مشخصات شهید

X

"(ضروری)" indicates required fields

شهید محمد پرهیزگار

1001
  • bale
  • eita
  • gap
  • soroush
  • telegram
  • whatsapp
نام محمد
نام خانوادگی پرهيزكار
نام پدر عباس
تاریخ تولد 1345
محل تولد بوشهر - بوشهر
تاریخ شهادت 2/ 1/ 61
محل شهادت شوش
نوع عضویت بسيج
شغل دانش آموز
تحصیلات سوم راهنمایی
مدفن كنگان
  • زندگینامه
  • مصاحبه
  • خاطرات
  • شهيد محمد پرهيزگار در سال 1345 و خانواده اي مذهبي ، متدين در شهرستان كنگان ديده به جهان گشود . در هفت سالگي پاي به مدرسه گذاشت . به علت شوق و علاقه فراوان دوره ابتدايي و راهنمايي را با وجود  فقر مالي  خانواده سپري كرد اما در سال 1360  ناچار به ترك تحصيل شد .  شهيد فردي آرام و  رابطه اش با ديگران صميمي و مهربان بود . در انجام كار هايش فعال و زحمتكش بود .  شهيد  پرهيزگار بسيار پايبند اصول  اسلامي , اخلاقي و ديني بود .  در انجام فرايض ديني بسيار منظم  بود و هميشه نمازش را در مسجد به جا مي آورد . اوايل انقلاب در راهپيمايي هايي كه  عليه رژيم طاغوت بر پا مي شد ،  شركت فعال داشت و در انجام فعاليت هاي انقلابي  عليه رژيم طاغوت بسيار بي باك بود . با تشكيل بسيج به فرمان رهبر كبير انقلاب اسلامي ، ايشان به عضويت اين نهاد مقدس در آمد و پس از مدتي روانه جبهه حق عليه باطل شد .  سر انجام در تاريخ 2/1/61 در منطقه شوش در عمليات فتح المبين كه با هدف آزاد سازي  دزفول ,دهلران ,تامين انديمشك , شوش و اهواز در منطقه  شوش و دزفول با رمز يا زهرا (س) آغاز گشته بود ،به درجه رفيع شهادت نايل گرديد . روحش شاد و يادش گرامي باد .
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    عباس  پرهيزگار

    محمد سومین فرزند من است. بعد از 45 روز آموزشي به جبهه اعزام شد .  رفتنش يك ماه طول كشيد كه در همين مدت شهيد شد . بسيار با اخلاق و مظلوم بود . رفتارش با مردم بسيار خوب بود و هرچه داشت با برادرش قسمت مي كرد . به همه سلام مي كرد ، من بسيار از او راضي بودم . هميشه سعي مي كرد مخارج خودش را خود تامين نمايد. دوچرخه اي داشت كه هميشه با آن بچه هاي ديگر را به مدرسه مي رساند . با اينكه چيزي نداشت ولي هميشه دوست داشت به همه كمك كند . در كارهاي منزل بسيار به من كمك مي كرد . در پهن كردن سفره . غذا پختن و ساير كارهاي منزل به من كمك مي كرد . با وجود سن كمي كه داشت بعضي وقت ها خريد منزل برايم انجام مي داد .هر وقت كه كار داشتم من را تنها نمي گذاشت. نمازش را  هميشه سر وقت و در مسجد مي خواند . اهل قرآن خواندن بود و بسيار دوست داشت به جبهه برود و به شهادت برسد . بالاخره در شوش به شهادت رسيد . خبر شهادتش را از طريق بنياد شهيد به ما دادند .چون اعزامي كازرون بود و روي شلوارش كازرون نوشته بود پيكرش را به كازرون برده بودند تا اينكه بعد از 15 روز دوستان و همرزمانش او را شناسايي كرده بودند و به كنگان آوردند  .
    ادامه مطلب
    آن زمان همه جلوي بسيج صف مي گرفتند تا براي رفتن به جبهه نام نويسي كنند . شهيد  قدش كوتاه بود و از اين بابت مي ترسيد كه از وي نام نويسي نكنند . به همين علت هميشه راست راست راه مي رفت تا قدش بزرگتر نشان دهد .

    ( قاسم اقنوم ـ دوست شهيد)
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    اطلاعات مزار
    محل مزاركنگان
    تصویر مزار
    موقعیت مکانی مزار
    گالری تصاویر   
    مشاهده سایر تصاویر
    در صورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید
    your comments
    guest
    0 دیدگاه ها و دلنوشته ها
    بازخورد (Feedback) های اینلاین
    مشاهده همه دلنوشته ها
    0
    ما را از دلنوشته های خود محروم نکنید ...x