم داشتند . ايشان علاقه زيادي به جبهه رفتن و شهادت داشتند ايشـان اخلاق و رفتاري كاملاً متين و اسلامي داشتند ، از او بسيار راضي هستم و ايشان بسيار مهربان و باوقار بودند و از طريق سربازي به جبهه رفتند و بعد از نه 9 ماه سربازي در حمله ((بازي دراز)) كه شركت داشتند ، به درجه رفيع شهادت نائل آمدند .
يكي از همرزمان شهيد مي گويد :
من بعد از حمله آنجا را ترك كردم ، چون زيرآتش شديد حملات دشمن بوديم و او كه مجروح شده بود همان جا ماند ، پدرش هم مدتي بعداز آنجا بازديد كرد ولي اثري از او پيدا نكرده بود ، بعد از آن به فرمان امام خميني (ره) كه فرموده بودند براي شهداي مفقودالاثر ، يادواره بگذاريد ،پدرش لباسهاي وي را خاك كرد و قبري در گلزار شهداي ديلم برايش برپا كرديم .
بعد از شهادتش مادرش در خواب مي بيند كه ايشان لباسي سبز پوشيده است و شئي اي طلايي دردست دارد . سيد حيدر واقعاً ساده زندگي مي كرد و خيلي قانع و متواضع بود و هيچ توقع مادي و تجملاتي نسبت به مال دنيا نداشت . و در آخر مادرش براي اينكه فرزندش در راه اسلام و انقلاب شهيد شده است بسيار شكرگزار بودند .
دلي دردآشنا دارد بسيجي نوايي جان فزا دارد بسيجي
نداي مقتدا را گفته لبيـك هواي كربلا دارد بسيجي
((انشاء الله كه در قيامت مورد شفاعت شما شهيدان قرار بگيريم))
ادامه مطلب
((شهيد سيد حيدر محمدي ))
اينان كه سوي يارشان پرواز كردند از پاي جان بند اسارت باز كردند
در جام خون خود جمال يار ديدند از شوق ،آهنگ سفر را ساز كردند
مادر شهيد در وصف فرزندش چنين مي گويد :
سيد حيدر فرزند دوم خانواده بود ، او تا كلاس پنجم ابتدايي به مدرسه رفته و به خاطر كمك به خانواده و همكاري با پدر خود تحصيل را رها كرد . در آن زمان شغل پدرش بنايي بود . ايشان قبل
از انقلاب در راهپيماييهاي ضد رژيم شركت داشتند و به مقابله با آنها مي پرداختند بعد از انقلاب وارد بسيج شدند ،البته مغازه هم داشتند . ايشان علاقه زيادي به جبهه رفتن و شهادت داشتند ايشـان اخلاق و رفتاري كاملاً متين و اسلامي داشتند ، از او بسيار راضي هستم و ايشان بسيار مهربان و باوقار بودند و از طريق سربازي به جبهه رفتند و بعد از نه 9 ماه سربازي در حمله ((بازي دراز)) كه شركت داشتند ، به درجه رفيع شهادت نائل آمدند .
يكي از همرزمان شهيد مي گويد :
من بعد از حمله آنجا را ترك كردم ، چون زيرآتش شديد حملات دشمن بوديم و او كه مجروح شده بود همان جا ماند ، پدرش هم مدتي بعداز آنجا بازديد كرد ولي اثري از او پيدا نكرده بود ، بعد از آن به فرمان امام خميني (ره) كه فرموده بودند براي شهداي مفقودالاثر ، يادواره بگذاريد ،پدرش لباسهاي وي را خاك كرد و قبري در گلزار شهداي ديلم برايش برپا كرديم .
بعد از شهادتش مادرش در خواب مي بيند كه ايشان لباسي سبز پوشيده است و شئي اي طلايي دردست دارد . سيد حيدر واقعاً ساده زندگي مي كرد و خيلي قانع و متواضع بود و هيچ توقع مادي و تجملاتي نسبت به مال دنيا نداشت . و در آخر مادرش براي اينكه فرزندش در راه اسلام و انقلاب شهيد شده است بسيار شكرگزار بودند .
دلي دردآشنا دارد بسيجي نوايي جان فزا دارد بسيجي
نداي مقتدا را گفته لبيـك هواي كربلا دارد بسيجي
((انشاء الله كه در قيامت مورد شفاعت شما شهيدان قرار بگيريم))
اطلاعات مزار
محل مزارديلم
تصویر مزار
موقعیت مکانی مزار
در صورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید
0 دیدگاه ها و دلنوشته ها