مشخصات شهید

X

"(ضروری)" indicates required fields

شهید صادق پیروی

713
  • bale
  • eita
  • gap
  • soroush
  • telegram
  • whatsapp
نام صادق
نام خانوادگی پيروي
نام پدر رضا
تاریخ تولد 1345/02/07
محل تولد بوشهر - بوشهر
تاریخ شهادت 1361/08/27
محل شهادت عين خوش
مسئولیت رزمنده
نوع عضویت بسيج
شغل دانش آموز
تحصیلات دوره دبيرستان
مدفن برازجان
  • زندگینامه
  • وصیت نامه
  • خاطرات
  • زندیگنامه شهید:

    نسيم صبحدم بهار ارديبهشتي از وراي گنيد هاي مسجد شهر آبادان وزيدن گرفت وبا خود نداي ا… اكبر اذان صبح را بر پهناي شهر خون ميپيچاند.پرهام بتاريخ 17/2/45 يا بعرصه عالم خاك گذاشت وبروال اخلاقيات خانواده اش طريق حق پيمود از همان اوان كودكي داراي متانت ومناعت خاصي بود ساكت بود ومتفكر حرفها وجوابهاي بموقع اورا در خانواده شهره كرده بود جهش فكري شهيد چنان بود كه در كودكي آرزوي خلباني داشت تا بگفته خودش اسرائيل را در كمك به مسليمن بمباران كند .مدتي  از دوران كودكيش در شهر فيروزآباد فارس گذارند سپس به برازجان جهت اقامت با خانواده عزيمت نمود. از ده سالگي نماز واز 13 سالگي روزه را شروع وگاهي ترك نكرده تحصيلات ابتدايي را در دبستان شهيد جاويد كازروني (فرخي سابق ) سپري كرد وسپس بمدرسه شهيد نواب صفوي جهت ادامه تحصيل وارد شد. با استعداد وهوش وذكاوت سرشارش ميان همكلاسيها اين دوران ابتدايي وراهنمايي را با موفقيت گذارند اواخر دوران راهنمايي برادر شهيد مواجه با پيروزي انقلاب شد كه با شناخت بهتر اسلام در دوران انقلاب او آبديده كرد.با مطالعه اي كه بروي شناخت گروهكها داشت مصرانه جهت سركوبي آنها دمي غافل نبود تابستان 59 به خرمشهر رفته در مسجد الزهرا مشغول به ايجاد نمايشگاه هاي افشاگرانه شد تا حدي كه اعلاميه هائيكه منافقين شبانه لاي دربهاي منازل ومغازه ها مي گذاشتند جمع آوري واز بين مي برد.بعد از اتمام اين تابستان به برازجان جهت ادامه تحصيل به دبيرستان طالقاني وراد شده وفعاليت اصليش را در انجمن اسلامي دبيرستان شروع كرد .روزهاي سخت مبارزه با منافقين را پشت سر گذاشت .فعاليت چشمگير او در انجمن در سال دوم به عضويت شوراي انجمن اسلامي انتخاب شد ودر پخش تبليغات و تحقيقات وهمچنين سخنگوي انجمن اسلامي قبول مسئوليت كردوبا وجود رسالتي كه نسبت بمسئوليتهاي محوله داشت اما هميشه دانش آموز ممتاز كلاس بشمار مي رفت .هيچ دبيري نبود كه چه از جنبه اخلاقي وجنبه درسي از او راضي نباشد سال 1360 بدستور امام جهت تشكيل بسيج صادقانه بسيج شد ودر هسته مقاومتي از شاخه هاي بسيج سپاه پاسداران انقلاب اسلامي برازجان كه بعدها بنام پايگاه مقاومت فتح المبين ناميده شد فعاليت را آغاز كرد وبه عضويت شوراي پايگاه مذكور در آمد . چون مسئول بخش تبلغاتي بسيج هم بعهده گرفته بود هميشه ساعتها از نيمه شب گذشته در مسجد پايگاه مقاومت عاشقانه كارهاي تبليغاتي طرح ريزي مي كرد ونيمه شب به خانه مي رفت دليل اين كار ونخوابيدن در پايگاه مقاومت از ايشان سوال شد در جواب گفتند شايد خوابيدن من در پايگاه باعث شود كه خوابيدن يكي از برادران در پايگاه با اشكال روبرو شود كه صادقانه حاضر به ايجاد زحمت براي يكنفر از دوستانش نبود عاشق اسلام وامام بود ولحظه اي از خدمت به اسلام دريغ نمي كرد.ودر نماز شب متواضعانه به پيشگاه خالق استغفار مي كرد.و جهت كمك به مستضعفين به او متوسل مي شد.خود سازي او بحدي رسيده بود كه حتي در ماه مبارك رمضان در گرماي شرجي زاي جنوب آنگاه كه خانواده زير كولر بسر مي بردند هواي لطيف كولر به زجر گرماي تابستان عوض نكرده خود را همانند ديگر مستضعفين جامعه در يك سطح قرار مي داد آغاز سال تحصيلي 61-62 كه شرايط مناسب جهت اعزام بجبهه تحصيل را رها كرده واز طريق بسيج برازجان براي گذارندن آموزش نظامي به كازورن رفت .كه با موفقيت در اين دوره نظامي جهت جنگ به جبهه هاي جنوب اعزام شد در نامه ايكه براي دوستان بسيجي در برازجان مي فرستاد آنها را به وحدت ومبارزه بر عليه كفار والحاد جهاني سفارش مي داد بالاخره لحظه موعود فرا رسيد شتافتن بسوي دوست آراسته وسبكبال فارغ از بند ماديات ناگهان بي سيم بصدا درآمد يا زينب(س) وچه زيبا الگويي كه دل هر رزمنده اي را بشور آورده برقلب دشمن يورش بردند وصادقانه با دلاوريها وايثارگريها بسيار در حمله محرم كربلاي ديگر ساخت شجاعانه جنگيد وپيش رفت تا اينكه يكي از تپه هائيكه مدتها در اشغال بعثيون عذاق بود رسيده مستقر ودر حاليكه بزانو نشسته خاكهاي سنگر جديد را بيرون مي رخت بتاريخ 20/8/61 گلوله اي به پيشاني اصابت كرد واز سر پياله اي خون بپاي درخت تنومند اسلام ريخت  كه بلا فاصله به پشت جبهه منتقل شد و به اصفهان جهت مداوا اعزام شد . اما ديگر هيچ وقت لب بسخن نگشود وپس از مدت 7 روز بيهوشي بتاريخ 27/8/61 مطابق با دوم صفر 1403 به معشوق خود لقا ا… پيوست . يادش گرامي وراهش پر رهرو باد .

    والسلام

     
    ادامه مطلب
    برادرانم در حالتي اين گفتار را برشته تحرير در مي آورم كه در سجدگاه نشسته ام وخود را مرتبط با خدواند متعال يافته ام روزي چند است كه در كار اين دنيا حيرانم واز خدا طلب مرگ در راهش مي كنم .اللهم الرزقنا توفيق الشهاده في سبيلك .

    برادران عزيزم بخود آئيد در خودتفكر كنيد كه آسان مي توانيد خدايتان را بشناسيد من كسي نيستم كه وصيتي به شما داشته باشم ولي خواهش دارم  كه از اين حالت خود را نجات دهيد وبه رفقا و دوستان شهيدتان فكر كنيد كه آنها خدايي بودند رفتند وما شيطاني مانديم .در اين مدت ارتباط با شما علاقه خاصي نسبت به شما پيدا كردم وعلاقمند بودم كه بتوانم محيط خود را درراه اسلام هرچه بيشتر پيش ببريم .افسوس كه مرگ مهلت نداد،نه افسوس چرا؟ آيا رهايي از بند ماديات اين دنياي فاني افسوس دارد؟نه ،نه فقط افسوس بخاطر اينكه نتوانستيم خود ونقش اسلام را آنچنان كه بايد وشايد بشناسيم .خدايا خدايا تا انقلاب مهدي (عج ) خميني را نگهدار ..

    والعصر ،ان الانسان لفي خسر، الا الذين آمنو وعملو الصالحات وتواصو بالحق وتواصو بالصبر.

    صادق پيروي

     
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    خاطره اي از مادر شهيد صادق پيروي:

    با احترام وسلام:

    شهيد صادق پيروي در سال 1345 در آبادان متولد شدند و در سه سالگي خواندن ونوشتن را ياد گرفت به طوري كه روزنامه ميخواند. نامبرده استعداد قايل توجهي داشت به طوري كه هر سال از آموزش پرورش تقدير نامه دريافت ميكرد. در سن ده سالگي نماز خواندن را شروع كرد و سيزده ساله بودند كه با شهيد بهروز مرادي كه مسئول تبليغات خرمشهر بود فعاليت خود را آغاز كرد.و شب ها به خطاطي كوچه وخيابانها خرمشهر ميپرداخت. با شروع جنگ به برازجان برگشتيم. در بسيج فتح المبين  با دوستانش اوامر امام را اطاعت ميكردند.

    خاطره خوبي كه از ايشان دارم اين است كه در يكي از شبهاي ماه مبارك رمضان كه شب قدر بود مي خواست به مسجد برود به من گفت امشب شب قدر است خود وپدر امشب را بيدار بمانيدكه امام زمان امشب ميتواند سرنوشت انسان را رقم بزند.

    خاطره ي ديگري كه از ايشان دارم در مورد رفتن ايشان به جبهه بود. از ايشان خواستم كه به جبهه نرود و به درسش ادامه بدهد . در جوابم گفت:حضرت امام دستور داده است كه ما دانش آموزان در صورتيكه توان رزمي داريم واجب كفائي است به جبهه اعزام شويم. و اگر قرار است عمرم تمام شود در همين جا هم از بين اين دنيا خواهم رفت . ايشان در سال 1361 در عين خوش به درجه رفيع شهادت نائل شدند.
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    ادامه مطلب
    اطلاعات مزار
    محل مزاربرازجان
    تصویر مزار
    موقعیت مکانی مزار
    در صورتی که تصویر، اطلاعات و یا خاطره ای مرتبط با شهید در اختیار دارید با ما به اشتراک بگذارید

    فایل ها را به اینجا بکشید
    Max. file size: 64 MB, Max. files: 10.
      your comments
      guest
      0 دیدگاه ها و دلنوشته ها
      بازخورد (Feedback) های اینلاین
      مشاهده همه دلنوشته ها
      0
      ما را از دلنوشته های خود محروم نکنید ...x