نام رحمن
نام خانوادگی اسکافی
نام پدر حسین
تاریخ تولد 1338/4/1
محل تولد بوشهر - بوشهر
تاریخ شهادت 1361/8/30
محل شهادت زبیدات عراق
وصیت نام شهید مجید اسکافی
اینجانب رحمن (مجید) اسکافی که وظیفه مقدس سربازی خو را در دفاع از سرزمین اسلامی و انقلاب وامام کبیر و آرمانهای مقدس الهی میگذرانم در شب عاشورا ، شب پیروزی خون بر شمشیر ، شب درخشش چهره ای نورانی و مقدس امام حسین (ع) و هفتاد و دو تن و شبی که فردایش و فرداهای بعدش پشت تمام یزدیان را لرزاند و چراغ روشنگر راه حسینیان گشت، شبی که حر شجاع و دلیر وآزاد مرد با توجه و بازگشت شجاعانه و مردانه خود چنان درسی در تاریخ به ما انسانهای گنهکار و خمود داد که راه بازگشت هیچگاه و هیچوقت برای هیچ انسانی بسته نیست و نخواهد بود، شبی که همه اش کلاس درس وبلاخره شب رویایی تمام حق با تمامی باطل وصیتنامه خود را نوشته و بدست دوستم می سپارم تا در صورتیکه لیاقت مقام عظیم شهادت را داشته باشم یعنی شهید شدم به اطلاع دوستان وخانواده ام برسانند . در وحله اول این را بگویم که کسی مرا مجبور به انجام این ماموریت خاص ننموده بلکه به میل و خواست قلبی خود مایل به انجام آن بودم زیرا این وظیفه و راه مقدسی است که بر تمام مسلمین واجب و تکلیف می باشد که هرگاه دین و آرمانهای الهی در خطر تجاوز دشمن قرار گیر در هرگجا و هر زمان و بهروسیله ای که می تواند مانند حسین (ع) به دفاع از دین و میهن و آرمانهای مقدس الهی و مقام بالاتر از جهاد را داشتم یعنی شهید شدم . دوست دارم تشیع جنازه ام از میدان ننه اصغر برگزار شود و بعداٌ از پولی که در حساب پس اندازم دارم نصف آنرا خرج مسجد محل نمائید ونصف دیگر برای خانواده ام و تمام آلبومهایم نزد دوستم بعنوادن یادگاری باقی بماند.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکات
سرباز جان نثار مجید اسکافی
ادامه مطلب
اینجانب رحمن (مجید) اسکافی که وظیفه مقدس سربازی خو را در دفاع از سرزمین اسلامی و انقلاب وامام کبیر و آرمانهای مقدس الهی میگذرانم در شب عاشورا ، شب پیروزی خون بر شمشیر ، شب درخشش چهره ای نورانی و مقدس امام حسین (ع) و هفتاد و دو تن و شبی که فردایش و فرداهای بعدش پشت تمام یزدیان را لرزاند و چراغ روشنگر راه حسینیان گشت، شبی که حر شجاع و دلیر وآزاد مرد با توجه و بازگشت شجاعانه و مردانه خود چنان درسی در تاریخ به ما انسانهای گنهکار و خمود داد که راه بازگشت هیچگاه و هیچوقت برای هیچ انسانی بسته نیست و نخواهد بود، شبی که همه اش کلاس درس وبلاخره شب رویایی تمام حق با تمامی باطل وصیتنامه خود را نوشته و بدست دوستم می سپارم تا در صورتیکه لیاقت مقام عظیم شهادت را داشته باشم یعنی شهید شدم به اطلاع دوستان وخانواده ام برسانند . در وحله اول این را بگویم که کسی مرا مجبور به انجام این ماموریت خاص ننموده بلکه به میل و خواست قلبی خود مایل به انجام آن بودم زیرا این وظیفه و راه مقدسی است که بر تمام مسلمین واجب و تکلیف می باشد که هرگاه دین و آرمانهای الهی در خطر تجاوز دشمن قرار گیر در هرگجا و هر زمان و بهروسیله ای که می تواند مانند حسین (ع) به دفاع از دین و میهن و آرمانهای مقدس الهی و مقام بالاتر از جهاد را داشتم یعنی شهید شدم . دوست دارم تشیع جنازه ام از میدان ننه اصغر برگزار شود و بعداٌ از پولی که در حساب پس اندازم دارم نصف آنرا خرج مسجد محل نمائید ونصف دیگر برای خانواده ام و تمام آلبومهایم نزد دوستم بعنوادن یادگاری باقی بماند.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکات
سرباز جان نثار مجید اسکافی
در صورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید
0 دیدگاه ها و دلنوشته ها