مشخصات شهید

X

"(ضروری)" indicates required fields

شهید اسماعیل فرهی

801
  • bale
  • eita
  • gap
  • soroush
  • telegram
  • whatsapp
نام اسماعيل
نام خانوادگی فرهي
نام پدر راه خدا
تاریخ تولد 1336/01/01
محل تولد بوشهر - بوشهر
تاریخ شهادت 1361/02/10
محل شهادت خرمشهر
مسئولیت فرمانده دسته
نوع عضویت پاسدار
شغل پاسدار
تحصیلات ديپلم
مدفن برازجان
  • زندگینامه
  • وصیت نامه
  • خاطرات
  • زندیگنامه شهید

    شهيد اسماعيل فرهي در سال 1336 در محله خضر برازجان در يك خانواده كاملاً فقير و مذهبي چشم به جهان گشود.پدرش يك كارگر ساده بود و با سختي و مشقت زندگي فقيرانه خود را تأمين مي كرد.اسماعيل در چنان شرايطي رشد كرد ودر سن هفت سالگي قدم به دبستان گذاشت . پس از گذراندن دوره ابتدايي در دبستان خضر وارد دوره راهنمايي شد و آن را نيز با موفقيت سپري كرد . سپس دوران دبيرستان را در دبيرستان شهيد بهشتي به پايان رساند و در سال 1356 موفق به اخذ ديپلم گرديد.شهيد فرهي در تابستان و ايام تعطيل آموزشگاه به بنايي و كارگري مي پرداخت.تا بدين وسيله بتواند كمكي به خانواده فقير خود بنمايد.او علاقه زيادي به مجالس ومراسم مذهبي داشت و نسبت به امر مقدس نماز و روزه شديداً مقيد بود.از اول حركت انقلابي مردم مسلمان در جهت سرنگوني طاغوت در اين راستا فعاليت چشمگيري داشت . در كليه تظاهرات و راهپيمايي ها و سخنراني ها كه توسط روحانيت متعهد و به فرمان حضرت امام صورت مي گرفت شركت مي نمود . به ولايت فقيه اعتقاد كامل داشت و به امام عشق مي ورزيد . پس از پيروزي نور بر ظلمت شهيد فرهي در سال 1358 به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در آمد.به شغلي كه انتخاب كرده بود و لباسي كه پوشيده بود افتخار مي كرد و اظهار مي داشت اگر شهيد شوم حتماً بدنم را با لباس مقدس پاسداري دفن نماييد و آرم سپاه پاسداران را برتنم نصب كنيد او معتقد بود تنهاكسي كه مي تواند حامي مسلمانان و محرومين ايران و جهان باشد امام خميني است . به كتاب ها و نوارهاي شهيد مطهري علاقه زيادي داشت.اوقات بيكاري را با مطالعه كتب مزبور و رساله حضرت امام خميني مي گذراند.نسبت به شيطان بزرگ آمريكا انزجار و تنفر فوق العاده اي داشت و مي گفت چون آمريكا از گسترش و صدور انقلاب اسلامي در منطقه وحشت دارد به وسيله صدام خائن اين جنگ را بر جمهوري اسلامي تحميل نموده است.ما ملت ايران و ساير ملل مسلمان جهان بايد با اتحاد و همبستگي دست اين جنايتكاران را قطع كنيم .پس از  شروع جنگ تحميلي شهيد فرهي در تابستان سال 1360 جهت پيوستن به سپاه الله قدم به جبهه نور عليه ظلمت گذاشت.در حمله طريق القدس كه منجر به پيروزي سپاه اسلام  گرديد شركت كرد ه و مجروح گرديد.وقتي از جبهه برگشت اظهار مي داشت كه من لياقت شهيد شدن را ندارم.پس از بهبودي طي يك مراسم فوق العاده ساده دختري را به عقد خود درآورد ولي عروسي نكرد و در تاريخ22/11/1361مجدداً با اصرار خودش عازم جبهه گرديد و در حمله بيت المقدس در جبهه جنوب و در كربلاي خوزستان شركت و پس از رشادت ها و دلاوري ها كه از خود نشان داد در تاريخ 10/2/62 به فيض عظيم شهادت نائل و به لقاءالله پيوست.
    ادامه مطلب

    بسم الله الرحمن الرحيم


    سلام بر شهيدان انقلاب اسلامي كه در اقصي نقاط جهان مظلوميت ملت ايران را فرياد مي كشند و متكبران تاريخ را به زانو در آورده اند و با كارهاي انقلابي خود بر جان ستمگران تشويش افكنده اند.و درود بر خطي كه از چشمه جوشان اسلام سر چشمه مي گيرد.خط امام خطي كه مبارزه با هر چيز بشر كردار انحصار خود دارد وخطي كه به اثبات رسانيده كه تنها اميد مستضعفان جهان و حركتهاي اسلامي است.و تنها اين خط اسلام است كه مي توانيم نفس اين قلب محرومان مسلمان را نجات دهد.برادر جان اين راهي كه مي روم راه الله است. وصيتي دارم كه اگر شهيد شدم مقداري از حقوقم را در راه الله خرج كنيد.

    وصيتم به خواهران عزيزم اين است كه با حجاب باشند كه اي خواهر عزيزم حجاب تو خاري است در چشم دشمن.اگر خداوند به من هفت جان       مي داد،هفت جانم را در راه الله مي دادم.برادر جان اگر شهيد شدم پدر و مادر و خواهرانم را دلداري دهيد تا گريه نكنند چراكه دشمن از گريه شما شاد مي شود.قبر برادر كوچكت بسيار ساده باشد و هيچ نوع عكسي بر سر قبرم آويزان نكنيد به جز آرم سپاه پاسدارن انقلاب اسلامي.وصيت مي كنم كه اگر شهيد شدم مرا با لباس پاسداري خاك كنيد.

    (تابستان سال 60)

     

    شهيد


    پيچيده صداي تو به گوش تاريخ

    داغ تو گران است به دوش تاريخ

    خون تو شد آبروي عشق و ايمان              اي سرخ زبان سبز پوش تاريخ

    سيد عباس سجادي
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب

    «در باغ خاطره»


    سال هاي آخر دبيرستان را به صورت شبانه درس مي خواند و روزها كار مي كرد.از نظر اخلاقي بسيار مؤدب و مهربان و كم حرف بود.به نماز و روزه و مراسم مذهبي علاقه مند بود.اوايل سال 1357 كه امام خميني در عراق يا فرانسه بود و اعلاميه مي داد و از جوانان مي خواست عليه رژيم طاغوتي سابق قيام كنند  اعلاميه ها را مخفيانه بين مردم تقسيم مي كرد و در تمام راهپيمايي ها و تظاهراتي كه به دستور امام خميني و ساير رهبران مذهبي برپا مي شد شركت فعال داشت.در بدو پيروزي انقلاب اسلامي ايران كه سپاه پاسداران هنوز تشكيل نشده بود وارد كميته انقلاب اسلامي شد و به اسلام و انقلاب خدمت مي كرد. پس از تشكيل سپاه پاسداران وارد سپاه گرديد.وقتي كه جنگ تحميلي عراق به وسيله امريكا و همراهانش بر عليه ايران شروع شد براي كمك به جبهه دست به هر كاري مي زد.در سنين جواني بود اما بر خلاف بسياري از جوانان نيروي جواني خويش را در كمك رساني به جبهه ها به كار مي برد.برادرش از ياد نخواهد برد آن زمان كه اسماعيل با كيسه اي از آرد به خانه آمد و از اعضاي خانواده خواست نان درست كنند.آن گاه نان ها را براي رزمندگان به پشت جبهه فرستاد.گذشت او را آنان كه در كنارش بوده اند از صفحه ذهن خود بيرون نخواهند كرد.او قسمتي از حقوق ماهانه خود را براي كمك به جبهه تقديم مي كرد.ساده زندگي مي كرد و روزها را با روزه گرفتن پشت سر مي گذاشت.و به راستي كه علاقه اش به امام،اسلام و شهادت در ذهن كوچك ما به وصف نمي آيد.

     «كلاه معجزه نمي كند»


    دومين بار بود كه به جبهه اعزام مي شد . او را همراه با ديگر رزمندگان به بستان آورده بودند تا در عمليات طريق القدس شركت كند.شور و شوقي عجيب وجودش را فرا گرفته بود.دليرانه پا به ميدان مبارزه نهاد.از سوي دشمن در امان نبودند.گلوله اي از طرف دشمن به كلاهش اصابت كرد.كلاهش از دو طرف سوراخ شد ولي آسيبي به سرش نرسيد.اما در اين ميدان از ناحيه دست مجروح شد تا يادگاري از آن عمليات داشته باشد.آن كلاه به عنوان يك خاطره معجزه آسا در سپاه نگهداري مي شود.در اين زمان با دختر خانمي آشنا مي شود و عقد مي كند . ولي ازواج نكرد.

    سومين اعزامش در فروردين سال61 انجام گرفت كه در عمليات بيت المقدس در ناحيه فكه شركت كرد.در اين عمليات در تاريخ10/2/61 به درجه رفيع شهادت نائل آمد.در ادامه اين عمليات منجر به آزاد سازي خرمشهر گرديد.
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    اطلاعات مزار
    محل مزاربرازجان
    تصویر مزار
    موقعیت مکانی مزار
    در صورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید
    your comments
    guest
    0 دیدگاه ها و دلنوشته ها
    بازخورد (Feedback) های اینلاین
    مشاهده همه دلنوشته ها
    0
    ما را از دلنوشته های خود محروم نکنید ...x