مشخصات شهید

X

"(ضروری)" indicates required fields

شهید عباس صادقی

737
  • bale
  • eita
  • gap
  • soroush
  • telegram
  • whatsapp
نام عباس
نام خانوادگی صادقي
نام پدر باقر
تاریخ تولد 1331/07/03
محل تولد بوشهر - بوشهر
تاریخ شهادت 1364/12/28
محل شهادت فاو
مسئولیت رزمنده
نوع عضویت بسيج
شغل -
تحصیلات بي سواد
مدفن برازجان
  • زندگینامه
  • خاطرات
  • زندیگنامه شهید

    در سال 1331 در روستاي چم درواهي ديده به جهان گشود. در خانواده اي كاملاً فقير ومستضعف متولد شد.نامش را عباس گذاشتند. در دوران كودكي به علت نبود امكانات زندگي و شرايط مالي خانواده شرايط سختي بر او حاكم بود،به طوري كه اين موضوع باعث شد از طرفي آب ديده شود و از سوي ديگر باتمام وجود معناي تلخ محروميت مستضعفين را درك كند.اخلاق نيك و تقوا و ايمان او باعث شده بود كه هيچ كس متوجه محروميت او نشود . رفتارش با مردم و دوستان و برادران به قدري خوب و اسلامي بود كه هر كس با اولين برخورد با او لذت دوستي با مؤمن و برادري و يك رنگي را مي فهميد. در تاريخ 15/5/52 خدمت مقدس سربازي را به پايان رسانيد.و در تاريخ 25/3/61 آموزش لازم جهت اعزام به جبهه هاي حق عليه باطل را فرا گرفت ودر همان تاريخ به جبهه اعزام گرديد.پس از مدتي به ديار خود بازگشت و به اصرار خانواده و بنا به ضرورت شرعي با يك خانواده مذهبي وصلت نمود كه ثمره اين ازدواج دو فرزند بود.قبل از تولد فرزند دومش مجدداً با جمعي از دوستان بسيجي خود راهي جبهه جنگ گرديدو پس از مدتي در سال 62 در عمليات والفجر 8 مفقودالاثر گرديد و اكنون پس از 15 سال انتظار ما شاهد بازگشت افتخار آميز جسد اين شهيد بزرگوار به وطن خويش هستيم.

     
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    «در كوچه هاي خاطره»

    شخصيت شهيد زبانزد همه بود با اطرافيان مهربان بود و با همه رفت و آمد داشت.همه را مثل برادر و خواهر خود مي ديد و با همسرش به خوبي رفتار مي كرد .من هيچ وقت نديدم كه شهيد عصباني شود.هميشه با صبر و حوصله در برابر مشكلات مقاومت مي كرد. قبل از ازداوج يك بار از طرف بسيج به جبهه اعزام شد و بعد از ازدواج براي بار دوم به جبهه رفت و ديگر برنگشت.عباس در سال 1364 در عمليات والفجر 8 به شهادت رسيد و از نحوه شهادتش كسي به ما اطلاعي نداد. همه مي گفتند كه عباس بر مي گردد و به من دلداري مي دادند ولي بعد از سالها گفتند يا شهيد شده يا اسير شده است.آخرين سفري كه به جبهه رفت به من سفارش كرد كه بچه هايش را خوب تربيت كنم.هميشه دوست داشت به جبهه برود و مسئول بسيج چم دروايي بود.فرزند اولمان زماني كه پدرش شهيد شد يك سال و 8 ماهش بود و فرزند دوم هنوز دنيا نيامده بود.بعد از 14 سال خبر شهادتش را از طريق بنياد شهيد و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي برازجان شنيديم.آرزوي وي شهيد شدن در جبهه حق و رسيدن به درجه شهادت بود.تا كلاس پنجم ابتدايي درس خوانده بود سه سال بعد از ازدواج با من شهيد شد. شغلش كشاورزي بود وقتي كه پاي تلويزيون مي نشست و بچه هاي بسيجي را مي ديد به خصوص وقتي حاج صادق آهنگران نوحه مي خواند و گريه مي كرد، شور و حال عجيبي پيدا مي كرد.هميشه مي گفت دوست دارم مانند اين ها يك بار ديگر به جبهه اعزام شوم.

     

     
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    اطلاعات مزار
    محل مزاربرازجان
    تصویر مزار
    موقعیت مکانی مزار
    در صورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید

    فایل ها را به اینجا بکشید
    Max. file size: 64 MB, Max. files: 10.
      your comments
      guest
      0 دیدگاه ها و دلنوشته ها
      بازخورد (Feedback) های اینلاین
      مشاهده همه دلنوشته ها
      0
      ما را از دلنوشته های خود محروم نکنید ...x