نام مرتضي
نام خانوادگی سمفوني
نام پدر شگرالله
تاریخ تولد 1345/6/1
محل تولد بوشهر - بوشهر
تاریخ شهادت 1361/1/2
محل شهادت شوش
مسئولیت رزمنده
مدفن وحدتيه
زندگینامه شهید
اول شهريور ماه سال چهل و پنج هجري خورشيدي مرتضي سمفوني فرزند شكرالله در خانواده اي متدين و معتقد به اسلام در وحدتيه « بي براء» پاي به عالم هستي نهاد . وي دومين فرزند خانواده بود و در همان دوران طفوليت بارقه ي عشق اهل بيت (ع) در نهادش نمايان بود .
پنج ساله بود كه به توصيه ي پدر مؤمنش به مكتب خانه رفت و توانست جزء سي ام قرآن را فرا گيرد پس از آن در كنار پدر و برادر بزرگش به تلاش و كوشش در جهت تأمين مخارج خانواده همت گماشت . سپس تحصيلات ابتدايي خود را در محل آغاز كرد در حالي كه دوران تحصيل در كنار پدر و مادر بودن را سپرس مي كرد در سن پنج سالگي مادر پاك خود را از دست داد و داغ بي مادري بر او مستولي گشت .
با وزش نسيم معطر انقلاب ايشان نيز با همان سنين نوجواني به جمع آزادي خوهان انقلاب پيوست و به تبليغ اسلام در ميان قشر جوان و كارگر پرداخت . با تشكيل جهاد سازندگي به جمع برادرن جهادگر پيوست با جان و دل در جهت عمران و آبادي مناطق محروم به خدمت صادقانه پرداخت . با هوشي و بي باكي و اخلاص در كار از خصوصياتي است كه همكارانش آن را هيچگاه از باد نمي برند .
وي از بسيجيان فعال محل نيز بود با شروع جنگ تحميلي داوطلبانه در عمليات شكست حصر آبادان شركت كرد و در آنجا با دشمن متجاوز جنگيد . بار دوم در تاريخ سوم دي ماه سال شصت عازم جبهه ي شوش شد . با شروع حمله ي غرور آفرين « فتح الميبن » با رمز يا زهرا (س) در دومين روز فروردين سال شصت و يك بر اثر تركش خمپاره به كمر جام شيرين شهادت را از دستان زهراي اطهر «س» گرفت و عاشقانه نوشيد .
دو سال پس از شهادت ايشان برادر بزرگش ماشاءالله سمفوني نيز در ادامه راه برادر در مجنون ، مجنون ديدار معبود خويش شد و به آسمان پر كشيد .
ادامه مطلب
اول شهريور ماه سال چهل و پنج هجري خورشيدي مرتضي سمفوني فرزند شكرالله در خانواده اي متدين و معتقد به اسلام در وحدتيه « بي براء» پاي به عالم هستي نهاد . وي دومين فرزند خانواده بود و در همان دوران طفوليت بارقه ي عشق اهل بيت (ع) در نهادش نمايان بود .
پنج ساله بود كه به توصيه ي پدر مؤمنش به مكتب خانه رفت و توانست جزء سي ام قرآن را فرا گيرد پس از آن در كنار پدر و برادر بزرگش به تلاش و كوشش در جهت تأمين مخارج خانواده همت گماشت . سپس تحصيلات ابتدايي خود را در محل آغاز كرد در حالي كه دوران تحصيل در كنار پدر و مادر بودن را سپرس مي كرد در سن پنج سالگي مادر پاك خود را از دست داد و داغ بي مادري بر او مستولي گشت .
با وزش نسيم معطر انقلاب ايشان نيز با همان سنين نوجواني به جمع آزادي خوهان انقلاب پيوست و به تبليغ اسلام در ميان قشر جوان و كارگر پرداخت . با تشكيل جهاد سازندگي به جمع برادرن جهادگر پيوست با جان و دل در جهت عمران و آبادي مناطق محروم به خدمت صادقانه پرداخت . با هوشي و بي باكي و اخلاص در كار از خصوصياتي است كه همكارانش آن را هيچگاه از باد نمي برند .
وي از بسيجيان فعال محل نيز بود با شروع جنگ تحميلي داوطلبانه در عمليات شكست حصر آبادان شركت كرد و در آنجا با دشمن متجاوز جنگيد . بار دوم در تاريخ سوم دي ماه سال شصت عازم جبهه ي شوش شد . با شروع حمله ي غرور آفرين « فتح الميبن » با رمز يا زهرا (س) در دومين روز فروردين سال شصت و يك بر اثر تركش خمپاره به كمر جام شيرين شهادت را از دستان زهراي اطهر «س» گرفت و عاشقانه نوشيد .
دو سال پس از شهادت ايشان برادر بزرگش ماشاءالله سمفوني نيز در ادامه راه برادر در مجنون ، مجنون ديدار معبود خويش شد و به آسمان پر كشيد .
او سيزدهم دي ماه سال شصت وصيت نامه ي خود را نوشته بود :
« شهادت فخر ماست » امام خميني
بسم رب شهدا و الصديقين
اينجانب مرتضي شهرت سمفوني شناسنامه ي شماره 924 صادر از بي براء متولد سال 1345 فرزند شكرا… اكنون در وحدتيه سكونت دارم كه داراي پدر هستم و فاقد مادر مي باشم و نيز داراي پنج نفر برادر و خواهر هستم ، بدينوسيله وصيت نامه خود را مرقوم داشته و حاضر جهت رفتن به جبهه جنگ عراق با ايران خواهم بود . كه تا سر كوبي و بيرون كردن نفرات بعثي تا آخرين قطره خونم : بجنگم و اگر برگشتم فيها و اگر شهيد گشتم كه در راه حق شهيد گسته ام و در عقبي طيب و طاهر خواهم شد و بايد گفت كه پدر و برادران و خواهرانم حق كوچكترين جزع و فرعي را ، پشت سرم ندارد و اگر كردند مرا ناراحت كرده اند ، لهذا اين وصيت نامه بمنظور اصلاعي است در راه رفتن به جنگ عراق با ايران ، تسليم مي كنم .
و هو علي كل شي قدير
يا هو ، يا ضامن آهو
حقير مرتضي سمغوني
13/10/1360
ادامه مطلب
« شهادت فخر ماست » امام خميني
بسم رب شهدا و الصديقين
اينجانب مرتضي شهرت سمفوني شناسنامه ي شماره 924 صادر از بي براء متولد سال 1345 فرزند شكرا… اكنون در وحدتيه سكونت دارم كه داراي پدر هستم و فاقد مادر مي باشم و نيز داراي پنج نفر برادر و خواهر هستم ، بدينوسيله وصيت نامه خود را مرقوم داشته و حاضر جهت رفتن به جبهه جنگ عراق با ايران خواهم بود . كه تا سر كوبي و بيرون كردن نفرات بعثي تا آخرين قطره خونم : بجنگم و اگر برگشتم فيها و اگر شهيد گشتم كه در راه حق شهيد گسته ام و در عقبي طيب و طاهر خواهم شد و بايد گفت كه پدر و برادران و خواهرانم حق كوچكترين جزع و فرعي را ، پشت سرم ندارد و اگر كردند مرا ناراحت كرده اند ، لهذا اين وصيت نامه بمنظور اصلاعي است در راه رفتن به جنگ عراق با ايران ، تسليم مي كنم .
و هو علي كل شي قدير
يا هو ، يا ضامن آهو
حقير مرتضي سمغوني
13/10/1360
پدرش مي گويد : « سال پنجاه و پنج بود منزلمان در اثر سيلي وحشتناك آب گرفته شد . همسرم در حالت وضع حمل بود بر اثر توس و وحشت جان خود را از دست داد . »
اين حادثه غم انگيز بر روحيه ي مرتضي تأثيري مخرب گذاشت ولي به جبر زمانه تن داد و از اينكه كانون گرم خانواده اش گرمي خود را از دست داده بود . اميد خود را از دست نداد و به خويش در زندگي ادامه داد .
ادامه مطلب
اين حادثه غم انگيز بر روحيه ي مرتضي تأثيري مخرب گذاشت ولي به جبر زمانه تن داد و از اينكه كانون گرم خانواده اش گرمي خود را از دست داده بود . اميد خود را از دست نداد و به خويش در زندگي ادامه داد .
اطلاعات مزار
محل مزاروحدتيه
تصویر مزار
موقعیت مکانی مزار
در صورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید
0 دیدگاه ها و دلنوشته ها